محیط شناسی روابط فرهنگی

شهر الحدیده، عروس دریای سرخ که همواره در تنش است

چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۲۳
نویسنده:

همواره الحدیدة صحنه‌ی نبرد برای هر کسی بوده که در پی تسلط بر یمن بوده؛ چرا که از قرن پانزدهم میلادی تاکنون امپراتوری‌های گوناگونی ــ از پرتغالیان و ممالیک گرفته تا عثمانیان و بریتانیایی‌ها ــ کوشیده‌اند این منطقه را به زیر سلطه‌ی خود درآورند؛ تلاش‌هایی که گاه به کامیابی انجامیده…

همواره الحدیدة صحنه‌ی نبرد برای هر کسی بوده که در پی تسلط بر یمن بوده؛ چرا که از قرن پانزدهم میلادی تاکنون امپراتوری‌های گوناگونی ــ از پرتغالیان و ممالیک گرفته تا عثمانیان و بریتانیایی‌ها ــ کوشیده‌اند این منطقه را به زیر سلطه‌ی خود درآورند؛ تلاش‌هایی که گاه به کامیابی انجامیده و گاه به شکست. امروز، پس از گذشت یک قرن از گسترش نفوذ پادشاهی متوکلی یمن به این سرزمین، الحدیدة همچنان جایگاهی بسیار راهبردی در دلِ درگیری‌های جاری دارد.
از زمان آغاز درگیری منطقه‌ای پس از هفتم اکتبر، الحدیدة هدف حملات هوایی آمریکا، بریتانیا و اسرائیل قرار گرفته است. این حملات زیرساخت‌های اقتصادی شهر، به‌ویژه بنادر الحدیدة، رأس عیسی و الصلیف را ویران کرده‌اند. با این حال، الحدیدة همچنان مرکز نظامی و اقتصادی ساحل غربی یمن است زیرا بنادر آن شریان حیاتی میلیون‌ها یمنی و گذرگاه اصلی تجارت و ارتباط با جهان خارج به شمار می‌روند.
ایران از این بنادر برای تعامل با انصارالله بهره برده و آنها را دریچه‌ای برای دسترسی خود به دریای سرخ می‌داند. این گزارش مروری کلی است بر دگرگونی‌های اصلی که در طول یک قرن گذشته سیمای الحدیدة را شکل داده‌اند و نقش محوری این شهر در منازعات پی‌درپی تا رسیدن به جنگ کنونی یمن را نشان می‌دهد.

