محیط شناسی روابط فرهنگی

کتابخانه‌های بغداد… چه کسی میراث درخشان گذشته را نجات می‌دهد؟

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۳۱
نویسنده:

نه تابستان عراق ــ حتی در روزهای پایانی‌اش ــ و نه گرمای رخدادهای منطقه‌ای، چندان کمکی به پاسخ این پرسش نکرده‌اند؛ پرسشی آرام که به حال کتابخانه‌های بغداد و ایستادگی‌شان در میانه جهانی در حال دگرگونی و زندگی دیجیتال که بر واقعیت سایه انداخته و بر افکار عمومی اثر می‌گذارد،…

نه تابستان عراق ــ حتی در روزهای پایانی‌اش ــ و نه گرمای رخدادهای منطقه‌ای، چندان کمکی به پاسخ این پرسش نکرده‌اند؛ پرسشی آرام که به حال کتابخانه‌های بغداد و ایستادگی‌شان در میانه جهانی در حال دگرگونی و زندگی دیجیتال که بر واقعیت سایه انداخته و بر افکار عمومی اثر می‌گذارد، می‌نگرد.

تحولات بسیاری بازار کتاب و دنیای کتابخانه‌ها را دربر گرفته است؛ تغییراتی همراه با دگرگونی آشکار در روحیه عمومی و میزان گرایش به مطالعه و فرهنگ، در برابر جلوه‌هایی وسوسه‌انگیز که نسل‌های جدید را از کتاب و دانایی دور می‌کند.

شاید نخستین نشانه این دوگانگی را بتوان در وضعیت خیابان متنبّی دید؛ به‌ویژه پس از بازسازی‌اش حدود چهار سال پیش، زمانی که طیف گسترده‌تری از مردم به آن راه یافتند؛ جمعیتی که با هویت قدیمی خیابان ــ یعنی خرید کتاب، پیگیری فعالیت‌های فرهنگی و گفتگوها و دیدارهایی که نویسندگان و اهل ادب و هنر را گرد هم می‌آورد ــ پیوندی نداشت.

با این دگرگونی، و با پیدایش مشاغل و کالاهایی غیر از کتاب در متنبّی، چهره‌ای نو پدید آمد که بیشتر به فرهنگ تماشا و سرگرمی نزدیک است تا فضای خلاقیت و رشد فرهنگی. با این حال، باید پذیرفت که این فضای جدید مجالی هم برای بروز و حضور استعدادهای تازه فراهم کرده است، مستقل از شرط‌ها و محدودیت‌هایی که پیش‌تر حلقه‌های نخبه‌گرایانه تحمیل می‌کردند.

متنبّی و چالش دشوار

در خیابان متنبّی هنوز می‌توان نشانه‌هایی از پایداری کتابخانه‌ها و کتابفروشان را دید؛ برخی از آنان با سابقه‌ای از دوران رژیم گذشته تا امروز، مانند کتابخانه «الحنش» هستند و دیگرانی هم در همان راسته می‌باشند، و برخی دیگر نیز چهره‌های تازه‌کاری هستند که تجربه‌هایشان در میانه شکوفایی و خاموشی در نوسان است. در ماه‌های اخیر چندین کتابخانه در متنبّی تعطیل شده‌اند: «مقبرة الکتب»، «دار براء»، «اورکید»، «بغدادی»، «درابین»، «قارات» و «سنو». در همین حال بغداد آماده گشایش نخستین کتابخانه دیجیتال خود در باب‌المعظّم، در ورودی خیابان رشید می‌شود؛ کتابخانه‌ای که سالن‌های مطالعه دیجیتال و بخشی برای کتاب‌های صوتی خواهد داشت، با هدف آرشیو الکترونیکی کتاب‌ها.

حسین سعدون، پژوهشگر و کتابفروش که مراحل گوناگون حیات خیابان متنبّی را از نزدیک دنبال کرده و حتی با ویدیوها و «ریل‌ها» در شبکه‌های اجتماعی به ترویج کتابخوانی پرداخته است، می‌گوید «کتابخانه‌های متنبّی در برابر چالشی بسیار سخت برای ادامه راه قرار گرفته‌اند؛ دلیلش هم روی‌گردانی از مطالعه، رواج کتاب دیجیتال و اینترنت به‌عنوان منبع آسان اطلاعات، و نیز افزایش هزینه‌ها پس از بازسازی خیابان است».

