محیط شناسی روابط فرهنگی

میراث چندپاره؛ جریان‌شناسی اسلام‌گرایان سنی در آزمون مقاومت

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۰۲

با آغاز درگیری‌های مستقیم میان ایران و اسرائیل، نگاه‌ها به مواضع جریان‌های اسلام‌گرای عربی، به‌ویژه اخوان‌المسلمین که همواره مسئله فلسطین را در کانون گفتمان خود قرار داده‌اند، دوخته شد. این تنش‌ها که آزمونی تازه برای این جریانات در برابر محور اشغالگر صهیونیستی محسوب می‌شود، واکنش‌های یکپارچه‌ای را در میان آنان…

با آغاز درگیری‌های مستقیم میان ایران و اسرائیل، نگاه‌ها به مواضع جریان‌های اسلام‌گرای عربی، به‌ویژه اخوان‌المسلمین که همواره مسئله فلسطین را در کانون گفتمان خود قرار داده‌اند، دوخته شد. این تنش‌ها که آزمونی تازه برای این جریانات در برابر محور اشغالگر صهیونیستی محسوب می‌شود، واکنش‌های یکپارچه‌ای را در میان آنان به همراه نداشت. در حالی که ایران بهای سنگینی در این مقابله پرداخت کرده، سکوت یا واکنش‌های محتاطانه برخی بازیگران عربی، پرسش‌های تازه‌ای را درباره اولویت‌بندی و راهبرد آن‌ها در مواجهه با پروژه مقاومت به وجود آورده است.

تحلیل مواضع منتشر شده از سوی گروه‌ها و شخصیت‌های منتسب به اسلام‌گرایی سنی، نشان‌دهنده شکافی عمیق و وجود دست‌کم دو رویکرد کلی است: جریانی که با مواضع ایران همدلی و از آن حمایت کرد و جریانی که با نگاهی منتقدانه و معارض، از هرگونه حمایت خودداری ورزید. این دسته‌بندی اما با یک متغیر کلیدی دچار چرخشی معنادار شد: حمله ایران به پایگاه آمریکایی «العدید» در قطر که نشان داد مواضع بسیاری از این جریان‌ها، بیش از آنکه مبتنی بر اصول ثابت ایدئولوژیک باشد، تابعی از ملاحظات سیاسی دولت‌های میزبان و حامی آن‌ها، از جمله قطر و ترکیه است.

میراث چندپاره؛ جریان‌شناسی اسلام‌گرایان سنی در آزمون مقاومت

بخشی از طیف اسلام‌گرایان سنی، حملات اسرائیل به خاک ایران را محکوم کرده و به طور صریح یا ضمنی از حق ایران برای دفاع از خود حمایت کردند. این جریان، دشمن مشترک را رژیم صهیونیستی دانسته و تقابل با آن را اولویت اصلی امت اسلامی می‌داند.

۱. اخوان‌المسلمین (شاخه لندن) و جماعت اسلامی لبنان

شاخه لندن اخوان‌المسلمین مصر به رهبری صلاح عبدالحق، با صدور بیانیه‌ای شدیداللحن، تجاوز نظامی اسرائیل به ایران را «تجاوزی آشکار به حاکمیت و امنیت ملی یک کشور اسلامی» و نقض قوانین بین‌المللی خواند. این شاخه، رژیم صهیونیستی را تهدیدی ساختاری برای امنیت کل منطقه دانست و از کشورهای اسلامی، به‌ویژه مصر، عربستان، ترکیه و الجزایر، خواست تا موضعی واحد و قاطع اتخاذ کنند. در اقدامی بی‌سابقه، صلاح عبدالحق در نامه‌ای مستقیم به رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، ضمن اعلام حمایت کامل از ایران، شهادت فرماندهان و شهروندان ایرانی را تسلیت گفت. در این نامه تأکید شده که دشمن مشترک امت، رژیم صهیونیستی است و این حملات، حامیان مقاومت فلسطین، از جمله ایران و جریان‌های اصیلی چون اخوان‌المسلمین را هدف قرار داده است.

به همین ترتیب، «الجماعة الإسلامية» در لبنان نیز با صدور بیانیه‌ای، تجاوز اسرائیل به ایران را به‌شدت محکوم کرد و آن را بخشی از رویکرد تجاوزگرانه‌ای دانست که ثبات کل منطقه را هدف گرفته است. این گروه ضمن اعلام همبستگی با ملت ایران، بر موضع ثابت خود در رد هرگونه سلطه‌جویی دشمن صهیونیستی تأکید کرد.

۲. اسلام‌گرایان مراکشی

در مراکش، عبدالله بنکیران، رهبر حزب عدالت و توسعه، موضعی آشکار در حمایت از ایران اتخاذ کرد. وی با وجود اشاره به اختلافات سیاسی و مذهبی میان تهران و رباط، گفت: «ایران یک کشور شیعه است و مواضع منفی نسبت به کشور ما دارد، اما هنگامی که مورد حمله اسرائیل قرار گرفت، ما از آن حمایت می‌کنیم، زیرا تنها کشوری است که هنوز از مسئله فلسطین دفاع می‌کند».

