ترکمنستان پس از کسب استقلال در سال 1991، از بحث در مورد حضور در آسیای مرکزی و نقش مسیرهای مواصلاتی شمال به جنوب و شرق به غرب که منطقه را به سایر نقاط جهان متصل میکند، کنار گذاشته شده است. عشق آباد به ندرت دادههای زیادی درباره خود منتشر میکند و به دیگران اجازه نمیدهد که اطلاعاتی از این کشور جمع آوری کنند.
تحلیلگران و مفسرانی که در مورد آسیای مرکزی مینویسند، اغلب این کشور را بدون توجه زیاد یا حتی هیچ اشارهای ترک میکنند. با این حال، طی دو سال گذشته، این کشور به سرعت شروع به تغییر کرده است. ترکمنستان نقش مهمتری را به عنوان مسیر تجارت شمال به جنوب و شرق به غرب بین چین و اروپا، روسیه و جنوب آسیا و همچنین کشورهای آسیای مرکزی و جهان خارج بر عهده میگیرد. این نقش فزاینده قبلاً رقابت ژئوپلیتیکی بر سر ترکمنستان را تشدید کرده است و این نگرانی را در عشق آباد ایجاد کرده است که چنین دخالت خارجی میتواند رژیم ترکمنستان را تضعیف کند .
دو تحول در این هفته باعث افزایش بیشتر وجهه ترکمنستان و افزایش فشارهای داخلی بر دولت این کشور خواهد شد. ابتدا قزاقستان، روسیه، ایران و ترکمنستان توافقنامهای را در آکتائو امضا کردند که شامل نقشه راه توسعه کریدور ترانزیتی شمال به جنوب از طریق ترکمنستان است. این طرح نشان میدهد که این مسیر، به جای قفقاز یا دریای خزر، به مهمترین شاخه آن کریدور تبدیل خواهد شد.
مسکو پیش از این امیدوار بود که کریدور شمال-جنوب را از طریق قفقاز یا خزر توسعه دهد، اما به دلیل بیثباتی در مورد اول و کمبود ظرفیت در مورد دوم، مجبور شد توجه خود را دوباره به سمت شرق به سمت آسیای مرکزی متمرکز کند. این تغییر تنها زمانی ممکن شد که ترکمنستان به طور فزایندهای در سسیاستهای خود تغییر ایجاد کرده است. عشق آباد در 22 ژوئیه در نشستی در بخارست اعلام کرد که قصد دارد با گرجستان، آذربایجان و رومانی توافقنامهای امضا کند تا آنچه را که این کشورها کریدور «دریای خزر-دریای سیاه» مینامند، ایجاد کند.
مهمترین محرکهای خارجی برای توسعه این دو کریدور تجاری، روسیه و ایران برای کریدور شمال-جنوب هستند که مسکو از سال 2000 به دنبال آن است. چین و غرب نیز از کریدور شرق به غرب با کشورهای آسیای مرکزی حمایت میکنند. هر دو محور تا دو سال گذشته برنامهریزی میکردند که ترکمنستان را به جای عبور از آن دور بزنند، حتی اگر مسیرهای عبور از خاک ترکمنستان کوتاهتر، آسانتر و ارزانتر باشد. اکنون ترکمنستان که با مشکلات داخلی مواجه است و میخواهد نقش بینالمللی گستردهتری را ایفا کند، تصمیم گرفته است تا فضای خود را باز کند و به مشارکت فعالتری در ترانزیت منطقهای تبدیل شود و علاقه جدیدی به مسیرهای عبوری از قلمرو خود ایجاد کند. در همین حال، علاقه منطقهای به همکاری با عشق آباد عمدتاً به دلیل پیامدهای تحریمها افزایش یافته است که مسیر شمال به جنوب را برای روسیه و ایران مهمتر کرده است. علاوه بر این، تداوم آشفتگی در قفقاز جنوبی، توسعه و ساخت مسیرهای متعدد به سمت غرب را برای چین و کشورهای آسیای مرکزی اهمیت بیشتری داده است.
جای تعجب نیست که عشق آباد به دنبال این بوده است که اطمینان حاصل کند که هر دو مسیری که از قلمرو خود میگذرد به صورت پشت سر هم توسعه مییابند. مقامات ترکمنستان به وضوح امیدوارند که این امر به آنها امکاندهد از هر دو سود ببرند و در عین حال به عشق آباد اجازه میدهد تا با یک گروه با گروه دیگر بازی کند. با این حال، با توجه به برنامههای منطقهای گسترده روسیه، چین، ایران و غرب، این کار آسان نخواهد بود. ترکمنستان به عنوان یک کشور ترانزیتی و مرکزی برای تجارت شمال به جنوب و شرق به غرب، احتمالاً میتواند نقش خود را در منطقه تقویت کند و ممکن است اقداماتی را برای تسهیل شرایط جمعیت خود انجام دهد. با این حال، انتقال در داخل کشور میتواند به سرعت حتی از انتقال در سطح بینالمللی پرخطرتر باشد. حداقل، چندین دلیل قانعکننده برای این فکر کردن وجود دارد.
ترکمنستان تا کنون نه تنها یکی از منزویترین کشورها در فضای پس از شوروی بوده است، بلکه دور و درازترین کشورها نیز بوده است. جمعیت فقیر است و دولت با ارائه انواع یارانهها، به کارگیری زور وحشیانه و همچنین بستن مساجد و هر نهاد دیگری که ممکن است به تبلور مخالفان کمک کند، هر گونه درگیری داخلی را مهار کرده است. این کشور از کمبود فزاینده آب و مشکلات کشاورزی رنج میبرد.
برخلاف سایر دولتهای آسیای مرکزی، عشق آباد به مردم خود اجازه نداده است در روسیه کار کنند و حوالههایی به خانه بفرستند که باعث کاهش فقر و تنش در آن کشورها شده است. مانند سایر کشورهای منطقه، ترکمنستان با خروج روسها و سایر ملیتهای آسیای مرکزی به طور فزایندهای تک قومی شده است. این روند ترکمنستان را ملی گرایانهتر کرده است.
تا به امروز، ترکیب هویج و چوب عشق آباد ثبات نسبی را حفظ کرده است. با این حال، ساخت خطوط ریلی و بزرگراههای جدید برای حمایت از کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب و پولی که این کریدورها پس از تکمیل به دنبال آن هستند، احتمالاً ترتیبات موجود را آشفته کرده و به چالشهای بیشتری برای دولت حاکم منجر خواهد شد. مقابله با این پیچیدگیهای جدید برای مقامات عشق آباد که مدت هاست به حکومت استبدادی بر جمعیت فقیر عادت کردهاند، آسان نخواهد بود. درک آخرین تحولات برای سایر دولتها نیز آسان نخواهد بود، زیرا بسیاری از آنها عادت کردهاند که ترکمنستان را به کلی نادیده بگیرند. تا زمانی که این تغییرات به وجود نیاید، انتقال قریب الوقوع ترکمنستان از ثبات سطحی به بستر درگیریهای جدی، احتمالاً بازیگران منطقه را غافل میکند و گزینههای کمی برای جلوگیری از گسترش بیشتر مشکلات در آنجا باقی میگذارد.