او پیش‌بینی می‌کند که «شاید تا یک سال یا کمی بیشتر، برخی کتابخانه‌ها ناچار به بستن درهای خود شوند، چون توان رقابت با فروشگاه‌های لوازم‌التحریر را ندارند؛ فروشگاه‌هایی که سودهای سریع و کلان به دست می‌آورند». سعدون اشاره می‌کند که «تعداد کتابخانه‌های باقی‌مانده در نمای اصلی متنبّی ــ نه در کوچه‌هایش ــ از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمی‌رود».

وی با مقایسه وضعیت کتاب و کتابخانه‌ها پیش و پس از سال ۲۰۰۳ می‌افزاید: «پیش‌تر کتاب کاغذی بی‌رقیب بود و در تیراژ هزاران و حتی میلیون‌ها نسخه فروش می‌رفت. لذت جست‌وجوی کتاب در سایه سانسور و ممنوعیت نیز بخشی از این تجربه بود؛ کتاب‌های سیاسی و مذهبی پنهانی خرید و فروش می‌شدند. اما اکنون همه‌چیز تغییر کرده است.» او از نهادهای دولتی می‌پرسد چرا برای پشتیبانی از صنعت کتاب کاری نمی‌کنند، در حالی که می‌توانند از نمونه‌هایی همچون مصر درس بگیرند.

روزگار مالیات‌ها

بیرون از متنبّی، دو نوع کتابخانه وجود دارد: کتابخانه‌های قدیمی با سابقه چند دهه‌ای، و کتابخانه‌های تازه با چهره‌ای مدرن که فعالیتشان تنها به فروش کتاب محدود نیست و شامل برگزاری کارگاه‌ها و رویدادهای گوناگون هم می‌شود. کتابخانه «النهضه» از قدیمی‌ترین کتابخانه‌های بغداد است؛ بنیان‌گذار آن، هاشم حسین، کار خود را از بساط خیابانی آغاز کرد تا به دکه و سپس کتابخانه‌ای رسید که سال‌ها ایستاد و آوازه‌ای دارد. مدیر کنونی آن، علی حسین عذافه، می‌گوید «با وجود شرایط دشوار و کاهش ارزش کتاب، و ناپدید شدن روشنفکرانی که در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی حیات فرهنگی عراق را پرجنب‌وجوش کرده بودند ــ از استادان دانشگاه تا نویسندگان ــ کتابخانه همچنان دوام آورده است. به نظر می‌رسد نسل‌های جدید از کتاب و فرهنگ فاصله گرفته‌اند».

او توضیح می‌دهد که انتشار کتاب در گذشته فرآیندی دشوار و چندمرحله‌ای بود، اما امروز بسیار آسان شده است. با حسرت می‌گوید «در دهه‌های شصت تا نود، این بخش از باب‌الشرقی مرکز فرهنگی بود. اکنون اما محل کارگاه‌های فلزکاری و مغازه‌های تابلوهای نوری است». او از پایان دوران کتابخانه‌ها در خیابان سعدون سخن می‌گوید و یادآور می‌شود که بسیاری از آن‌ها پس از ۲۰۰۳ بسته شدند، از جمله «التحریر»، «العالمیه»، «الدار الوطنیة»، «الشرق» و حتی شعبه باب‌الشرقی «المدى».

عذافه با صراحت می‌گوید «فرهنگ رو به افول است؛ باید بپذیریم. کتابخانه النهضه نیز بخشی از این افول است. اینترنت و خدمات تحویل کتابخانه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. امروز هر کسی می‌تواند در خانه خود کتابخانه‌ای مجازی راه بیندازد، هرچند بیشتر کتاب‌ها کپی و غیر اصلی‌اند. خود من از این موضوع زیان دیده‌ام».

او تأکید می‌کند بسیاری از کتابخانه‌های متنبّی به همین دلیل کار خود را متوقف کردند؛ زیرا با تغییر چهره خیابان، اجاره‌ها چند برابر شد و کتابفروشان مجبور به ترک شدند و جایشان را رستوران‌ها و کافه‌ها گرفتند.

