مقدمه
در خصوص مردم فلسطین، باید به این نکته توجه داشته باشیم که با توجه به شرایط تحمیلشده ناشی از اشغالگری طی دهههای گذشته و نیز اختلافات داخلی میان فلسطینیان، با دو دستهبندی مواجه هستیم. یکی، دستهبندی منطقهای است که شامل فلسطینیان اهل غزه، فلسطینیان اهل کرانه باختری، و فلسطینیان ساکن در مناطق اشغالی میشود. دستهبندی دیگر، بر اساس جریانهای سیاسی داخل فلسطین است که شامل هواداران مقاومت مسلحانه (مانند هواداران حماس یا جهاد اسلامی) و مخالفان مقاومت مسلحانه (مانند هواداران فتح) میباشد.
همچنین، در این یادداشت کوتاه معیار بررسی، مشاهدات موجود در شبکههای اجتماعی و رسانهها خواهد بود. البته به طور مشخص در این یادداشت، به دادههایی از مرکز نظرسنجی «المركز الفلسطينى للبحوث السياسيه والمسحيه» مستقر در رامالله، مربوط به ماه مه ۲۰۲۵، نیز اشاره خواهد شد.
نگاهی به موضع فلسطینیان نسبت به جنگ اخیر
در فلسطین از نظر منطقهای، بیشترین حمایت از ایران در جنگ اخیر از سوی فلسطینیان مناطق اشغالی و مردم غزه مشاهده شده است. با این حال، با توجه به وضعیت جنگی مردم غزه و جنگزده بودن آنان – که تأثیر بلندمدت بر ذهنیت عمومی دارد – و از سوی دیگر تلاشهای اشغالگران در سرزمینهای اشغالی برای هماهنگسازی مردم عرب آنجا با ساختار صهیونیستی، نمیتوان برآورد دقیقی از اینکه کدام منطقه حمایت بیشتری از ایران داشته را ارائه داد. با این حال، میتوان گفت که میزان هواداران ایران در این دو منطقه بسیار بالاست. برای نمونه «سعید زیاد» از تحلیلگران فلسطینی اهل غزه و نزدیک به حماس طی توییتی در رابطه با این جنگ و به طور مشخص ترور سردار ایزدی در قم، ایشان را به عنوان «شهید» یاد کرده است.[1]
در مقابل، در منطقه کرانه باختری، میزان هواداری از ایران در این جنگ بهمراتب کمتر است؛ اما این به معنای هواداری از رژیم صهیونیستی نیست، بلکه صرفا نشاندهنده نوعی بیطرفی است. چرا که با توجه به ستم گسترده این رژیم بر فلسطینیان، بهندرت میتوان هواداری برای رژیم صهیونیستی در مناطق فلسطینی یافت. برای نمونه منیر جاغوب از اعضای جنبش فتح طی توییتی در خصوص ادعای صهیونیستها در رابطه با برخورد موشک ایران با بیمارستان سوروکا در بئر سبع معتقد است از نظر بشردوستانه اظهارات صهیونیستها در خصوص محکومیت برخورد این موشک با این بیمارستان صحیح است اما تناقض صهیونیستها در جایی است که خودشان هم به بیمارستانهای غزه حمله میکنند.[2]
حال، با نگاهی به دادههای مرکز نظرسنجی فلسطینی یادشده، مشخص میشود که در ماه مه ۲۰۲۵، میزان ۴۱٪ از مردم غزه و ۲۴٪ از مردم کرانه باختری نگاه مثبتی به ایران داشتهاند. طبیعتا با ورود ایران به جنگ، این نگاه مثبت افزایش نسبی خواهد یافت؛ زیرا برای نمونه در خصوص یمن – که به این جنگ ورود داشته و دارد – ۶۱٪ از مردم غزه و ۸۴٪ از مردم کرانه باختری نگاه مثبتی به این کشور دارند.
از منظر جریانهای سیاسی نیز، هواداران مقاومت مسلحانه در میان فلسطینیان، بیشتر هوادار ایران بودهاند. در مقابل، در میان مخالفان مقاومت مسلحانه، نوعی بیطرفی با این استدلال که این جنگ میان دو قدرت منطقهای است که یکی سودجو و دیگری دشمن محسوب میشود، دیده میشود.
دلایل این نوع نگاه فلسطینیان
دلایل این امر به مسائلی مانند تأثیر جهتگیریهای سیاسی و سبک زندگی بازمیگردد. برای نمونه، در مناطق غزه یا مناطق اشغالی، حماس یا جهاد اسلامی فعالیت گستردهای دارند، در حالی که فعالیت جنبش فتح در این مناطق بهمراتب کمتر است. همچنین، روحیه هواداری از مقاومت مسلحانه در این مناطق بیش از کرانه باختری است و به همین علت، احساس همبستگی با ایران نیز در آنجا بیشتر مشاهده میشود.
اما در کرانه باختری، وضعیت متفاوت است. به دلیل فعالیت گستردهتر جنبش فتح، فشارهای این سازمان بر حماس و جهاد اسلامی، و نیز تلاش نهادهای غربی و آمریکایی طی سه دهه گذشته در قالب نهادهای مدنی برای تغییر سبک زندگی جامعه کرانه باختری، روحیه مقاومتپذیری در میان آنان کاهش یافته و در نتیجه نگاه به ایران – بهویژه تحت تأثیر رویکرد منفی فتح نسبت به ایران – چندان مثبت نیست.
[1] https://x.com/saeedziad/status/1936366016847552572?s=46
[2] https://x.com/moniraljaghoub/status/1935593297344376914?s=46