پس از آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه در اکتبر سال گذشته، موضع دولت و ملت عمان در حمایت از مقاومت فلسطین و مخالفت با رژیم صهیونیستی و حامیان آن، در میان کشورهای عرب بینظیر بوده است؛ از کارزارهای مجازی حامی مقاومت و محتواهای ضداسرائیلی، تا همراهی نهادها و مقامات دینی و سیاسی با آرمان فلسطین همگی عمان را از همتایان عرب بیتفاوتش متمایز میسازد. این همراهی با مقاومت، مخالفان اسلامگرایی را بر آن داشته تا نسبت به ظهور جریانهای افراطی در این کشور هشدار دهند[1]؛ این گروه که عمدتا شامل جریانهای ضداسلامگرایی ساکن امریکا هستند، حتی حمله تروریستی شب عاشورا در وادیالکبیر مسقط را نشانهای از قوت گرفتن گرایشات مبتنی بر ایدئولوژی اخوانی دانستهاند[2]. در حالی که نگاهی به پیشینه فعالیت اخوانالمسلمین در عمان و رویکرد دولت نسبت به این جریان و همچنین راهبردهای سیاست خارجی مسقط در تعاملات منطقهای و جهانی چنین ادعاهایی را عمیقا به چالش میکشد.
دیدگاه جامعه عمان به مسئله فلسطین و دغدغهمندی مردم نسبت به وحشیگری رژیم در برخورد با مردم غزه، حاکی از آن است که واکنش عمانیها همچنان در باورهای سنتی و اعتقادات دینی ریشه دارد. عمانیها متفقالقولند که طوفان الاقصی نه یک حمله تروریستی، بلکه مقاومت مشروع مردم غزه از سرزمین و حقوق غصب شده است. از این رو در ماه های گذشته شاهد جدیترین کمپینهای تحریم کالاها، خدمات و شرکتهای حامی اسرائیل مانند تحریم مکدونالد، استارباکس و عمان ریفکو (نماینده رسمی پپسی کولا در عمان) نیز در این کشور بودیم. در عمان برخلاف اغلب کشورهای شورای همکاری، نخبگان سیاسی، اجتماعی و دینی نیز با کنشگری گسترده در این رویدادها، مردم را همراهی کردهاند. شخصیتهای دینی و سیاسی از قبیل احمد الخلیلی، مفتی اعظم عمان، حمید الناصری و بدر البوسعیدی؛ و در میان فعالان اجتماعی، افرادی همچون حمود النوفلی، دانشیار دانشگاه سلطان قابوس و علی المعشنی و ابراهیم الجهضمی از تحلیلگران شناخته شده عمانیاند که کنشگری بسیار گسترده و جالب توجهی داشته و پیشگام فعالیتهای حامی مقاومت و ضدصهیونیستی بودهاند.
بیطرفی فعال عمان در سیاست خارجی و مسئله فلسطین
مشی میانهروانه عمان و تلاش برای حفظ بیطرفی و دورماندن از تنشها بر کسی پوشیده نیست. اما در یک سال اخیر شاهد مواضع صریح شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی این کشور در حمایت از فلسطین و نقد آشکار اقدامات ایالات متحده و رژیم صهیونیستی هستیم؛ مواضعی که از بیطرفی سنتی این کشور فاصله گرفته و کاملا متفاوت از پیش جلوه کرده است.
این مواضع حتی پیش از آغاز جنگ غزه، البته در مقیاس محدودتری وجود داشت؛ نزدیک به دو سال است که شیخ احمد الخلیلی، مفتی ارشد عمان، دیگر به مانند گذشته تنها در مورد گفتگوی میان ادیان و در پیش گرفتن رویکرد تساهل و تسامح میان مذاهب گوناگون اسلامی صحبت نمیکند، بلکه با صدور بیانیههای متعدد در محکوم کردن اقدامات رژیم صهیونیستی، به جایگاهی محوری درمیان کنشگران دینی حامی مقاومت دست یافته است.