احمد ریسونی، رئیس پیشین اتحادیه جهانی علمای مسلمان، نیز با انتشار یادداشتی، اقدامات تهران را «بی‌سابقه و فداکارانه» توصیف کرد و نوشت: «هیچ کشور اسلامی به اندازه ایران از فلسطین حمایت نکرده است». او دلیل اصلی فشارهای غرب بر برنامه هسته‌ای ایران را حمایت بی‌قیدوشرط تهران از آرمان فلسطین دانست و تأکید کرد که بر همه مسلمانان واجب است از ایران در مقابله با تجاوز حمایت کنند.

۳. اتحاد العلماء

دکتر علی القره داغی، رئیس کنونی الاتحاد العالمی لعلماء المسلمین، در بیانیه‌ای با عنوان «فقه المیزان فی موضوع العدوان علی ایران»، حمله اسرائیل را محکوم و آن را بخشی از پروژه کلان صهیونیستی برای حذف فلسطین و یهودی‌سازی قدس دانست. او تأکید کرد که بی‌طرفی در این شرایط، خیانت به اصول اسلامی است و نباید در لحظه ظلم، اشتباهات مظلوم را بهانه سکوت قرار داد. البته برخی دیگر از دست‌اندرکاران اتحاد العلماء دیدگاه‌های متفاوتی داشتند که در ادامه می‌آید.

۴. روشنفکران و چهره‌های رسانه‌ای تأثیرگذار

در سطح نخبگان و رسانه، چهره‌هایی با نفوذ اجتماعی بالا نیز به حمایت از ایران برخاستند. مختار الشنقیطی، استاد دانشگاه قطری با گرایش اخوانی، با رد نگاه فرقه‌ای، حمایت از ایران را «وظیفه زمان» خواند و شعار «اللهم اضرب الظالمین بالظالمین» را نگاهی کودکانه دانست که در عمل به معنای دعا برای پیروزی دشمنی است که امروز در حال کشتار امت است. عبدالله الشریف، یوتیوبر مصری با میلیون‌ها دنبال‌کننده، در ویدئویی جنجالی اعتراف کرد که سال‌ها با تصویری تحریف‌شده از ایران بزرگ شده و اکنون دریافته که این ایران است که پرچم مقاومت را بر دوش گرفته، در حالی که جهان عرب در غفلت فرو رفته است. او با استناد به منابع اهل سنت، به برتری «فارس‌ها» در جهاد در زمان غیبت اعراب اشاره کرد و خودکفایی نظامی ایران را در برابر وابستگی کشورهای عربی به غرب ستود.

 دسته دوم: جریان معارض، منتقد یا ساکت

در نقطه مقابل، گروه دوم عمدتاً سکوت کرده یا با ادبیاتی دوپهلو و گاه خصمانه، از اتخاذ موضع مستقیم در حمایت از ایران امتناع کردند. محور اصلی استدلال این جریان، خطر «پروژه صفوی-شیعی» ایران برای جهان سنی و نقش تهران در درگیری‌های عراق، سوریه و یمن است.

1. اخوان‌المسلمین سوریه و شاخه استانبول

موضع اخوان‌المسلمین سوریه نمونه بارز این رویکرد بود. این گروه با صدور بیانیه‌ای، ضمن بیزاری از هر بیانیه‌ای که به نفع «قاتلان و جنایتکاران» صادر شود، اعلام کرد که موضعش نسبت به هر دو طرف درگیر (ایران و اسرائیل) که برای نفوذ در منطقه می‌جنگند، یکسان است: «ما از هر دو پروژه بیزاریم و فریب هیچ جنایتکار حیله‌گری از آنان را نمی‌خوریم». شاخه استانبول اخوان مصر به رهبری محمود حسین نیز با نادیده گرفتن تقابل ایران و اسرائیل، در پیامی تلگرامی از هواداران خود خواست تا به هیچ رویداد دیگری توجه نکنند و تمام تمرکز خود را بر شکستن محاصره غزه از طریق «قافله صمود» معطوف سازند.

2. نظریه‌پردازان «پروژه سوم» و منتقدان سرسخت ایران

شخصیت‌های برجسته‌ای در اتحادیه جهانی علمای مسلمان، رویکردی به شدت ضد ایرانی را نمایندگی می‌کنند. علی الصلابی، دبیرکل این اتحادیه، پروژه ایران را تهدیدی «درونی و خطرناک‌تر» از پروژه صهیونیستی برای اهل سنت معرفی می‌کند. او با بازنشر مقالاتی، ایران را به همکاری با آمریکا در اشغال عراق، کشتار مسلمانان در سوریه و استفاده ابزاری از شعار فلسطین متهم می‌کند. این جریان معتقد است جنگ ایران و اسرائیل صرفاً بر سر توازن قوای منطقه‌ای است و برای رهایی از این دوگانگی، باید «پروژه سومی» با محوریت کشورهای منطقه و بدون وابستگی به تهران یا تل‌آویو شکل بگیرد.

