پرده آخر ریاست هشت ساله علی ارباش بر سازمان امور دینی ترکیه، که از سال ۲۰۱۷ آغاز شده بود، در سپتامبر ۲۰۲۵ با نمایشی حسابشده به روی صحنه رفت. مراسم تودیع و معارفه، پر از نمادگرایی بود. سخنرانی خداحافظی ارباش، طلب حلالیت از همکاران، و در نمادینترین لحظه، بوسیدن دست رئیس پیشین توسط جانشین جدید، صافی آرپاگوش تصویری از یک انتقال قدرت اداری و عادی بود. اما این تصویر، چه واقعیتی را پنهان میکرد؟ در پس این ظاهر آرام، یک تغییرمدیریتشده در جریان بود؛ پایانی بر یک دوره پرتلاطم که در آن، دیانت از یک نهاد دینی به یک بازیگر فعال و جنجالی در منازعات سیاسی ترکیه بدل شده بود.
واقعیت آن بود که علی ارباش، به مهرهای پرهزینه برای اردوغان تبدیل شده بود. ادعاهایی مبنی بر تلاش او برای باقی ماندن در سمت خود از طریق لابیهای سیاسی، نشان میدهد که تصمیم برای عدم تمدید دورهاش، بیش از آنکه یک الزام اداری باشد، یک انتخاب سیاسی بود. برکناری مستقیم او، آن هم در برابر هجمه سنگین منتقدان و مخالفان سکولار، به مثابه یک عقبنشینی سیاسی تلقی میشد و هزینههای خاص خود را داشت. از این رو، پایان دوره قانونی، بهانهای بینقص و از نظر سیاسی خنثی فراهم آورد تا دولت، بیآنکه به عقب نشینی اعتراف کند، یک پاکسازی نرم را به سرانجام برساند و کنترل کامل روایت عمومی را در دست گیرد.
دوران ارباش و فرسایش اعتماد به دیانت
برای درک ضرورت این چرخش تاکتیکی، باید به میراثی نگریست که ارباش از خود به جا گذاشت. دوران او، تلاشی جسورانه برای بازتعریف نقش دین در عرصه عمومی بود که دیانت را در مرکز یک دوقطبی عمیق قرار داد. نقطه اوج این رویکرد، خطبه تغییر ایاصوفیه از موزه به مسجد در ژوئیه ۲۰۲۰ بود؛ جایی که ارباش با خواندن وقفنامه سلطان فاتح با شمشیری بر منبر، برای حامیانش نماد «احیا کننده سنت عثمانی» و برای مخالفان، نماد تبدیل دیانت به بازوی ایدئولوژیک دولت برای دهن کجی به آتاتورک بود. این رویکرد تقابلی، زمانی به یک مشکل پیچیده برای ائتلاف حاکم تبدیل شد که با حذف عامدانه نام آتاتورک از خطبهها و دیدار جنجالی با قدیر میسیراوغلو، مورخی با دیدگاههای تند ضدآتاتورکی، خشم حزب حرکت ملی MHP ، متحد کلیدی و ملیگرای اردوغان را نیز برانگیخت.
اما تَرَکهای بنای اعتبار دیانت، تنها ایدئولوژیک نبود، در شرایطی که جامعه با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکرد، اخباری از خودروی لوکس آئودی A8 ریاست دیانت - که توجیهات امنیتی ارائهشده برای آن در افکار عمومی پذیرفته نشد - به نمادی از اشرافیگری و گسست از مردم تبدیل شد. این تصویر، با گزارشهایی مبنی بر وجود ناوگانی از خودروهای گرانقیمت برای معاونان و مدیران و برگزاری جلسات در هتلهای پنجستاره و بیش از صد سفر خارجی پرهزینه، تکمیل شد. چالش برانگیزتر از آن، گزارشهای متعدد از خویشاوندسالاری ارباش بود. انتصاب نزدیکانی چون داماد و برادر همسرش در پستهای کلیدی، سفرهای متعدد همسرش، سحر ارباش، به حج با ویزای ویژه خارج از نوبت، و انتصاب دخترش، به عنوان واعظه در همان منطقه خدمت همسرش تاییدی بر این ادعا بود. این تناقضات آشکار میان گفتارو کردار او باعث شد ارباش نه فقط در نگاه مخالفان ایدئولوژیک، بلکه در چشم بخشی از بدنه دیندار جامعه نیز از یک رهبر معنوی به یک شخصیت سیاسی جنجالی بدل شود و اعتماد عمومی به نهاد تحت مدیریتش با چالشهای جدی روبرو گردد.