مواضع شخصیتهای سیاسی نیز در این روند جالب توجه است. بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان نیز در طول یک سال اخیر، مواضع صریحی نه تنها در حمایت از فلسطین و غزه، بلکه در پشتیبانی قاطعانه از محور مقاومت و به طور ویژه انصارلله اتخاذ کرده است؛ رویکردی که با توجه به سیاست خارجی جنجالگریز، صلحجویانه و البته بیطرفی فعال عمان، امری بیسابقه تلقی میشود. علاوه بر وی، حمید الناصری، نماینده عمان در پارلمان عرب، در نشست چند روز پیش پارلمان، ضمن حمایت کامل از گروههای مقاومت، قاطعانه و صراحتا راه حل دو دولتی را رد کرده و هیچ حقی برای رژیم صهیونیستی در داشتن دولت یهودی قائل نشده است. پیش از این نیزذيیزن بنهیثم، ولیعهد عمان نیز، با ناعادلانه خواندن نظم جهانی موجود بر تلاش برای ساختن نظم جدید و عادلانه و به دور از استاندارهای دوگانه، تاکید کرده بود[3]. این تحولات از زمان روی کار آمدن پادشاه فعلی این کشور، سلطان هیثم، رخ داده است؛ از همین روست که برخی منتقدین، وی را متهم به گرایش بیش از حد به ایران و محور مقاومت کردهاند.
نگاهی به رویکرد عمان در دوران سلطان قابوس، این تفاوت را بیش از پیش آشکار میسازد. در آن دوره راهحل اصلی بحران فلسطین از سوی مقامات عمانی، در مذاکره و گفتوگو و دیپلماسی دنبال میشد. بر همین اساس، این کشور علیه پیمانهای صلح کمپ دیوید مصر (۱۹۷۹) و وادی عربه اردن (۱۹۹۴) با اسرائیل موضعی نگرفت و نسبت به قرارداد ساف با صهیونیستها در اسلو (۱۹۹۳) نیز خوشبین بود. حتی پس از انعقاد اسلو، عمان و رژیم صهیونیستی به صورت دو طرفه دفاتر اقتصادی و تجاری راهاندازی کردند، اقدامی که بعدها به دلیل خشونت رژیم صهیونی علیه فلسطینینان در انتفاضه دوم، از سوی عمان لغو شد. دولت عمان همچنین در دوران سلطان قابوس، میزبان سه نخست وزیر صهیونیستی – اسحاق رابین، شیمون پرز و بنیامین نتانیاهو – بود.
در چنین وضعیتی، مسقط، به عنوان همپیمان دیرینه لندن و میزبان یکی از پایگاههای نظامی واشنگتن، تحت فشار افکار عمومی قرار دارد که آکنده از نفرت علیه غرب و اسرائیل است. نتیجه بررسیهای مرکز عربی پژوهش و مطالعات سیاست[4] در اوایل سال ۲۰۲۴، که نشان میداد ۹۴ درصد مردم عمان رفتار ایالات متحده نسبت به جنگ غزه را «بد» یا «خیلی بد» توصیف می کنند، مویدی بر این مدعاست. از همین رو، دولت هیثم دیگر نمی تواند همچون گذشته با شرکای غربی حامی رژیم صهیونی همراهی و یا حتی در مقابل جنایات آنها سکوت کند.
امکان ظهور اسلامگرایی در عمان
در این میان، مخالفین حمایت از مقاومت با انتقاد از رویکرد جدید عمان، آن را زمینهساز بروز و یا بازگشت جنبشهای اسلامگرا یا حتی افراطی دانسته و نسبت به آن هشدار دادهاند. به ادعای این طیف که از تحلیلگران و نویسندگان عمانیِ مورد تایید حکومت بوده و بعضا گروههای مقاومت را در زمره اسلامگرایان رادیکال دستهبندی میکنند، در ماههای اخیر این ایده که مشکل فلسطین را می توان با گفتگوی مسالمتآمیز و استقرار دو دولت حل کرد در افکار عمومی عمانیها کمرنگ شده و به تدریج رخت برخواهدبست؛ تا جایی که مقاومت و به راه انداختن جنبش هایی مانند حماس، حزب الله و انصارالله به تنها گزینه موجود برای پایان دادن به وضعیت ناعادلانه فعلی تبدیل خواهد شد . در این میان، سابقه حضور فعال اخوانالمسلمین در کشورهای خلیج فارس از جمله عمان، باعث شده این تحلیلگران در خطر بازگشت اخوان به جامعه عمان، مبالغه کنند.
اخوانالمسلمین در دهه ۸۰ میلادی و متاخرتر از دیگر کشورهای شواری همکاری وارد عمان شد. هرچند این جریان توانست در برههای با نفوذ در برخی نهادهای دینی، تجاری و بعضاً حاکمیتی حضور یافته و عضوگیری کند، اما در سال ۱۹۹۴ به اتهام تلاش برای براندازی دولت، با موجی از دستگیریها و سرکوب مواجه شد و عملا سازمان خود را از دست داد.
