در هفتهها و ماههای اخیر، استان تعز بار دیگر در مرکز توجه رسانههای یمنی و بینالمللی قرار گرفته است. شبکههای اجتماعی، کانالهای خبری و وبسایتهای سیاسی پیدرپی از تحولات این شهر سخن میگویند، گویی تعز به تنهایی تپندهترین نقطه در جغرافیای بحرانی یمن است. اما واقعیت تعز فراتر از آن است که در قالب گزارشهای خبری خلاصه شود. این استان صحنهای چندلایه از کشمکش بر سر زمین، نفوذ نظامی، رقابتهای سیاسی و توازن شکننده قدرت میان بازیگران متعدد است؛ هر یک با منابع، حامیان و منافع ویژه خود.
جغرافیای نظامی و توازن قدرت در تعز
استان تعز با مساحتی نزدیک به ده هزار کیلومتر مربع و مشرف به باب المندب و جنوب دریای سرخ، به چندین حوزه نفوذ و کنترل نظامی تقسیم شده است. حدود ۴۳ درصد از وسعت آن در اختیار طارق صالح و نیروهای موسوم به «العمالقه» قرار دارد. این محدوده شامل مدیریتهای المخا، موزع، الوازعیه و ذوباب است؛ مناطقی که هم بندر استراتژیک المخا را در بر میگیرند و هم جاده اصلی منتهی به عدن را، و برخلاف دیگر نواحی استان، از محاصره زمینی رهایی دارند.
طارق صالح، که از خویشاوندان رئیسجمهور پیشین علی عبدالله صالح است، تا سال ۲۰۱۷ از متحدان انصارالله به شمار میرفت. اما پس از شکست شورش خانواده صالح در صنعاء، به عدن گریخت. امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۸ با حمایت مستقیم از او، نیرویی تحت عنوان «حراسالجمهوری» تأسیس کرد و به تدریج مرکز فرماندهیاش را به ساحل المخا منتقل ساخت.
نیروهای او تا امروز نیز، حتی پس از ورود طارق صالح به شورای رهبری ریاستجمهوری، از ادغام در ساختار وزارت دفاع خودداری کردهاند. این وضعیت، برای طارق صالح نوعی استقلال عملی ایجاد کرده است؛ بهگونهای که عملاً مدیریت بخشهای وسیعی از غرب تعز از چارچوب قانونی یمن خارج شده و اختیارات استاندار نبیل شمسان در همانجایی پایان مییابد که اولین ایست بازرسی نیروهای صالح آغاز میشود.
در همین حال، نیروهای «العمالقه» به فرماندهی ابوزرعه المحرمی که او نیز تحت حمایت امارات است، در مناطق جنوبی و غربی فعالاند. این نیروها متشکل از رزمندگانی از استانهای لحج، أبین، الضالع و عدناند و از نظر ساختاری نه به وزارت دفاع وابستهاند و نه تابع دولت مرکزی. ابوزرعه علاوه بر آنکه عضو شورای رهبری و نایبرئیس شورای انتقالی جنوبی است، نیروهایش را کاملاً به صورت شخصی اداره میکند.
بدین ترتیب، نواحی ساحلی تعز در عمل به قلمرو خصوصی «فرماندهان ساحل» تبدیل شده است؛ مناطقی که هیچ حضور رسمی دولت یمن در آن احساس نمیشود و امارات نفوذ خود را از طریق تأمین مالی، تجهیزات و ارتباطات مستقیم حفظ کرده است.
مناطق تحت سلطه انصارالله
در سوی دیگر، انصارالله بر شهرستانهای شرعب الرونة، السلام، دمنة خدیر، ماویة و حَیفان تسلط دارد. این نواحی دربرگیرنده منطقه صنعتی الحوبان هستند؛ بزرگترین پایگاه صنعتی یمن که بنا بر گزارشها، ماهانه دهها میلیارد ریال به خزانه انصارالله سرازیر میکند.
به گفته سلطان السامعی، از چهرههای دولت صنعا و نزدیک به رهبری انصارالله، گمرک الانفصالی الراهدة نیز سالانه حدود ۴۰۰ میلیون دلار برای این گروه درآمد دارد. افزون بر این، راههای مواصلاتی سریع و امنی که این مناطق را به صنعاء و الحدیده متصل میسازند، به انصارالله مزیت لجستیکی و قدرت مانور نظامی قابلتوجهی داده است.
واقعیت زندگی در مناطق دولت عدن
بخشهای دیگر استان ـ شامل مدیریتهای الشمايتين، المواسط، المعافر، صبر (با زیرمجموعههای مشرعة وحدنان، المسراخ و المَوادِم)، جبل حبشی و سه مدیریت اصلی شهر (صالة، القاهرة و المظفر) ـ در کنترل دولت مورد حمایت عربستان در عدن قرار دارند. این همان بخش موسوم به «تعزِ محاصرهشده» است که از سال ۲۰۱۵ تاکنون در حلقه فشار نظامی انصارالله گرفتار مانده است.
بر اساس گزارش روزنامهنگار عبدالعزیز المجیدی، بودجه ماهانه پلیس این بخش از شهر تنها ۱۴ میلیون ریال است، در حالی که نبیل شمسان، استاندار استان، که روابط نزدیکی با طارق صالح و رشاد العلیمی دارد، از دولت عدن ماهانه ۱۰۰ میلیون ریال دریافت میکند و گاهی نیز مبالغی معادل ۵۰۰ هزار ریال سعودی از طارق صالح بهدست میآورد.
