ظرفیت قدرتهای بزرگ یا نوظهور برای اعمال نفوذ بر دیگر کشورها دیگر منحصراً به قدرت سخت وابسته نیست. در قرن بیست و یکم، قدرت نرم به عنوان ابزاری حیاتی در روابط بینالملل ظاهر شده است. پویایی قدرت مدرن فراتر از قدرت نظامی صرف است. در حالی که قدرت سخت از قابلیتهای نظامی و اقتصادی سرچشمه میگیرد، قدرت نرم شامل توانایی متقاعد کردن دیگران برای اتخاذ ارزشها و اهداف مربوط به نظم و امنیت جهانی است. مفهوم قدرت نرم اولین بار توسط نای (۲۰۱۷) بیان شد.
در دوران پس از جنگ سرد، چین به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ جهانی ظاهر شد و خود را به عنوان رقیب ایالات متحده معرفی کرد. آسیای جنوبی، به عنوان منطقهای همسایه با چین، منطقه مهمی برای اعمال و نشان دادن نفوذ است. در این منطقه، چین نسبت به ایالات متحده برتری دارد. تلاش استراتژیک چین برای گسترش نفوذ خود در جنوب آسیا ارتباط نزدیکی با اجرای قدرت نرم دارد. تجدید حیات و احیای چین در این منطقه به تاکتیکهای نظامی نسبت داده نمیشود بلکه به تعهد بلندمدت به فراگیری فرهنگی نسبت داده میشود.
بنابراین، هدف این مقاله بررسی استراتژیهای قدرت نرم چین در جنوب آسیا است. سه استراتژی اصلی که چین به عنوان ابزار قدرت نرم در منطقه جنوب آسیا به کار میگیرد شامل دیپلماسی فرهنگی، ابتکارات آموزشی و مشارکت اقتصادی از طریق ابتکار کمربند و جاده (BRI) است.
اولین ابزار در استراتژی قدرت نرم چین در جنوب آسیا، دیپلماسی فرهنگی است زیرا چین به میراث فرهنگی متنوع و باستانی خود افتخار میکند. چین از رویکردهای مختلفی برای قدرت نرم فرهنگی، مانند ترویج هنر، سرگرمی (از جمله فیلم و موسیقی) و غذاهای خود استفاده میکند. علاوه بر این، چین به افراد برای یادگیری زبان چینی انگیزه میدهد و تحصیلات آکادمیک در چین را تشویق میکند. مؤسسه کنفوسیوس نقش مهمی در انتشار فرهنگ و زبان چینی دارد. به عنوان مثال، ۱۷ مؤسسه کنفوسیوس در کشورهای کوچکتر آسیای جنوبی وجود دارد.
یکی دیگر از ابزارهای محوری قدرت نرم چین آموزش است. آموزش عالی به عنوان یک پلتفرم حیاتی برای تبلیغ فرهنگ، زبان و ارزشهای تمدن چینی، نه تنها در منطقه جنوب آسیا بلکه در مقیاس جهانی عمل میکند. سیستم آموزش عالی چین در سطح جهانی شناخته شده است و برخی از دانشگاههای آن در بین برترین دانشگاههای جهان قرار دارند. از نظر انتشار مقالات تحقیقاتی، چین از ایالات متحده پیشی گرفته است. چین با پیروی از مدل Ivy League، مؤسسات نخبهای را ایجاد کرده است که به عنوان دانشگاههای لیگ C۹ شناخته میشوند.
چندین مدرسه در نپال دورههای اجباری زبان چینی را ادغام کردهاند. دولت چین حقوق معلمان این مدرسهها را پوشش میدهد. علاوه بر این، چین با ارائه بورسیههای تحصیلی با بودجه کامل و جزئی در هر دو سطح دولتی و محلی، دانشجویان خارجی را جذب میکند.