اما از آنجایی که آرمان فلسطین یکی از مهمترین دغدغههای جریان پر نفوذ اخوانالمسلمین بوده، آغاز جنگ علیه غزه و غیاب عمده جریانهای رقیب، پایان دوره جمود و حاشیه نشینیای بود که اخوان در پس سالهای موسوم به بهار عربی به آن دچار شده بود. حضور رسانهای اخوان به شکل معتنابهی توسعه یافت و سازمان در تلاش برای تجدید حیات توانست در عرصه اجتماعی خود را به عنوان مدافع توانمند آرمان فلسطین مطرح کند. شخصیتهای برجسته این جریان نیز با تاکید بر "مقاومت" آن را به عنوان راه حل بحران فلسطین تئوریزه کردند.
اما این تشابه گفتمانی نشأت گرفته از فقدان گزینه آلترناتیو و بسته شدن همه مسیرهای محتمل حل مسئله فلسطین، الزاما به معنی بازگشت اخوان به عمان نبوده، بلکه دلیل اصلی آن بیعملی و بیتحرکی دیگر کشورهای عربی و اسلامی و حتی همراهی برخی از آنان با مسیر تطبیع است.
اباضیه و نسبت آن با تفکر اخوانی
مذهب قریب به ۹۰ درصد مردم عمان، اباضی است که قرائتش از اسلام با شیعه و سنی متفاوت است و آمیزهای از هر دو مذهب را میتوان در آن یافت. هر چند در آموزههای اباضی که مبتنی بر چهار مولفه برای امامت است، اشتراکاتی با اندیشههای اسلامگرایانه دیده میشود؛ مولفه «ظهور» که امامت را هدف اصلی شریعت برای اقامه دین میدانند و البته تحقق آن واجب نبوده و مشروط به شرایطی است. دیگر اصول و مولفههای این مذهب که آن را مستعد بروز فعالیتهای مسلحانه جلوه میدهد، «دفاع» و «شراء» است که اولی به معنای مبارزه با حاکم ظالم یا حاکمی است که سوء مدیریت دارد و دومی نیز ناظر به اقدامات مسلحانه، حتی با تعداد محدودی از افراد است که این مرحله نیز واجب نمیباشد. اما آن مرحلهای که رویکرد اصلی اباضیه امروز را تشکیل میدهد، مولفه «کتمان» است. دوره کتمان در واقع عصر همزیستی مسالمتآمیز اباضیان با سایر فرق اسلامی و حتی سایر ادیان است و در آن، اباضیان از حکومتهایی که درآن ساکن بودهاند تبعیت میکردهاند[5]. اما باید توجه داشت که اباضیه امروز، جز از مولفه کتمان، از سه مولفه اول فاصله گرفته و پایبندی به شریعت را در همین فاز کتمان تعریف میکند؛ از همین روست که در عین رواج محسوس شریعت در جامعه عمان، نشانهای دال بر بروز افراطگرایی در این جامعه وجود ندارد.
از سوی دیگر، برای بررسی رفتار عمان در قبال رژیم صهیونی و فلسطین در بُعد سیاست خارجی، باید توجه داشت که نمیتوان بر مبنای مواضع یادشده از سوی مسقط در حمایت از مقاومت، تحولات سیاست خارجی این دولت را در سطح راهبردی تحلیل کرد؛ چرا که هر چند تمامی اقدامات شخصیتهای دینی و سیاسی در راستای محکومیت صهیونیستها با چراغ سبز و تایید رئوس حاکمیت همراه بوده است، اما تاثیر فشار پایین به بالای جامعه بر این تصمیمات را باید کاملا جدی دید.
در واقع بیش از آن که رفتار دولت نسبت به رژیم صهیونیستی به صورت مستقل دچار تغییر شده باشد، توجه به افکار عمومی و حفظ جانب احتیاط در موضوع مناقشهبرانگیز و حساسی مانند فلسطین در این تصمیمات نقش داشته است. تجریههای پیشین در این زمینه میتواند موید این مدعا باشد. چه اینکه سفر اسحاق رابین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی به عمان و دیدار با سلطان قابوس در ۱۹۹۴، اعتراضات گستردهای را برانگیخت.
هر چند این اعتراضات در آن سال به پای رهبران اخوانالمسلمین عمان نوشته شد و متعاقب آن، تمامی رهبران این گروه دستگیر شدند، اما پرواضح است که مردم عمان، صرف نظر از نفوذ و تاثیر ایدئولوژی اخوانی، نسبت به چنین موضوعاتی حساسیت نشان میدهند. در همین راستا، می توان آغاز مواضع تند الخلیلی علیه رژیم، از چند ماه پیش از شروع جنگ را، متاثر از تصمیم دولت برای دادن مجوز عبور هواپیماهای تجاری صهیونیستی از حریم هوایی عمان در فوریه ۲۰۲۳ دانست[6]. تصمیمی که هرچند پس از فشارهای بسیار و به نوعی تحمیلی اتخاذ شد، اما حتی پس از آغاز جنگ غزه نیز این مجوز لغو نشده و از همین رو میتوان مواضع اعلانی ضدامریکایی و ضدصهیونیستی مفتی را به عنوان پاسخی به درخواستهای مردم از مقامات برای واکنش به این موضوع نیز تلقی کرد[7].
