حاجی صفروف منتقد سینما در مورد وضعیت فعلی سینمای مدرن آذربایجان میگوید:«از زمان استقلال، سینمای آذربایجان تلاش کرده است تا مسیر خود را پیدا کند اما تا کنون خیلی موفق نبوده است.»
قبل از اوایل دهه ۱۹۹۰، سینما در آذربایجان، مانند سایر جمهوریهای شوروی، توسط مسکو کنترل میشد. تولید فیلم به طور مرکزی مدیریت میشد و کل صنعت از طریق دولت تأمین میشد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر به سقوط صنعت فیلم شد. بعد از آن، سینمای آذربایجان دورهای طولانی از زوال را پشت سر گذاشت. مانند بسیاری از بخشهای دیگر، صنعت فیلم برای سالهای زیادی دچار هرج و مرج و عدم اطمینان شد.
خب، چه چیزی در سینمای آذربایجان در طول سالهای استقلال تغییر کرده است؟ صنعت فیلم آذربایجان تا چه اندازه توانسته است توسعه یابد؟
در این مورد، تغییرات در وزارت فرهنگ آذربایجان در چند سال گذشته و نگرش منفی عمومی نسبت به بخش سینما، کل این روند را به تأخیر انداخته است. به عنوان مثال، زمان زیادی برای ایجاد آژانس فیلم جمهوری آذربایجان صرف شد وامید وجود داشت که همه چیز پس از آن بهبود یابد. با این حال، پس از تأسیس آن، مشخص شد که مکانیسمهای عملیاتی به طور کامل سازمان نیافتهاند. بنابراین چندین سال دیگر طول میکشد تا نتایج این آزانس مشاهده شود. .
در حال حاضر، آذربایجان دارای دو زنجیره سینمای خصوصی است که «سینما پارک» و «سینما پلاس» را اداره میکنند. همچنین یک «مرکز سینمای دولتی» قرار دارد که از زمان شوروی وجود داشته است و در سال ۲۰۱۱ طبق استانداردهای معاصر بازسازی و مدرن شده است.
حمایت و سانسور دولتی
تقریباً هر سال، مبلغ مشخصی از بودجه دولتی آذربایجان به صنعت فیلم اختصاص داده میشود. به عنوان مثال، بر اساس فرمان امضا شده توسط رئیس جمهور الهام علیف در سال ۲۰۱۹، پنج میلیون مانات (حدود ۳ میلیون دلار) از صندوق ذخیره رئیس جمهور به وزارت فرهنگ اختصاص داده شد تا اجرای پروژههای مربوط به تولید فیلمهای دولتی، حمایت از تولید فیلم و خلاقیت فیلمسازان جوان را تضمین کند.در سال ۲۰۲۲، با فرمان رئیس کشور، مقررات برای فعالیتهای آژانس فیلم جمهوری آذربایجان تهیه شد.
آیا حمایت دولت منجر به سانسور میشود؟
تجربه بینالمللی نشان میدهد که در هر کشوری که علاقهمند به توسعه صنعت فیلم خود است، نوعی حمایت دولتی وجود دارد. حتی در ایالات متحده آمریکا، از طریق انگیزههای مالیاتی برای فیلمبرداری در برخی ایالتها حمایت میشود
صنعت سینما در آذربایجان کاملاً رایگان نیست. دولت مقدار مشخصی را برای بخشی از کار اختصاص میدهد و تولیدکنندگان سعی میکنند وجوه باقی مانده را خودشان پیدا کنند. پس از تولید، این فیلم هزینههای خود را از طریق نمایش در سینماها جبران میکند.
حاجی صفروف به اشکال بوروکراسی سانسور اشاره میکند:«درست نیست که بگوییم صنعت فیلم در آذربایجان آزاد است. با این حال، صحبت از سانسور کامل نیز نادرست است زیرا مکانیسم سانسور ما به خوبی ساختار یافته نیست. به عنوان مثال، افراد مستقل میتوانند در مورد هر موضوعی که میخواهند فیلم بسازند اما در اینجا، گاهی اوقات موانع بوروکراتیکی مانند مجوز فیلمبرداری در خیابانها بوجود میآیند. برای اینکه به راحتی پیش بروید، به اجازه چندین نهاد دولتی نیاز دارید. وقتی با یک تیم بیش از پنج نفره کار میکنید، این امر ناگزیر توجه را به خود جلب میکند و کارمندان سازمانهای مختلف دولتی شروع به پرسیدن سؤالاتی مانند شما کی هستید و در اینجا چه چیزی را فیلمبرداری میکنید، میکنند.»
وی میافزاید: «گاهی به دست آوردن این مجوزها زمان زیادی میبرد که باعث افزایش هزینههای فیلمسازان میشود. اگر یک کارگردان فیلم قصد دارد تا دو هفته دیگر فیلمبرداری را آغاز کند، کل خدمه کار دیگر خود را از آن تاریخ لغو میکنند. اما اگر مجوزها تا آن زمان بدست نیاید، تأخیر در فیلمبرداری رخ میدهد و در نتیجه، خدمه باید برای روزهایی که هیچ کار واقعی انجام نمیشود، هزینه پرداخت کنند. این مسئله، بیشتر بودجه محدود را کاهش میدهد.»
برخی از فیلمها و سریالهای تولید شده در آذربایجان در سالهای اخیر نه تنها در بین مخاطبان محلی بلکه در سطح بینالمللی نیز موفق بودهاند. حاجی صفروف این آثار خلق شده توسط هنرمندان مستقل را «موفقیتهای تصادفی» سینمای آذربایجان میداند. این به این دلیل است که این موفقیتها در امتداد یک خط مداوم و رو به افزایش پیشرفت نمیکنند.
به عنوان مثال، فیلم «بیلاسوار» الوین آدیگزل برای شرکت در جشنواره بینالمللی فیلم بوسان، «جزیره داخلی» برای جشنواره فیلم سارایوو انتخاب شدند. فیلم «وقتی خرمالوها میرسند» از هلال بیداروف در دو جشنواره بزرگ جایزه دریافت کرد. به عبارت دیگر، فیلمهای خوبی هرچند به صورت پراکنده ساخته میشوند. در میان نسل جوان، کسانی هستند که پروژههای آنها برای بسیاری از برنامههای معتبر انتخاب شده و پشتیبانی میشود، آنها ممکن است برای تودهها شناخته نشده باشند، اما جامعه فیلم آنها را میشناسد اما این موفقیتها ثابت نیستند. یک فرد یک فیلم میسازد و سپس برای ۱۰ سال نمیتواند کاری انجام دهد.
در آذربایجان، هنرمندان اغلب از هزینهها و حقوقهای خود شکایت میکنند. بازیگران، کارگردانان، فیلمنامهنویسان و هر کس دیگری در صنعت فیلم ادعا میکنند که کار آنها به درستی ارزشگذاری نشده است. این مشکل، بسیاری از افراد با استعداد با پتانسیل خلاق بالا را مجبور میکند تا درآمد اضافی در کسب و کار نمایش و حتی «کار عروسی» را جستجو کنند.
سینمای آذربایجان به اراده سیاسی دولت نیاز دارد که علاقهمند به توسعه این حوزه باشد. در عین حال، افرادی که در صنعت فیلم کار میکنند باید روی یک هدف مشترک تمرکز و برای منافع بیشتر با جدیت کار کنند. برای این کار، اول و مهمتر از همه، آنها باید اختلافات خود را کنار بگذارند و خواستههای مشترک را مطرح کنند تا اراده سیاسی را جهت موفقیت خود خلق کنند.