چین به عنوان بخشی از تلاشهای آموزشی و تحقیقاتی در حال گسترش خود که توسط ابتکار کمربند و جاده تسریع شده است، مدل عقل جغرافیایی را در پاکستان و سریلانکا اجرا میکند. شورای بورس تحصیلی چین (CSC) یادداشت تفاهمی (MOU) با کمیسیون آموزش عالی پاکستان (HEC) ایجاد کرده است که هدف آن شناسایی حدود ۱۰۰۰ معلم کالج یا محقق علمی برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در مؤسسات آموزش عالی چین است. علاوه بر این، ۵۵ دانشجوی بنگلادشی بورسیه دولت چین را برای سال تحصیلی ۲۰۲۳-۲۰۲۴ دریافت کردند و تخمینزده میشود که ۲۰۰۰۰-۲۵۰۰۰ دانشجوی هندی در حال حاضر در چین تحصیل میکنند.
رویکرد بعدی برای قدرت نرم، مشارکت اقتصادی چین است. پروژه بلندپروازانه «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) نمونهای از تعامل اقتصادی استراتژیک چین است که پس از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ به طور قابل توجهی افزایش یافت. تعامل اقتصادی با جنوب آسیا اهداف متعددی را دنبال میکند، به ویژه اینکه چندین منطقه توسعه نیافته در غرب چین با کشورهای جنوب آسیا نزدیک هستند. به عنوان مثال، سین کیانگ با افغانستان و پاکستان مرز مشترک دارد، در حالی که تبت با نپال، بوتان و بخش شمال شرقی هند همسایه است. ضرورت توسعه مناطق غربی، چین را به ایجاد روابط اقتصادی قویتر با کشورهای همسایه جنوب آسیا سوق میدهد.
در چارچوب توافقنامه تجاری آسیا و اقیانوسیه (APTA)، چین موانع تعرفهای را بر روی ۸۴ نوع کالای وارداتی از بنگلادش، از جمله صادرات کلیدی مانند جوت و منسوجات، برداشته است. استان محصور در خشکی یوننان چین به دنبال همکاری اقتصادی با بنگلادش برای دسترسی به خلیج بنگال است. چین با سرمایهگذاریهای انجام شده تحت طرح کمربند و جاده (BRI) به یک سرمایهگذار بزرگ در بنگلادش، به ویژه در بخشهایی مانند نساجی، تولید برق، و ساخت و ساز تبدیل شده است.
مقامات چینی، رهبران، روزنامه نگاران و دانشگاهیان به عنوان بخشی از ابتکارات دیپلماسی عمومی خود، اغلب از نپال بازدید میکنند. علاوه بر این، چین به طور فعال در توسعه شبکههای ریلی، بیمارستانها، مؤسسات پلی تکنیک و زیرساختهای ارتباطی در نپال مشارکت دارد. در سال ۲۰۱۱، هر دو کشور توافقنامه همکاری اقتصادی و فنی را امضا کردند و همزمان، مکانیسم تبادل جوانان چین و نپال به طور رسمی افتتاح شد.
توافقنامه تجارت آزاد (FTA) بین پاکستان و چین که در ابتدا در سال ۲۰۰۶ به امضا رسید، راه را برای سرمایهگذاریهای قابل توجه چین در پاکستان هموار کرد. به عنوان مثال، چاینا موبایل ۱. ۷ میلیارد دلار آمریکا سرمایهگذاری کرد که طبق گزارشها ۴۱۷۰۰ فرصت شغلی ایجاد کرد. علاوه بر این، تقریباً ۱۰۰۰۰ پرسنل چینی در حال حاضر در سرمایهگذاریهای تجاری مختلف در سراسر پاکستان درگیر هستند. یک ابتکار اساسی در این رابطه، کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) است که ارزش آن ۶۲ میلیارد دلار است. مطبوعات انگلیسی زبان پاکستان به طور فعال حسن نیت چین را ترویج میکنند و بر مشارکت فرهنگی، حمایت دیپلماتیک و سرمایهگذاری چین تأکید میکنند. این رویکرد با موضع در حال تحول چین در مورد اختلافات هند و پاکستان مطابقت دارد و به طور فزایندهای از پاکستان برای مهار نفوذ هند در آسیا به جای حفظ بیطرفی حمایت میکند.