مدیر النهضه می‌گوید مشتریان امروز اندک‌ هستند «مهم‌ترینشان نویسنده غالب الشابندر است که از دهه شصت تاکنون مشتری ثابت است. تصور کنید زمانی که شاعر بزرگ جواد الجواهری تصمیم به ترک عراق گرفت، برای خداحافظی به کتابخانه آمد. حالا اما من می‌گویم روشنفکران منقرض شده‌اند». او همچنین به مالیات‌های سنگینی که بر کتابخانه‌ها تحمیل می‌شود اشاره می‌کند و می‌پرسد چرا دولت هیچ حمایتی در این زمینه ارائه نمی‌کند.

کتاب در سایه خدمات تحویل

خدمات تحویل در سال‌های اخیر وارد بازار شد و به‌سرعت گسترش یافت؛ از پوشاک و عطر و ساعت گرفته تا لوازم خانه، و حالا کتاب نیز جزو کالاهایی است که مشتریان ترجیح می‌دهند در خانه تحویل بگیرند. دلایل این امر تنها ترافیک و مشغله نیست؛ بلکه سبک زندگی تازه‌ای شکل گرفته که با شتاب و سرگرمی‌های نو همسوست، و در آن کتاب و دانایی جایگاه اول را ندارند.

کتابخانه‌های بیرون از متنبّی بیش از همه از این خدمات بهره برده‌اند؛ زیرا در محله‌های مختلفی از بغداد حضور دارند: از جمله الاعظمیه، زیونه، المنصور و کرّاده.

ما به کتابخانه‌ای در الاعظمیه، در کنار رصافه و نزدیکی یکی از کافه‌های پرآوازه بغداد رفتیم. ساعت هشت شب، شمار مشتریان کتابخانه به شش نفر نمی‌رسید، در حالی که کافه روبه‌رو مملو از ده‌ها نفر بود و رستوران شاورمای بغدادی در آن سوی خیابان الضباط هم ازدحام داشت. این صحنه نمونه‌ای از وضع کلی است: شمار اندک کتابخانه‌ها در برابر صدها کافه و رستوران.

نزدیک شدن به مردم

لیان قدسی، بنیان‌گذار و صاحب کتابخانه «درَج»، بر این باور است که داشتن پروژه‌ای مانند کتابخانه‌اش ــ که در سال ۲۰۱۸ آغاز شد ــ نوعی ایستادگی است، اما درعین‌حال «تلاشی برای بازتعریف رابطه با کتاب» نیز به شمار می‌رود.

در طبقه نخست ساختمان، رستوران و کافه‌ای قرار دارد که جوانان را جذب می‌کند و نقل‌قول‌هایی از چخوف، سارتر، نیچه و دیگر بزرگان روی صفحه‌ای ثابت به نمایش می‌گذارد. پله چوبی اما به فضای کتابخانه لیان می‌رسد؛ جایی که او باور دارد «خواندن تجمل نیست، بلکه نیازی اساسی است».

او می‌گوید «آنچه ما می‌کوشیم انجام دهیم، زنده نگه داشتن کتاب است؛ از یک سو با وجه تجاری‌اش برای تداوم پروژه، و از سوی دیگر با بُعد فرهنگی و آگاهی‌بخشش که باب گفتگو با نسل‌هایی را می‌گشاید که شاید مطالعه در اولویتشان نباشد، اما وقتی فضایی مشابه خودشان و به زبانشان می‌یابند، واکنش مثبت نشان می‌دهند».

لیان بر این باور است که وجود کتابخانه بیرون از متنبّی «راهی برای نزدیک‌تر کردن کتاب و تجربه کتابخانه به زندگی روزمره مردم» است، و نیز راهی برای گسترش حضور کتابخانه‌ها در بافت شهری.

روش‌های رشد و توسعه «درَج» از نگاه او عبارتند از: همگامی با زمانه با استفاده از تحویل کتاب، محتوای دیجیتال، فعالیت‌های تعاملی و ایده‌های نو. او می‌افزاید «آگاهی و پذیرش واقعیت به این معناست که باید تجربه‌ای متفاوت از مطالعه ارائه کنیم، تجربه‌ای که برای جوانان و نوجوانان با پیوند دادن کتاب به سینما، موسیقی، کارگاه‌ها و نشست‌های گفت‌وگو محور جذاب باشد».

تجربه «درَج» که سنت و نوگرایی را در عرضه کتاب به هم می‌آمیزد، نشان می‌دهد حدود ۴۰ درصد از مشتریان کتاب را از طریق تحویل سفارش می‌دهند و بقیه به‌طور مستقیم از کتابخانه خرید می‌کنند.

منبع: ایندپندنت

6
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
3896
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی