در شرایط کنونی، بسیار نام مذهب زیدی در رسانهها شنیده میشود، بهویژه زمانی که بخواهند جنبش انصارالله یمن را توصیف کنند. اما این مذهب چیست؟ باورهایش چیست؟ چه زمانی پدید آمد؟ به چه کسی منسوب است؟ پیشینهاش چیست؟ و پیروان آن امروز چگونه زندگی میکنند؟ اینها پرسشهایی هستند که تلاش خواهیم کرد در این نوشتار به صورت خلاصه و در عین حال، شامل به آنها پاسخ دهیم.
زیدیه یکی از فرق تشیع در اسلام است که در دهههای اول ظهور این دین پدید آمد. این مذهب به امام زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام منسوب است و زیدیان به دلیل باور به امامت زید بن علی (ع) بدین نام خوانده شدهاند.
زیدیان در اصول عقاید به معتزله گرایش دارند؛ آنها به توحید باور دارند و تشبیه و تجسیم را رد میکنند. به عدل الهی معتقدند و جبر را نمیپذیرند. همچنین در موضوعاتی چون حسن و قبح، استنباط، و علم الهی با معتزله همنظر و یا حداقل نزدیک هستند و تنها در برخی مسائل مانند امامت با آنان اختلاف دارند. همچنین زیدیه در احکام و فقه نیز به مذهب حنفی نزدیک است؛ آنان به عقل باور دارند و قیاس را معتبر میشمارند.
در مسئله امامت، زیدیان به امامت امام علی بن ابیطالب (ع) پس از پیامبر اکرم محمد (ص) اعتقاد داشته و پس از او، حسن و حسین علیهماالسلام را امام میدانند. پس از آنان، امامت در فرزندان ایشان است که به خود دعوت کرده و به فضل، دانش، شجاعت و قیام مسلحانه بر ضد ستمگران شهرت یافتهاند. از این رو، زیدیان پس از امام حسین (ع)، زید بن علی را امام میدانند.
عبدالله بن زید العَنسی، یکی از شخصیتهای برجسته زیدی در یمن در قرن هفتم هجری و متوفای سال ۶۶۷ هجری قمری، میگوید: «زیدیان همان پیروان زید بن علی (ع) هستند، همانگونه که شافعیان پیروان امام شافعی و حنفیان پیروان امام ابوحنیفهاند. پیروان انسان کسانی هستند که در دین و کلام با او همراهاند، به دستورات او عمل میکنند و از هر چیزی که او دوست ندارد، دوری میگزینند.»
همچنین، امام زیدیان در یمن، مهدی لدینالله احمد بن یحیی مشهور به ابن مرتضی و متوفای سال ۸۴۰ هجری قمری، در تعریف زیدیه میگوید: «زیدیان کسانیاند که به زید بن علی (ع) منتسباند و همگی به امامت او باور دارند.»
مهمترین شاخصهی زیدیان که آنان را از دیگران تمییز میدهد، تاکید ویژه بر مسئله «امر به معروف و نهی از منکر»، «امامت تنها در فرزندان فاطمه زهرا (ع) است، بهویژه کسانی که بر ضد ستمگران با شمشیر قیام کردهاند» و «شرط امام، دعوت علنی به امامت خویش و قیام مسلحانه علیه ستمگران» است. مسائل فقهی و کلامی دیگر در میان فرق زیدیه متفاوت است.
زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام در سال ۷۵ هجری قمری در مدینه منوره در خانه امام علی بن حسین (ع) زاده شد و دانش و معرفت را از پدر و برادرش، امام محمد باقر (ع) فرا گرفت. در سن سیزده سالگی قرآن را حفظ کرد و در علوم قرآنی در دوران خود نابغهای بود تا جایی که به «حلیفالقرآن» ملقب شد. وی با جدیت در پی اصلاح سیاسی بود و در این مسیر، میان حجاز، شام و عراق سفر میکرد. در محرم سال ۱۲۲ هجری قمری در کوفه و در جریان قیامش علیه نظام بنیامیه در دوران حکومت هشام بن عبدالملک به شهادت رسید. والی عراق، یوسف بن عمر ثقفی، قبر او را شکافت، سرش را برید و برای هشام بن عبدالملک به شام فرستاد. سپس پیکرش را در کوفه برهنه بر دار آویخت و پس از آن سوزاند.
پس از شهادت امام حسین بن علی (ع)، شیعیان به فرقههای گوناگونی تقسیم شدند. در حالی که بسیاری به امامت امام علی بن حسین زینالعابدین (ع) باور داشتند، گروهی به امامت محمد بن علی (ع)، معروف به ابن حنفیه، معتقد شدند و به «کیسانیه» شناخته شدند. گروه سوم، کسانی بودند که به امامت شخص مشخصی باور نداشتند و امامت را در فرزندان فاطمه زهرا (ع) میدانستند، مشروط به آنکه دارای شرایط امامت، از جمله قیام مسلحانه علیه ستمگران، باشند. این گروه در دوران عبدالله محض(هم زمان با امام صادق علیه السلام) شکل جدی گرفت و زید بن علی علیه را به علت قیام بر بنیامیه در دوره هشام بن عبدالملک، امام دانست و به امامتش اعتقاد یافتند و خود را به او منسوب کرد.
زیدیان در طول تاریخ به چند فرقه تقسیم شدهاند؛ برخی از این فرقهها هنوز باقیاند و برخی دیگر از میان رفتهاند. از مهمترین فرقههای زیدی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اما در این میان، مهمترین رهبران زیدی در تاریخ را میتوان «حسن بن زید ملقب به داعلی کبیر»، «حسن بن علی الاطروش ملقب به ناصر الحق یا ناصر کبیر»، «قاسم بن ابراهیم الرسی»، «یحیی بن حسین ملقب به هادی الی الحق»، «عبدالله بن حمزه ملقب به امام منصور بالله»، «قاسم محمد معتزلی زیدی» دانست.
پس از قیام زید بن علی (ع) و شهادتش در سال ۱۲۲ هجری قمری، فرزندش یحیی نیز مقاومت علیه حکومت بنیامیه را در خراسان ادامه داد، اما او نیز در سال ۱۲۶ هجری قمری به شهادت رسید. قیام و شهادت یحیی بن زید را میتوان آغاز فروپاشی دولت اموی دانست. پس از برآمدن عباسیان در سال ۱۳۲ هجری قمری و با مشاهده ظلم و ستم آنان، علویان به مبارزه ادامه دادند و زیدیان به آنان پیوستند و به امامتشان اعتقاد یافتند. قابل ذکر است که حسنیان(عبدالله محض و اطرافیانش) نقش ویژهای در ساقط شدن حکومت امویان داشتند، اما توسط عباسیان سرکوب شده و از قدرت کنار گذاشته شدند. عبدالله بن حسن مثنی مشهور به عبدالله محض، در اواخر حکومت امویان که عدهای از بنی هاشم(علویان مشارکت جدی نداشتند و بیشتر عباسیان و حسنیان در جلسه بودند) در منطقه ابواء گرد هم آمدند تا با یکی از میان خود بیعت کنند، پسرش محمد را به عنوان مهدی معرفی کرد و آنان را به بیعت با او فراخواند. این اقدام عبدالله با مخالفت امام صادق علیه السلام مواجه شد و عبدالله را خشمگین ساخت. بنابر آنچه در مقاتل الطالبیین ذکر شده، امام صادق علیه السلام همچنین عبدالله را از کشتهشدن دو پسرش آگاه کرده است. برخی از پژوهشگران، منشأ اختلاف میان فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را معرفی محمد به عنوان قائم آل محمد توسط عبدالله محض دانسته است.
در نهایت پس از سقوط امویان، عباسیان روی کار آمده و فرزندان عبدالله محض به قیام بر علیه آنان روی آوردند. محمد بن عبدالله محض، مشهور به نفس زکیه که در مدینه علیه عباسیان قیام کرد و سرانجام به همراه بسیاری از طرفدارانش کشته شد. ابراهیم، معروف به قتیل باخمرا پس از برادر خود نفس زکیه در بصره قیام کرد. در این قیام تعدادی از فقهای بنام شرکت داشتند و افرادی همچون ابوحنیفه از آن حمایت کردند، در نهایت قیام به نتیجه نرسید و ابراهیم در منطقه باخمرا در نزدیکی کوفه کشته شد. سلیمان دیگر فرزند او نیز در واقعه فخ به شهادت رسید. یحیی پس از شرکت در قیام فخ به ایران فرار کرد و به صورت مخفیانه در دیلم اقامت گزید و مردم را به امامت خود دعوت کرد و توانست یارانی گرد خویش جمع کند؛ اما سرانجام شکست خورد و به دستور هارون الرشید به زندان افتاد و در سال ۱۷۶ق در بغداد از دنیا رفت. تنها فرزند عبدالله که توانست دولت زیدیه را به عنوان اولین دولت این مذهب شکل دهد، ادریس بود. ادریس بن عبدالله محض، در واقعه فخ حضور داشت و سپس به مغرب عربی رفت و دولت شیعی ادریسیان را تأسیس کرد.