در چنین شرایطی، جنبشی مردمی متشکل از جوانان مسلح ـ که بیشتر گرایشهای فکریشان از حزب اصلاح و جریان اخوانالمسلمین تأثیر گرفته ـ در این منطقه شکل گرفته است. این نیروها در چارچوب وزارت دفاع ادغام شدهاند و عملاً نخستین نیروی مقاومت مردمی هستند که به ارتش دولت عدن پیوستهاند. آنان در کنار تیپهای ۲۲، ۳۵، ۱۷ و ۱۷۰ علیه انصارالله میجنگند و بخش مهمی از خط مقدم دفاعی شهر را تشکیل میدهند.
از سال ۲۰۱۵ تا امروز، هیچ پروژه عمرانی یا توسعهای از سوی دولت عدن در این شهر آغاز نشده است. حتی سفر سال گذشته رشاد العلیمی، رئیس شورای ریاستی، نیز ثمری در بر نداشت و هیچ طرحی در آن دیدار تأمین مالی نشد. خودروی زرهی او نیز در مسیر بازگشت از منطقه محاصرهشده هدف حمله قرار گرفت.
تقسیم قدرت حزبی و ساختار سیاسی
اداره نواحی مختلف تعز تابع سازوکاری مبتنی بر سهمیههای حزبی است. احزاب المؤتمر الشعبی العام، اصلاح، سوسیالیست و ناصری مناصب دولتی را میان خود تقسیم کردهاند؛ از معاونان و ادارات اجرایی گرفته تا دفاتر استانداری. حزب المؤتمر الشعبی، به رهبری طارق صالح، بیشترین سهم را در این تقسیم دارد.
تعز یکی از معدود مناطق یمن است که هنوز در آن فعالیت حزبی بهصورت رسمی ادامه دارد. احزاب ناصری و سوسیالیست، همراه با بازماندگان حزب المؤتمر الشعبی، همچنان در صحنه سیاسی حضور دارند و فضای رسانهای و مدنی آن، با وجود فشارها، زنده و فعال است. تظاهرات، نشستهای اتحادیهها و فعالیت روزنامهنگاران در این منطقه از معدود نشانههای بقای زندگی سیاسی در یمن امروز است.
وضعیت امنیتی و جنبههای اجتماعی
آمارها نشان میدهد که در فاصله سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴، میزان جرائم قتل عمد و غیرعمد در تعز حدود ۵۰ درصد کاهش یافته و درصد کشفیات پلیس از ۸۰ به ۹۲ درصد در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ رسیده است. این آمارها نسبت به سایر مناطق تحت کنترل دولت عدن، نشانهای از پیشرفت قابل توجه در نظم و امنیت داخلی شهر به شمار میرود.
سازمان ملل متحد نیز تعز را نخستین شهر یمنی دانسته که توان گذار از مرحله فعالیتهای امدادی به مرحله توسعه پایدار را دارد. امنیت نسبی، نظم اداری و حضور ساختارهای قانونی از عوامل اصلی این ارزیابی عنوان شدهاند.
با این حال، چالشها همچنان جدیاند. محاصره دهساله، حضور تکتیراندازان و مینهای زمینی انصارالله در خطوط تماس، بحران برق، کمبود آب و ضعف خدمات درمانی، بخشی از واقعیت روزمره مردم تعز است. حقوق معلمان ماههاست پرداخت نشده و اقتصاد محلی تا حد زیادی بر مالیات بر قات تکیه دارد.
با وجود این مشکلات، تعز همچنان یکی از فعالترین مراکز رسانهای و فرهنگی یمن است. روزنامهنگاران و روشنفکران بدون هراس از قدرتهای نظامی، موارد فساد و قتل را افشا میکنند، حتی اگر مرتکبان از میان نیروهای امنیتی یا ارتش باشند. نیروهای انتظامی نیز در موارد متعددی مرتکبان را بازداشت کردهاند، امری که به تقویت اعتماد عمومی انجامیده و تعز را به الگویی کمنظیر از «آزادی در چارچوب قانون» بدل ساخته است.
چهره چندگانه تعز
تعز امروزی، استانی چندوجهی و پیچیده است. در غرب، سواحل تحت کنترل طارق صالح؛ در شمال، مناطق صنعتی و استراتژیک الحوبان تحت سیطره انصارالله؛ و در مرکز، شهر محاصرهشدهای که تحت نفوذ حزب اصلاح و دولت عدن اداره میشود. هر یک از این مناطق دینامیک سیاسی، منابع اقتصادی و شیوه حکمرانی خاص خود را دارند.
با وجود همه بحرانها، محاصره و کمبودها، تعز همچنان قلب تپنده حیات مدنی و سیاسی یمن باقی مانده است. فضای شهری آن، که آمیزهای از هویت مدرن و سنتهای قبیلهای است، به آن ویژگی خاصی بخشیده که در کمتر نقطهای از کشور یافت میشود.
در کنار صنعاء، عدن و مأرب، تعز یکی از معدود مراکز شهری یمن است که هنوز روح شهرنشینی و زندگی اجتماعی در آن زنده مانده است. در دل جنگ و ویرانی، این استان نمونهای نادر از پایداری اجتماعی، مقاومت مدنی و پویایی سیاسی است؛ شهری که با وجود زخم محاصره، همچنان نماد امید و حیات در کشوری فرسوده از جنگ باقی مانده است.
منبع:yemenshabab