در اواخر دهه ۲۰۰۰، چین با ارائه کمک سالانه بیش از ۱ میلیارد دلاری از سال ۲۰۰۸، بدون تحمیل شرایط مرتبط با اصلاحات حاکمیت داخلی، به بزرگترین کمککننده سریلانکا تبدیل شد. این رابطه اقتصادی قوی شاهد سرمایهگذاریهای قابل توجه چین در پروژههای بزرگ مختلف از جمله بندر هامبانتوتا بود. تا سال ۲۰۱۱، چین با پیشی گرفتن از ژاپن، به بزرگترین منبع سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در سریلانکا تبدیل شد و به عنوان ارائه دهنده اصلی کمکهای توسعه ظاهر شد.
چین و افغانستان روابط تاریخی دیرینهای با یکدیگر دارند و از دوران باستان تا امروز روابط خود را حفظ کردهاند. در طول مقاطع حساس مانند تهاجم شوروی و ایالات متحده به افغانستان، چین به طرز چشمگیری از افغانستان حمایت کرد. پس از عقب نشینی ایالات متحده و زلزله ویرانگر در افغانستان، چین کمکهای بشردوستانه قابل توجهی را تمدید کرد و ۷. ۵ میلیون دلار کمک ارائه کرد. طالبان با ابراز قدردانی از حمایت مقامات چینی در یک کنفرانس مطبوعاتی در این مدت قدردانی کردند. در اقدامی مهم، چین در سپتامبر ۲۰۲۳، اولین انتصاب پس از پیروزی طالبان در سال ۲۰۲۱ را انجام داد و ژائو زینگ را به عنوان سفیر خود در افغانستان منصوب کرد. توافق ۱۰ میلیارد دلاری اخیر چین با طالبان، که دسترسی به ذخایر لیتیوم را تضمین میکند، با هدف ایجاد ۱۲۰۰۰۰ فرصت شغلی و حمایت از توسعه زیرساختها است. علاوه بر این، در ماه می۲۰۲۳، چین، پاکستان و افغانستان توافق کردند که CPEC را به عنوان بخشی از BRI به افغانستان گسترش دهند که نشان دهنده تلاشهای جاری برای ادغام افغانستان در ابتکارات اقتصادی منطقهای است.
رویکرد چین به استفاده از قدرت نرم در جنوب آسیا چندوجهی و استراتژیک است و هدف آن ایجاد نفوذ بلندمدت از طریق ابتکارات فرهنگی، آموزشی و اقتصادی است. چین از طریق دیپلماسی فرهنگی، میراث و زبان غنی خود را ترویج، ارتباطات عمیقتری با کشورهای جنوب آسیا ایجاد و درک متقابل را تقویت میکند. ابتکارات آموزشی این تأثیر را با امکان تبادل دانش وایده تقویت میکند و در عین حال فرصتهایی را برای رشد و همکاری دانشگاهی فراهم میکند. ابتکار کمربند و جاده (BRI)، به عنوان سنگ بنای تعامل اقتصادی چین، بر تعهد این کشور به توسعه و ثبات منطقهای تأکید میکند و به ایجاد زیرساختها و روابط اقتصادی کمک میکند که هم به نفع چین و هم شرکای آسیای جنوبی آن باشد.
این استراتژیها درک چین را نشان میدهد که قدرت در قرن بیست و یکم فراتر از قدرت نظامی است و برای دستیابی به شهرت جهانی به ترکیبی از جذابیت فرهنگی، همکاری دانشگاهی و وابستگی متقابل اقتصادی نیاز دارد. همانطور که چین به رشد حضور خود در جنوب آسیا ادامه میدهد، این تاکتیکهای قدرت نرم احتمالاً نقش مهمی در شکل دادن به چشمانداز ژئوپلیتیکی، تأثیرگذاری بر پویاییهای منطقهای و تقویت مشارکتهای پایدار خواهد داشت.