به طور کل، زیدیان قیامهای متعددی علیه حکومتهای اموی و عباسی انجام دادند، اما اغلب این قیامها با شکست مواجه شد. از نیمه قرن سوم هجری، مبارزات زیدیان وارد مرحله جدیدی شد؛ آنان از قیامهای پراکنده محلی به تشکیل حکومتهای مستقل در ایران و یمن رسیدند. این حکومتها تجارب سیاسی نوینی برای زیدیان فراهم آوردند؛ پیش از آن تنها تجربه موفق حکومت زیدی، حکومت ادریسیان در مغرب بود که توسط ادریس بن عبدالله در سال ۱۷۲ هجری قمری بنیان نهاده شد. در سال ۲۵۰ هجری قمری، حسن بن زید معروف به داعی کبیر، با کمک مردم دیلم و طبرستان، قیامی به راه انداخت و نخستین دولت زیدی را در شمال ایران تأسیس کرد که تا قرن دهم هجری ادامه یافت.
در سال 284 هجری قمری، یحیی بن حسین بن قاسم رسی ملقب به هادی الی الحق پس از یک دوره رفت و بازگشت به یمن، توانست نخستین دولت مستقل زیدی را در این منطقه پایهگذاری کند. از آن زمان تا امروز، یمن—بهویژه مناطق شمالی آن—به پایگاه سنتی زیدیان بدل شده است. در آنجا امامان، شخصیتها و جنبشهای فکری بسیاری پدید آمدند که تأثیر شایانی بر واقعیت زندگی زیدیان برجای نهادند. زیدیه در یمن را میتوان دارای چهار دوره حکومتی تا سال 1962 و سقوط دولت امامان زیدیه متوکلیه دانست که به طور خلاصه تشریح خواهیم کرد.
در سال 284 هجری قمری، هادی بن یحیی بن حسین بن قاسم رسی نخستین حکومت مستقل زیدی را در یمن پایهگذاری کرد. دو فرزند او، محمد ملقب به «مرتضی لدین الله» و احمد ملقب به «ناصر لدین الله»، راه پدرشان را ادامه دادند. در این دوره، امامان، شخصیتها و جنبشهای فکری متعددی در یمن پدید آمدند که بر مذهب زیدی تأثیر گذاشتند و این کشور را به پایگاه اصلی زیدیان تبدیل کردند. در این دوره فرقههای جدیدی همچون حسینیه، مطرفیه و مخترعه در درون مذهب زیدی پدید آمدند که برخی از آنها به انحراف متهم شدند. تعارض اصلی زیدیه در این دوره با حکومت اسماعیلیان صلیحیان بود و در نهایت نیز با شکست از صلیحیان، تحت حکومت آنان قرار گرفتند. صلیحیان در اواخر قرن پنج به سمت تضعیف حرکت کرده و در نیمه اول قرن شش هجری سلسلهی آنان از بین رفت.
یکی از نوادگان امام هادی، احمد بن سلیمان ملقب به «متوکل علیالله» رهبری جنبش زیدی را بهدست گرفت. او موفق شد که تسلط زیدیه بر مناطق صعده را بازگرداند و نفوذ زیدیان را در شمال یمن گسترش دهد و رهبری سیاسی و دینی آنان را برعهده گیرد. وی با آثار و فعالیتهای خود به مبارزه با جریانهای فکری منحرف مانند مطرفیه پرداخت که نزدیک به یک قرن در منطقه رواج یافته بودند. پس از او، امامان زیدی یکی پس از دیگری حکومت را در یمن در اختیار گرفتند تا زمانی که عثمانیان برای اولین مرتبه به این کشور لشکر کشیدند، حکومت امامان را سرنگون کردند و اداره کشور را بهدست گرفتند.
پس از دورهای از اشغال عثمانی و فشار بر امامان زیدی، قاسم بن محمد بن علی ملقب به «منصور بالله» ـ یکی از نوادگان امام هادی ـ در سال ۱۰۰۶ هجری قمری به امامت و رهبری زیدیان رسید و وارد نبرد با ترکهای عثمانی شد. سرانجام موفق شد یمن را از اشغال عثمانی آزاد کند.
منصور بالله به عنوان احیاگر مذهب زیدی در عصر خود شناخته میشود، زیرا هم بهدلیل علم و دانش فراوانش و هم تلاش برای احیای مدرسه زیدی تأثیرگذار بود. آثار مکتوب و شاگردان فراوان او نیز بازتاب همین کوششها بود، به طوریکه بسیاری از امامان پس از او از فرزندان و نوادگانش بودند.
