مقدمه
یکی از مسائل مهم در زمینه جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی، نگاه مردم منطقه به آن بوده است. البته نمیتوان به نظرسنجی یا مدرک قابل ملاحظهای استناد کرد تا مشخص شود نگاه مردم جهان عرب به طور دقیق نسبت به جنگ فعلی چگونه بوده است، اما با دنبال کردن وضعیت کاربران عربزبان در شبکههای اجتماعی، میتوان برآوردی نسبی از این موضوع به دست آورد. بر همین اساس و با این مقدمه، در قالب یادداشتی کوتاه، به بررسی نگاه مردم به این جنگ و دلایل این نوع نگاه خواهیم پرداخت.
نگاه مردم عراق به جنگ فعلی
در رابطه با نگاه مردم این کشور، در ابتدا باید به تنوع و ترکیب جامعه عراق توجه کرد. عراق شامل سه قشر بزرگ عربهای شیعه، کردها و عربهای اهل سنت است. البته اقشار اقلیت دیگری نیز در این کشور حضور دارند، اما عمده جمعیت ساکن عراق را همین سه گروه تشکیل میدهند.
در خصوص اهل سنت و کردها، به نظر میرسد با نوعی بیتفاوتی نسبت به این جنگ مواجه بودهایم، و حتی گاهی این بیتفاوتی تا سطح نوعی همنوایی پنهان با رژیم صهیونیستی نیز پیش رفته است. این موضوع، دستکم در میان اهل سنت، به شکل بارزی مشهود بوده است. مقصود از «همنوایی پنهان»، عدم حمایت صریح از رژیم صهیونیستی، و در عین حال شماتت ایران و محور مقاومت به دلیل آسیبهای وارد شده به آنهاست. برای نمونه از اهل سنت مشعان جبوری طی توییتی معتقد است کسی به خاطر حمله رژیم صهیونیستی به ایران خوشحال نیست اما این حمله سست بودن ساختار نظامی و امنیتی ایران را نشان داد و حاکی از شکننده تر بودن ایران در مقایسه با بازوهای آن در یمن، غزه و لبنان بود.[1] همچنین از سمت کردها، به باور کفاح محمود از مشاوران مسعود بارزانی، هم رئیس جمهوران ایران و آمریکا و هم نخست وزیر رژیم صهیونیستی خودشان را پیروز میدانند و این در حالی است که پیروز این جنگ نامشخص است و شکست خورده در این جنگ دنبالهروها هستند.[2]
اما در میان شیعیان، وضعیت متفاوتی حاکم بود. با وجود اینکه در جامعه شیعی عراق، نگاهها به ایران و سیاستهای منطقهایاش از انتقادهای شدید گرفته تا توجیههای قوی، بسیار متفاوت است، اما این بار همبستگی با ایران در میان شیعیان بهطور قابل ملاحظه و گستردهای مشاهده شد. البته میتوان گفت بیشتر شیعیان در این زمینه یک خط قرمز مشخص داشتند و آن عبارت بود از اینکه این همبستگی، باید در هر سطحی به جز سطح نظامی باشد؛ زیرا شیعیان همچنان فوبیا و نگرانی نسبت به تجربیات جنگهای پیشین ایران و عراق، جنگ کویت و عراق، و در نهایت اشغال نظامی این کشور توسط آمریکا دارند. یکی از نمونههای بارز همبستگی شیعیان با ایران، محکومیت «حمله به ایران و تهدید به هدف قرار دادن رهبران دینی و سیاسی آن» توسط مرجعیت نجف اشرف بود.
بررسی دلایل مواضع عراقیها
در این زمینه میتوان گفت که بیتفاوتی یا حتی احتمال تمایل کردها به رژیم صهیونیستی، ریشه در روابط تاریخی رهبران سیاسی آنها (به طور مشخص حزب دموکرات کردستان) با این رژیم از یک سو، و روابط آنان با ایران، از سوی دیگر دارد. کما اینکه اختلافات سیاسی اقلیم کردستان با رهبران سیاسی شیعه و روابط نزدیک همین رهبران با ایران نیز در موضعگیری بیتفاوت اقلیم کردستان در این جنگ، مؤثر بوده است.
اما تفاوت میان مواضع اهل سنت و شیعیان، به نوع نگاه آنها به نظام سیاسی فعلی عراق و ارتباط آن با ایران بازمیگردد. به باور اهل سنت، ضامن بقای نظام سیاسی فعلی عراق، ایران است؛ و این نظام سیاسی موجود و ترکیب آن، برای نخبگان اهل سنت خوشایند نیست. کما اینکه به باور آنان، شیعیان در جایگاهی نیستند که شایستگی دولتمرد بودن را داشته باشند. مجموعه این عوامل باعث میشود اهل سنت یا نسبت به جنگ بیتفاوت باشند، یا حتی از هر گونه شکست احتمالی ایران ابراز خوشحالی کنند؛ زیرا به باور آنان، هر شکست ایران به معنای تضعیف این نظام سیاسی در عراق است.
همین مسئله، تا حدودی در مورد شیعیان نیز صادق است. با توجه به اتفاقات رخ داده در سوریه و سرنگونی دولت اسد و تأثیر آن بر تقویت جایگاه اهل سنت در معادلات سیاست داخلی عراق، از نظر شیعیان، شکست ایران ضربهای سهمگین به بازدارندگی نظام سیاسی فعلی بغداد وارد میکرد. این امر ممکن بود باعث شود اهل سنت، در آیندهای نزدیک، به اقداماتی علیه نظام سیاسی دست بزنند؛ همچون آنچه در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ رخ داد. همین امر باعث شد تا شیعیان از نظر مردمی، رسانهای و در سطح نخبگان همبستگی چشمگیری با ایران داشته باشند.
[1] https://x.com/mashanaljabouri/status/1934883128453009552?s=46
[2] https://x.com/kifahmahmood/status/1937758292908081168?s=46