در دورهٔ جدید سوریه و با روی کار آمدن احمد الشرع، تغییراتی در نظام آموزشی و بهویژه برنامهٔ درسی مدارس صورت گرفته است. یکی از بحثبرانگیزترین این تغییرات، مربوط به درس تاریخ پایه هشتم است که در آن، افرادی که در تاریخ ششم ماه مه (۶ می) بهدست جمال پاشا اعدام شدند، بهعنوان «توطئهگران با بریتانیا و فرانسه» معرفی شدهاند. این موضوع در روزهای اخیر واکنشهای گستردهای را در فضای عمومی و میان نخبگان فرهنگی و سیاسی برانگیخته است.
در همین رابطه، احمد معاذ الخطیب، از چهرههای برجسته جریان اخوانالمسلمین سوریه و رئیس پیشین ائتلاف ملی معارضان سوری، در صفحه خود در پلتفرم ایکس نوشت:
تغییر برنامههای درسی حقیقت را از بین نمیبرد. جمال پاشا در حافظهٔ ما همچنان یک جلاد باقی میماند؛ کسی که بهترین جوانان سرزمین شام را اعدام کرد و هزاران تن از فرزندان آن را تبعید نمود. او باعث شکاف میان دو ملت عرب و ترک شد و مردم را با سیاستهای شکستخوردهاش به شورش کشاند؛ سیاستهایی که میخواست با اعدام نخبگان شام آنها را پنهان کند. دربارهٔ جمال پاشا اتهامات زیادی مطرح است، از جمله ارتباط او با برخی دولتهای اروپایی برای جدایی از امپراتوری عثمانی. نادانی و تحریف تاریخ که در برخی کتابهای درسی گنجانده میشود باید ریشهکن گردد و بررسی آن به دست تاریخپژوهان برجسته سپرده شود، نه در اختیار افراد بیتجربه و غیرمتخصص.

در ادامه، خطیب به نقل از پژوهشگر احمد ابا زید نوشت:
در ابتدا تصور کردم تصویری که از کتاب درسی تاریخ رسمی سوریه منتشر شده، شایعه است، زیرا از نظر منطقی نمیتوان چنین عباراتی را در یک کتاب درسی رسمی جای داد. اما واقعیت برخلاف منطق بود؛ کتاب در وبسایت رسمی وزارت آموزش و پرورش سوریه موجود است. واقعاً از دیدن چنین متنی در کتاب درسی رسمی شوکه شدم. این نه دیدگاه ترکی یا عثمانی، بلکه بازتولید مستقیم موضع خودِ جمال پاشا جلاد است؛ کسی که حتی در داخل دولت عثمانی نیز بهدلیل همین رفتارها منفور شد و رهبران حزب اتحاد و ترقی، او را مسئول وقوع انقلاب عربی و از دست رفتن سرزمینهای عربی دانستند.
او ادامه میدهد:
مطالب درجشده در کتاب درسی نه تاریخی است و نه آموزشی، بلکه تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) است. میتوان گفت جمال پاشا، روشنفکران عرب را به اتهام توطئه اعدام کرد، اما دیدگاه عربی درست در نقطهٔ مقابل آن است. کسانی که در این فهرست نامشان آمده، از نخبگان فرهنگی و ملی سوری و عرب بودند و اعدام آنان حتی از سوی نزدیکترین افراد به جمال پاشا نیز محکوم شد. هیچکس این اقدام را تأیید نکرد، حتی رهبران اتحاد و ترقی مانند انور و طلعت پاشا نیز از او انتقاد کردند. جمال پاشا در تاریخ ترکیهٔ امروز نیز شخصیتی محبوب یا قابلاحترام نیست.
احمد ابا زید در ادامه تصریح میکند:
برخی گمان میکنند پرداختن به موضوع جمال پاشا یا یادآوری روز ششم مه ممکن است بحرانی دیپلماتیک با ترکیه ایجاد کند، اما تاریخنگاری علمی این مسائل را بهصورت عینی بررسی میکند. حتی در میان مورخان ترک نیز دیدگاهی وجود دارد که تفاوت چندانی با دیدگاه مورخان عرب ندارد: همه در این نکته متفقاند که او عامل گسست میان عربها و ترکها و زمینهساز انقلاب بود. من خود در یکی از دانشگاههای ترکیه تاریخ تدریس میکنم و زمانی دربارهٔ “جمال پاشا جلاد و شهدای ششم مه” برای استاد ترک و دانشجویان ترک ارائهای داشتم؛ از دیدگاه خود سخن گفتم و هیچکس مخالفتی نکرد.
او در پایان تأکید میکند:
اینکه در کتاب تاریخ سوری، دانشآموزان به بدگویی و خیانتنامیدن روشنفکران و چهرههای ملی کشور خود واداشته شوند، امری تأسفبار است. مشکل در ذکر دیدگاه جمال پاشا نیست، بلکه در پذیرش آن بهعنوان حقیقت تاریخی است. حتی دربارهٔ “انقلاب بزرگ عربی” نیز در کتابهای جدید از آن بهعنوان “شورش” یاد میشود و علل آن صرفاً به تحریک بریتانیا و مکاتبات حسین–مکماهون تقلیل یافته است. در حالی که روش علمی اقتضا میکند نام واقعی رویدادها ذکر شود، سپس نقد و تحلیل صورت گیرد. حذف روایت عربی و جایگزینی آن با روایت توطئهمحور، چیزی جز تحریف تاریخ نیست.
در پایان، او مینویسد:
کتابهای تاریخ پیشین نظام سوری در روایت عثمانیان جانبدارانه بودند و نیاز به بازنگری داشتند، اما آنچه اکنون رخ داده، توهینی همزمان به عربها و عثمانیان است. خداوند روح شیخ عبدالحمید زهراؤی و یارانش را رحمت کند. اندوه من برای شهدای تاریخ نیست، بلکه برای امروز سوریه است، زیرا بیدقتی، بینظارتی و فقدان نقد حتی به برنامههای درسی رسیده است؛ جایی که باید نسل تازهای پرورش یابد.
این واکنشها نشان میدهد که تغییرات اخیر در کتابهای درسی سوریه صرفاً جنبه آموزشی ندارند، بلکه بازتابی از رویکردی سیاسی برای بازنویسی تاریخ ملی به شمار میروند. به نظر میرسد دولت جدید سوریه در تلاش است تا با حذف بخشهای مناقشهبرانگیز از گذشته، زمینه نزدیکی هرچه بیشتر با ترکیه را فراهم کرده و نقاط تنش تاریخی میان اعراب و ترکها را از حافظه جمعی بزداید.