پس از درگذشت منصور بالله، پسران و نوادگان او چون مؤید بالله محمد بن قاسم و متوکل علیالله اسماعیل بن قاسم که از برجستهترین امامان زیدی بودند، رهبری را بهدست گرفتند. در ادامه، امامانی دیگر ـ عمدتاً از نسل منصور بالله ـ به رهبری رسیدند. اما بهتدریج حکومت زیدیان دچار ضعف، انحطاط و اختلافات داخلی شد. عثمانیان بار دیگر یمن را اشغال کردند و پس از آن، با پایان جنگ جهانی اول، از کشور خارج شدند و انگلیسیها آن را اشغال کردند.
پادشاهی متوکلیه در یمن (۱۹۱۸–۱۹۶۲ میلادی) آخرین دوره حکومت امامان زیدی در یمن به حساب میآید. با شکست امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول و تحت فشار متحدین برای خروج از سرزمینهای عربی، یمن بهعنوان کشوری مستقل در صحنه بینالمللی ظاهر شد. پس از عقبنشینی نیروهای عثمانی از این منطقه، حکومت پادشاهی متوکلی در شمال یمن تشکیل گردید و امام یحیی بن محمد حمیدالدین در رأس آن قرار گرفت. در همین حال، بخشهای جنوبی کشور که تحت سیطره استعمار بریتانیا قرار داشت، همچنان با عنوان دولت عدن و مناطق تحتالحمایه (عدن و نواحی نهگانه) در اشغال انگلیسیها باقی ماند.
دولت پادشاهی زیدی متوکلیه پس از پایان جنگ جهانی اول، در سال ۱۹۱۸ میلادی به رهبری یحیی حمیدالدین ملقب به متوکل علی الله در مناطق شمالی یمن امروزی تا ناحیه عسیر در حجاز بنیان نهاده شد. این حکومت بخش عمدهای از عمر خود را صرف مقابله با نیروهای استعمارگر و همچنین درگیری با جریانهای قومگرای عربی کرد. بیتوجهی به مطالبات مردمی، گرفتار شدن در جنگهای پیاپی و ناتوانی در همراهی با موج نوسازی و مدرنیته در جهان عرب بهویژه در مصر، نارضایتی فزاینده مردم و نخبگان یمن از حکومت را به دنبال داشت. این نارضایتیها در سال ۱۹۴۸ به وقوع "انقلاب قانون اساسی" و ترور امام یحیی بن محمد، پادشاه وقت دولت متوکلیه، انجامید.
پس از ترور امام یحیی، فرزندش احمد به قدرت رسید. در دورهی حکومت او، دستاوردهای انقلاب مشروطه به تدریج از میان رفت و حکومت متوکلیه بار دیگر به شکل پادشاهی استبدادی احیا شد. پس از مرگ امام احمد، پسرش محمدبدر جانشین وی شد. با آغاز دورهی حکومت امام بدر، اعتراضات جمهوریخواهان از نو شعلهور شد. این اعتراضات در فضای دو قطبی سیاسی دههی ۶۰ میلادی، به یکی از جلوههای جدال میان دو بلوک رقیب در خاورمیانه تبدیل شد: 1. محافظهکاران به رهبری ایران و عربستان سعودی با پشتیبانی آمریکا 2. ملیگرایان عرب به رهبری مصر و حمایت شوروی. این مرحله از تاریخ منطقه با عنوان «جنگ سرد عربی» شناخته میشود.
در این شرایط، دولت جمال عبدالناصر در مصر از جمهوریخواهان یمن پشتیبانی کرد و از نخستین کشورهایی بود که دولت عبدالله سلال را پس از تسلط بر صنعا در 1962م. به رسمیت شناخت. در مقابل، عربستان و دیگر پادشاهیهای عربی از حکومت امام بدر حمایت کردند. ناصر برای حمایت از جمهوریخواهان، نزدیک به ۷۰ هزار نیروی نظامی به یمن اعزام کرد؛ اقدامی که باعث شد بحران یمن به «ویتنام ناصر» شهرت پیدا کند.
با شکست عربها در جنگ ۱۹۶۷ با اسرائیل، ناصر ناچار شد نیروهای خود را از یمن خارج کند. با این حال، جمهوریخواهان شکست نخوردند و سرانجام جبهه جمهوری عربی به رهبری عبدالله سلال موفق شد انقلابی را که در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۲ آغاز کرده بود، پس از هشت سال به پیروزی برساند و به حکومت پادشاهی متوکلیه پایان دهد. از آن زمان، ۲۶ سپتامبر به نماد مبارزه با دیکتاتوری و حمایت از جمهوریخواهی در تاریخ معاصر یمن تبدیل شده است.
استانهای شمالی یمن مانند صعده، صنعاء، عمران و ذمار از مهمترین مناطق سکونت زیدیان هستند. و جمعیت زیدیه در یمن در حدود 45 درصد از جمعیت کل یمن را تشکیل میدهند.