بازسازی تصویر دیانت: آرپاگوش نماد چرخش از سیاست به معنویت
در چنین شرایطی، انتخاب جانشین نمیتوانست اتفاقی باشد. پروفسور صافی آرپاگوش، با تمام ویژگیهایش، راهکاری سنجیده برای میراث ارباش بود. انتصاب این شخصیت دانشگاهی باسابقه، از دانشکده الهیات دانشگاه مرمره و مولاناپژوه با تخصص در عرفان و تصوف، هم نماد یک چرخش پارادایمی از اسلام عقیدتی و سیاسی به سوی اسلام معنوی، فرهنگی و ریشهدار در سنت آناتولی و هم حرکتی هوشمندانه برای ترمیم چهره آسیبدیده دیانت و نمایش تصویری متساهل از آن در دوره جدید بود. مهمتر از آن، او پیش از این در نوامبر ۲۰۲۳ با برگزاری مراسم مولودی برای آتاتورک در مقام مفتی استانبول، از یک آزمون وفاداری نانوشته با موفقیت عبور کرده و به دولت اطمینان داده بود که میتواند شکاف ایجاد شده با ملیگرایان را ترمیم کند.
اقدامات اولیه آرپاگوش نیز نشان داد که تغییر، عمیقتر از یک جابجایی ساده است. پاکسازی گسترده اداری با برکناری ۴ معاون و ۹ مدیرکل دوران ارباش، یک «ارباشزدایی» تمامعیار بود. به موازات آن، حرکات نمادین او برای پرهیز از تجمل، مانند کنار گذاشتن خودروهای لوکس و انتخاب خودروی داخلی TOGG، کاهش تعداد محافظان، و احیای سنت عثمانی جبه ی بدون دکمه برای روحانیون(نماد استقلال از سیاستمداران)، پیامهای روشنی برای بازسازی تصویر آسیبدیده دیانت بود.
واکنشها به این انتخاب، نشان از موفقیت این مهندسی سیاسی داشت. در ائتلاف حاکم، حس رضایت آشکار بود. چهرههایی مانند شامل طیار، نماینده سابق AKP، پایان دوره ارباش را مثبت توصیف کردند. برای MHP، این تغییر، یک تضاد داخلی را حل کرد، تا جایی که مشاور رسانهای رهبر حزب پیشتر صراحتاً خواستار استعفای ارباش شده بود و دیدار تبریکآمیز و فوری ایلیاس توپ ساکال، معاون رهبر MHP، با رئیس جدید، مُهری بر این آشتی بود. در مقابل، اپوزیسیون سکولار CHP هرچند از رفتن ارباش خشنود بود اما با تردید محتاطانه به ماجرا نگریست؛ از نگاه آنان، تا زمانی که دیانت استقلال واقعی از دولت نداشته باشد، تغییر رئیس، تفاوتی در ماهیت سیاسی آن ایجاد نخواهد کرد.
با این همه، مأموریت آرپاگوش تازه آغاز شده است. چالش اصلی او، بازگرداندن اعتماد عمومی به نهادی است که تا مغز استخوان با ساختار قدرت سیاسی درآمیخته و تصویرش به شدت آسیب دیده است. او باید بتواند در میان انتظارات متضاد دولت، اپوزیسیون، متحدان ملیگرا و جوامع مختلف مذهبی، تعادل برقرار کند. این انتصاب، اگرچه آغازی برای فصلی متفاوت است، اما آزمون بزرگ و دیرینه دیانت، یعنی تعیین نقش واقعی این نهاد در کشاکش سیاست و معنویت در ترکیه مدرن، همچنان پابرجاست و پاسخ به آن، سرنوشت این نهاد کلیدی را در سالهای آینده رقم خواهد زد.