فضل عبدالله مراد، معاون دبیرکل اتحادیه و از رهبران اخوان یمن، این نگاه را به اوج رساند. او در تحلیلی، جهان را عرصه درگیری چهار پروژه (شرقی، غربی، اسلامی-سنی و شیعی-ایرانی) می‌داند و ایران را مسئول مستقیم تخریب چهار پایتخت عربی (بغداد، دمشق، بیروت و صنعا) معرفی می‌کند. از نظر او، حمایت ایران از غزه «تاکتیکی» و کارتی برای چانه‌زنی با غرب است و نمی‌تواند جنایات آن علیه اهل سنت در سایر کشورها را پاک کند. مراد صراحتاً ایران را همانند اسرائیل، «دشمن وجودی امت» می‌نامد و خواستار تشکیل اتحادیه‌ای از کشورهای اهل سنت برای مقابله با هر دو پروژه می‌شود.

 نقطه عطف: حمله به پایگاه العدید و چرخش مواضع

مرزبندی فوق تا زمانی قابل ردیابی بود که درگیری‌ها به منافع مستقیم دولت‌های حامی این جریانات، به‌ویژه قطر، گره نخورده بود. پس از حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی «العدید» آمریکا در خاک قطر، لحن بخشی از جریان حامی ایران به‌سرعت تغییر کرد و ماهیت واقعی وابستگی‌های سیاسی آنان آشکار شد.

۱. تغییر لحن حامیان سابق

جماعت اخوان‌المسلمین (شاخه لندن) که پیش‌تر با نامه به رهبر ایران از تهران حمایت کرده بود، این بار با صدور بیانیه‌ای، از گسترش حملات به خاک قطر «تأسف عمیق» خود را ابراز داشت. این بیانیه با چرخشی آشکار، رژیم صهیونیستی را «بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه» و «شایسته‌ترین هدف برای مقابله» خواند و از همه طرف‌ها خواست فرصت سوءاستفاده را از دشمن صهیونیستی سلب کنند.

دکتر علی القره داغی، که پیش‌تر بی‌طرفی را خیانت خوانده بود، پس از حمله به العدید، در توییتی برای امنیت قطر دعا کرد و در بیانیه‌ای دیگر، هدف قرار دادن سرزمین‌های امن را «نقض خطوط قرمز شرعی و انسانی» دانست و از عملکرد رهبری قطر در حفاظت از کشور قدردانی کرد.

شیخ محمد صغیر نیز با تجلیل از پایداری قطر در حمایت از فلسطین، این کشور را قربانی آسیب‌ها توصیف کرد. حتی مختار الشنقیطی که حامی سرسخت ایران بود، پس از این حمله، نقش دیپلماسی قطر در «مهار بحران» و «حفظ آبروی ایران» را ستود. احمد عبدالعزیز، از چهره‌های اخوان مصر، نیز حمله به قطر را «اشتباه» خواند و گفت ایران باید پایگاه‌های آمریکا در کشورهای نزدیک به اسرائیل را هدف قرار می‌داد.

۲. تشدید مواضع منتقدان

در سوی دیگر، علی الصلابی این حمله را «جنایت‌بار» و «خیانت به اصول انسانی» خواند و آن را دلیلی بر از دست دادن دوستانی دانست که تا دیروز از ایران دفاع می‌کردند. این حادثه، به منتقدان فرصت داد تا با قدرت بیشتری بر طبل خطر ایران بکوبند و آن را تهدیدی غیرقابل اعتماد برای کل منطقه معرفی کنند.

وابستگی سیاسی بر ایدئولوژی چیره می‌شود

تحلیل مواضع جریان‌های اسلام‌گرای سنی نشان می‌دهد که نمی‌توان در سطح راهبردی و بلندمدت بر همکاری پایدار با بخش عمده‌ای از آنها حساب کرد. شکاف میان دو رویکرد اصلی (حامی و معارض) عمیق است، اما شکننده‌تر از آن، مواضع جریانی است که حمایتش از مقاومت، تابعی از ملاحظات سیاسی و منافع دولت‌های میزبان (قطر و ترکیه) است.

چرخش سریع مواضع پس از حمله به پایگاه العدید، به‌خوبی نشان داد که برای بسیاری از این گروه‌ها، وفاداری به حامیان سیاسی بر اصول ایدئولوژیک اعلامی مانند «وحدت امت» یا «اولویت مبارزه با صهیونیسم» ارجحیت دارد. در نهایت، به نظر می‌رسد جهان اسلام‌گرای سنی، خانه‌ای است چنددسته که هر بخش از آن، جهت‌گیری خود را نه بر اساس یک قطب‌نمای واحد اعتقادی، بلکه بر مبنای ائتلاف‌ها و وابستگی‌های ژئوپلیتیکی متغیر تنظیم می‌کند. با این حال، ظرفیت‌هایی برای تعامل و همکاری در حوزه‌هایی چون گفتمان دینی و مباحث نظری مرتبط با وحدت اسلامی همچنان وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود.

5
تعداد بازدید:
برچسب ها:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
3897
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی