ابتکار یک کمربند و یک راه نشان دهنده منافع استراتژیک اقتصادی و سیاسی جمهوری خلق چین در ایفای نقش خود به عنوان یک ابرقدرت جهانی است. چین از طریق توسعه زیرساختها، از جمله بزرگراهها، راه آهن، مسیرهای دریایی و بنادر، با سایر مناطق ارتباط برقرار میکند. احتیاط کشورهای میزبان BRI هنگام سنجش استقلال سیاسی آنها در مقابل وابستگی اقتصادی به چین ضروری است. علاوه بر این، اهمیت منطقه هند و اقیانوس آرام در این منطقهگرایی ظاهری جدید چیست؟
منطقه گرایی قدیم و جدید
منطقه گرایی مستلزم فرآیندی است که از طریق آن دولت-ملتها در همان منطقه جغرافیایی بر روی قوانین خاصی برای دستیابی به اهداف مشترک تعامل میکنند. یک منطقه، با تجربیات و نگرانیهای مشترک تاریخی بین کشورها در یک منطقه جغرافیایی خاص مشخص میشود. همچنین این منطقه، یک ساختار اجتماعی است که از طریق تعامل اجتماعی شکل میگیرد. منطقه گرایی قدیمی که بعد از جنگ جهانی دوم متولد شد، بر سه عنصر تمرکز داشت: (۱) روابط اقتصادی و تجاری بین دولت-ملتها، (۲) یکپارچگی منطقهای برمبنای توافق نامههای تجارت آزاد اتحادیههای پولی، بازار، اقتصادی و سیاسی در بین کشورهای عضو (۳) حاکمیت نهادی تحت حمایت معاهدات بینالمللی و نهادهای منطقهای از جمله کمیسیون اتحادیه اروپا، پارلمان، و بانک مرکزی
نظریه منطقه گرایی جدید («NRT») در اواخر دهه ۱۹۹۰ به عنوان نقدی بر مدل ادغام وابسته به مسیر اقتصادی و سیاسی اروپا محور ظاهر شد. در هنگام پرداختن به یکپارچگی منطقهای و توجه بیشتر به پیوستگی و وابستگی متقابل ناشی از جهانیسازی و سیستم اقتصادی و سرعت در حال تغییر، خلأ رویکردی چند رشتهای و جامع حس میشد. منطقه گرایی جدید شامل فرآیندهای ارادی است که از عوامل درونزا و برونزا و ساختمانهای نهادی از پایین به بالا نشأت میگیرد. NRT، یکپارچگی زیر منطقهای، تأثیرات متنوع اجتماعی-فرهنگی و سیاسی، مسائل غیرتجاری و همکاری منطقهای را از طریق نقشهای مهم برای بازیگران غیردولتی از جمله سازمانهای غیردولتی و شرکتها به عنوان منابع تخصص در امور مالی، فناوری و حقوق بشر در نظر میگیرد. هدف اصلی نه آزادسازی و نه یکپارچگی اقتصاد ملی، بلکه چندجانبه گرایی جهانی قویتر است. بخشهای زیر نشان میدهند که چگونه BRI به منطقهگرایی جدید دلالت دارد
ابتکار کمربند و جاده «BRI» و منطقه هند و اقیانوس آرام
در سال ۲۰۱۳، رئیس جمهور چین، شی جین پینگ دو ابتکار را معرفی کرد: (۱) «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» برای پیوند چین و اروپا از طریق آسیای مرکزی (۲) «جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم» که آسیای جنوب شرقی، آسیای جنوبی، آفریقا و اروپا از طریق مسیرهای دریایی را به هم متصل میکند. این دو ابتکار، مجموعاً BRI را تشکیل میدهند. به نمایندگی از استراتژی چین برای افزایش توسعه اقتصادی، BRI نقش خود را به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی و حکومت داری جهانی نشان میدهد و چین را از طریق توسعه زیرساختها، از جمله بزرگراهها، راهآهنها، مسیرهای دریایی و بنادرکه آسیا، اروپا و آفریقا را هدف قرار میدهند، با مناطق دیگر پیوند میدهد. BRI، که اهداف اصلی آن شامل هماهنگی سیاست، اتصال زیرساخت، تجارت بدون مانع، یکپارچگی مالی، و تبادل اجتماعی-فرهنگی است، منطقه هند و اقیانوس آرام را محور موفقیت خود میداند.
اصطلاح «هند-اقیانوس آرام» منطقهای را توصیف میکند که از اقیانوس هند تا اقیانوس آرام امتداد دارد و بیش از دو سوم اقتصاد جهانی و نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده است. اقیانوس هند به تنهایی، به عنوان محل به وجود آمدن انجمنهای کشورهایی مانند ASEAN، SAARC، IORA و اتحادیه آفریقا، ۳۵ درصد جمعیت جهان، ۱۹ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی، ۹۰ درصد تجارت جهانی ترانزیت و ۸۰ درصد از صادرات نفت، قلمداد میشود. اقتصادهایی با رشد سریع از جمله هند، ویتنام، اندونزی، فیلیپین و چین جهان نیز در این منطقه قرار دارند. قلمرو وسیع و موقعیت استراتژیک، منابع طبیعی و پتانسیل اقتصادی منطقه، آن را از نظر ژئوپلیتیکی مهم میکند و قدرتهای جهانی را ترغیب میکند که به این منطقه نگاه اساسی داشته باشند.
در حدود دو قرن پیش، ایالات متحده حضور دیپلماتیک خود را در این منطقه افزایش داد و پیوسته اهمیت حیاتی ثبات، رفاه و امنیت منطقه را برجسته کرد. در ابتدا، چین به کار بردن اصطلاح هند-اقیانوس آرام را رد کرد و آن را به عنوان «بازگشت به ذهنیت جنگ سردی» توصیف کرد. پکن این چارچوب حاکمیت منطقهای را مانعی برای پروژههای BRI میداند. «ساختارگرایان»، ایجاد منطقه هند و اقیانوس آرام را به عنوان تلاشی از سوی کنترلکنندگان سرمایه فراملی برای تقویت آزادسازی تجارت، تسهیل راه خود برای ایمنسازی مکانهای تجاری با مالیات کمتر، نیروی کار ارزانتر و قوانین زیست محیطی ضعیف، با حمایت ابتکارات دولت هژمونیک و برای به دست آوردن کنترل بر منطقه میدانند. سازهگرایان استدلال میکنند که منطقه هند و اقیانوس آرام از نظر اجتماعی و از طریق گفتمان سیاسی بین کشورها ساخته شده است. با این وجود، در سال ۲۰۲۱، چین سرانجام منطقه «هند-اقیانوس آرام» را به رسمیت شناخت و از آن حمایت کرد.
همکاری چند بعدی BRI در منطقه هند و اقیانوس آرام
یکی از بزرگترین پروژههای BRI در پاکستان، کریدور اقتصادی چین و پاکستان «CPEC» است که هدف آن تقویت روابط جغرافیایی، تجارت و جریان تجاری کشورهای زیر منطقه از جمله پاکستان، افغانستان، ایران و جمهوریهای آسیای مرکزی عنوان شده است. CPEC سرمایهگذاری ۶۰ میلیارد دلاری را، که از سال ۲۰۱۵ راهاندازی شد، در پروژههای انرژی و زیرساختهای حمل و نقل نشانه گرفته است.
ASEAN، بازیگر کلیدی در هند و اقیانوس آرام، نقش اصلی را در BRI از طریق موارد زیر ایفا میکند: (۱) ایجاد چارچوب سیاست ASEAN-چین (۲) روابط دوجانبه توسط کشورهای عضو ASEAN با چین
اولی شامل «چارچوب همکاری ۲+۷» است که شامل یک اجماع سیاسی دو مادهای در مورد اعتماد استراتژیک و توسعه اقتصادی سودمند متقابل و یک اولویت هفت نقطهای در زمینههای دریایی، مالی، امنیت، محیط زیست و همکاریهای مردمی است. توافقنامه تجارت آزاد چین، آسه آن و بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا در این چارچوب پیشنهاد شده است. همکاری اقتصادی اغلب منجر به تقویت روابط سیاسی دئ طرفه میشود.به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۳ چین و اندونزی بیانیه مشترکی در مورد تعمیق همکاری جامع راهبردی منتشر کردند و به دنبال آن اندونزی در اوایل سال ۲۰۲۴ از پیشرفت روابط دوجانبه با تعهد بیشتر برای ایجاد یک توافق جام استراتژیک بین دو کشور اطمینان داد.