برخی از منتقدین معتقدند رویکرد الخلیلی در حمایت از مقاومت فلسطین که تبلور آن در حماس اخوانی است، زمینه را برای گسترش تفکرات اخوانی و جهادی در جامعه فراهم کره است. به ویژه که اداره فتوا به ریاست مفتی اعظم، وظیفه نظارت بر تولیدات مذهبی و منابر مساجد را بر عهده دارد. به گزارش عرب ویکلی، ناظران عمانی اشاره کردهاند که برخی از مساجد سلطنت به منبرهایی برای تبلیغات حماس و شعارهای جهادی تبدیل شده است[8]. این در حالی است که دولت عمان به دقت بر فعالیتهای مذهبی نظارت میکند تا از گسترش ایدئولوژیهای افراطی جلوگیری شود. علاوه بر این، ملت عمان، با وجود حمایت همه جانبه از گروههای مقاومت، نه در مشی اباضی خود و نه در منش شهروندی عمانی، گرایشی به تندروی و افراط گرایی نداشته و ندارند. عمان، حتی در زمان حضور فعال اخوان المسلمین، درگیر هیچ تحرک افراطی و خشونتآمیزی نبوده است.
در مجموع به نظر میرسد با وجود تمامی فعالیتهای پرو-فلسطینی[9] دولت و ملت عمان، این کشور هرگز در پی ایجاد شکاف در روابطش با غرب و بهطور خاص انگلستان نبوده است. دیدارهای متعدد سران عمان و انگلیس در طول یک سال اخیر نشان از ادامه همپیمانی و رایزنیهای دو کشور دارد. نکته مهم اینجاست که دولت عمان با ادراک صحیحی که از وضعیت افکار عمومی مردم و حساسیتهای آنان دارد، زمینه را تا حدی کنترلشده برای بروز احساسات و کنشگری حامیان مقاومت در کشور فراهم کرده است؛ اقدامی که نمیتوان آن را برابر با احتمال بروز گرایشات افراطی در این کشور دانست. آنچه که جامعه امروز عمان در حمایت از مقاومت انجام میدهد نیز نه متاثر از نفوذ اندیشههای اخوانی – همانطور که برخی ضداسلامگرایان بر این باورند – بلکه ریشه در سنتی و متشرع بودن آن دارد. از سویی به نظر میرسد آنچه جامعه عمان را از سایر جوامع عربی و اسلامی در موضوع فلسطین متمایز میسازد، آموزههای اباضی و نیز فضای بازتری است که دولت در اختیار جامعه قرار داده است. چه اینکه در کویت نیز با وجود محدودیتهای جدیدی که علیه شیعیان و گروههای اخوانی اعمال شده است، در موضوع فلسطین و جنگ غزه، نسبت به امارات و عربستان و بحرین، فضای بازتری برای جامعه کویتی و در نتیجه کنشگری بیشتر آن را شاهد هستیم. نگاهی به مقررات سخت و مجازاتهای معتنابه برای فعالان حامی فلسطین در سایر کشورهای عرب لخیج فارس، این تفاوت را آشکارتر میسازد.
به هر جهت دولت عمان در تلاش است تا میان روابط حسنهای که در طول دههها با قدرتهای غربی داشته و گرایش و اراده جامعه به عملکرد فعالانه در حمایت از فلسطین توازنی برقرار کند که نه ثبات داخلی متزلزل شود و نه روابط خارجی دستخوش تغییرات منفی گردد.
[1] https://thearabweekly.com/concern-oman-over-gaza-wars-boost-brotherhood-and-jihadist-ideas
[2] https://muwatin-vpn.net/66167/الإخوان-المسلمون-في-عمان/
[3] Oman's Crown Prince Urges End to West-Dominated World Order
[4] arab-opinion-war-on-gaza-full-report-en.pdf
[5] https://jhr.usb.ac.ir/article_5807.html
[6] Oman opens airspace, joining Saudi corridor for Israeli carriers | Reuters
[7] Oman, 'Assertive Diplomacy' and the Gaza Crisis | Royal United Services Institute
[8] https://thearabweekly.com/concern-oman-over-gaza-wars-boost-brotherhood-and-jihadist-ideas
[9] Pro palestinian