یکی از ویژگیهای سیاست BRI پایبندی آن به اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهای میزبان است، به گونهای که سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی بدون هیچ گونه قید و شرطی انجام میشود.در حوزه اجتماعی-فرهنگی، آسهآن و چین به توسعه همکاریهای قوی خود ادامه میدهند، از جمله از طریق برنامه «بازدید تبادل جوانان آسهآن-چین» که هدف آن تقویت حس تعلق، روابط حسن همجواری و شهروندی منطقهای است. همچنین هدف آن افزایش آگاهی از همکاری آسهآن و چین و ایجاد بستری برای جوانان برای به اشتراک گذاشتن دانش، تجربیات و چالشهای مربوط به توسعه آموزشی و رهبری است.
چگونه کشورهای میزبان BRI میتوانند به استقلال سیاسی دست یابند در حالی که از نظر اقتصادی به شدت به سرمایهگذاری چین وابسته هستند؟
اجرای پروژههای BRI در اقیانوس هند و اقیانوس آرام به معنای منطقه گرایی جدید است که بر همکاری چند بعدی، بازیگران متنوع، ساختارهای انعطافپذیر، وابستگی متقابل (زیر) منطقهای و عدم مداخله در امور سیاسی کشورهای میزبان تأکید دارد. BRI نشان داده است که چگونه همکاری منطقهای میتواند فراتر از منطقه خاص و بدون فراملیت گرایی انجام شود. به نظر میرسد که BRI پویایی منطقهای را تغییر داده و باعث ایجاد ارتباط بیشتر و یکپارچگی منطقهای شده است. با این حال، موفقیت ظاهری آن باید با توجه محتاطانه توسط کشورهای میزبان BRI ترکیب شود.
چگونه کشورهای میزبان میتوانند استقلال سیاسی خود را حفظ کنند، در حالی که به شدت به سرمایهگذاریهای چین متکی هستند؟
این «معضل وابستگی» در مناقشه دریای چین جنوبی مشهود است، جایی که کشورهای آسه آن تلاش میکنند تا اقدامات خود را در قبال چین در مناقشات ارضی متعادل کنند و در عین حال منافع اقتصادی خود را نیز تأمین کنند.انجمنهای (زیر) منطقهای ملل در منطقه هند و اقیانوس آرام باید چارچوب همکاری خود را برای به حداکثر رساندن احتمال تضمین منافع BRI و به حداقل رساندن «فرار سرمایه» پیش ببرند.تنوع اقتصادی از طریق بهبود روابط اقتصادی و ترویج توسعه زیرساختهای استراتژیک با سایر کشورها یا انجمنهای ملتها برای کاهش خطرات وابستگی بسیار مهم است.
سیاست «عدم مداخله» BRI، در حالی که برای کشورهای دریافتکننده فریبنده است، باید به طور انتقادی با توجه به «خارجی ها»، از جمله جنبههای تخریب محیط زیست/تنوع زیستی و توزیع منافع عادلانه به جوامع محلی مورد بررسی قرار گیرد.
در نهایت، در مورد مفهوم «منطقه هند و اقیانوس آرام»، در حالی که ممکن است برخی از تحلیلگران این را یک ساخت اجتماعی تلقی کنند، اختلافات فزایندهای مشاهده میشود. این موارد از مناقشات بر سر حاکمیت ارضی گرفته تا حقوق استخراج منابع و توسعه زیرساختها، تا مسائل فراملی (غیر انسانی) هم در بین کشورهای منطقه و هم توسط قدرتهای جهانی از خارج را شامل میشود. این عوامل اهمیت درک پویایی و یکپارچگی منطقهای را از طریق یک لنز جامعتر که شامل بازیگران متعدد، مناطق گستردهتر و فراگیرتر و دانش چند رشتهای است، برجسته میکند. نظریه منطقه گرایی جدید چنین وعدهای را دارد.