شهر گرسنه‌ای که به مردم زندگی می‌بخشد
الحدیدة دومین استان پرجمعیت یمن است؛ جمعیتی در حدود سه میلیون نفر دارد که معادل نزدیک به ۱۱ درصد از کل جمعیت کشور است. ساکنان آن از ریشه‌ها و پیشینه‌های گوناگونی برخاسته‌اند: جوامع عربی، آفریقایی، هندی و ترکی در گستره‌ای به وسعت تقریبی ۱۷٬۱۴۵ کیلومتر مربع در کنار هم زندگی می‌کنند.
یمنی‌ها برای دهه‌ها به الحدیدة لقب «عروس دریای سرخ» داده بودند، اما انصارالله از سال ۲۰۲۲ این لقب را به «نگهبان دریای سرخ» تغییر دادند. آنان از زوامل‌ – که سرودهای حماسی و محلی‌اند – برای تثبیت این تغییر و تمجید از الحدیدة به‌عنوان دژی نظامی استفاده کردند. این تغییر صرفاً بازآفرینی نمادین یا ایدئولوژیک نبود، بلکه بازتاب‌دهنده‌ی دگرگونی در کارکرد شهر بود که آن را از تمرکز بر گردشگری و تجاری با بعد نظامی نیز آکنده کرد.
الحدیدة میزبان بخش مهمی از معدود تأسیسات صنعتی یمن است، از کارخانه‌های لبنیات و نوشیدنی گرفته تا کارخانه‌های سیمان و سیلوهای بزرگ غلات که مهم‌ترین آنها در سراسر کشور به‌شمار می‌روند. این استان همچنین یکی از مراکز اصلی کشاورزی یمن است و حدود ۲۶ درصد از محصولات کشاورزی کشور را تولید می‌کند؛ افزون بر سهم قابل توجهی در تأمین دام و منابع شیلات.
از لحاظ اقتصادی، بنادر الحدیدة – یعنی الحدیدة، رأس عیسی و الصلیف – از حیاتی‌ترین بنادر دریایی یمن به‌شمار می‌روند. از طریق این بنادر، حدود ۷۰ درصد از کالاهای اساسی وارد کشور می‌شود. منطقه‌ی رأس عیسی از اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰، با امتداد خطوط لوله از مأرب تا دریای سرخ، به مرکزی کلیدی برای صادرات نفت بدل شد، در حالی که بندر الصلیف نقطه‌ی ورود اصلی کشتی‌های بزرگ باربری بود.
تنها در سال ۲۰۲۳، بنادر الحدیدة درآمدی در حدود ۵۹۴ میلیون دلار آمریکا ایجاد کردند که به منبع مالی مهمی برای حکومت انصارالله تبدیل شد. اغلب، انصارالله مانع از آن می‌شوند که ماهی‌گیران از بنادر ساحل الحدیدة استفاده کنند، زیرا این بنادر کارکرد دوگانه‌ای برای واردات سلاح و نفت دارند.
با وجود همه‌ی این منابع، الحدیدة همچنان در شاخص سوءتغذیه جایگاهی بالا دارد و حتی پیش از جنگ جاری نیز از طرد و حاشیه‌نشینی تاریخی رنج می‌برد. هرچند مردم الحدیدة به‌طور سنتی به روحیه‌ی صلح‌جو و آرام خود شناخته می‌شوند، اما در طول تاریخ، حکومت‌های گوناگون یمن همواره برای اداره‌ی امور محلی به شیوخ قبایل و شخصیت‌هایی از بیرون استان متکی بوده‌اند؛ رویکردی که نارضایتی مردم از حاکمانشان را تشدید کرده است.
در کنار نقش اقتصادی، الحدیدة همچنین مرکز آموزشی و درمانی برای استان‌های پیرامونی چون حَجَّه، المحویت، ریمه، تعز و منطقه‌ی وصاب در ذمار به‌شمار می‌آید. این شهر طی قرن‌ها میزبان جوامع علمی بوده و بیشتر زیرساخت‌های کنونی‌اش در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شکل گرفت.
در سال ۱۹۵۶، ولیعهد امام یمن با اتحاد جماهیر شوروی توافقی بزرگ برای تأمین سلاح و توسعه‌ی بندر الحدیدة امضا کرد. پس از آن، توافقی با چین برای ساخت نخستین جاده‌ی آسفالته میان الحدیدة و صنعا صورت گرفت که در سال ۱۹۶۱ افتتاح شد. این تحول امکان انتقال مستقیم کالا به پایتخت را فراهم کرد، در حالی که پیش‌تر تنها بندر عدن چنین نقشی داشت.
با افتتاح بندر در اوایل ۱۹۶۲، انقلاب علیه نظام امامی آغاز شد و تنها چند روز بعد، نخستین کشتی مصری برای حمایت از جمهوری‌خواهان به الحدیدة رسید. بدین‌ترتیب، الحدیدة به شریان حیاتی صنعا بدل شد و نقطه‌ی آغاز عملیات نظامی‌ای بود که در فوریه ۱۹۶۸، محاصره‌ی مشهور هفتادروزه‌ی صنعا را شکست؛ رویدادی که نقطه‌ی عطفی در مسیر پیروزی انقلابیون به شمار می‌رفت.

درگیری‌های گذشته و حال
استان الحدیدة در فاصله‌ی میان سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۲۵ شاهد مجموعه‌ای از درگیری‌ها و آشوب‌ها بود تا در نهایت به حاکمیت دولت یمن درآید. اکنون، پس از گذشت یک قرن، الحدیدة در دوره‌ای مشابه همان دوران تاریخی قرار گرفته است.
۲۰۱۱
در جریان انتفاضه‌ی ۲۰۱۱ علیه نظام علی عبدالله صالح، «پارک الشعب» در شهر الحدیدة به مرکز تجمع و تحصن جوانان معترض تبدیل شد. موجی از نارضایتی عمومی شکل گرفت که نه‌تنها شخص صالح، بلکه نخبگان شمالی را نیز هدف قرار داد؛ نخبگانی که به تسلط بر شهر و تصرف گسترده‌ی زمین‌ها متهم بودند.
با وجود شهرت الحدیدة به تنوع اجتماعی‌اش – که در نام‌گذاری محلات و بازارهایش بر اساس ملیت ساکنانش بازتاب یافته است، مانند سوق الهنود (بازار هندی‌ها)، حارة الترک (محله‌ی ترک‌ها) و حارة الیمن – این شهر شاهد عملیات‌های امنیتی خشنی بود که حاشیه‌نشینی تاریخی ساکنانش را تشدید کرد. این وضعیت منجر به ظهور جنبشی شد که امروزه با عنوان جنبش تهامه (الحراک التهامی) شناخته می‌شود؛ بستری برای بیان نارضایتی‌ها و مطالبات محلی.
پس از آنکه انصارالله در سال ۲۰۱۴ کنترل الحدیدة را به دست گرفتند، جنبش تهامه در مقابل انصارالله دوام نیاورد. در این دوره، عبدالرحمن الحجری – که چندی پیش در قاهره درگذشت – رهبری این جنبش را بر عهده داشت.
در بستر درگیری جاری، جنبش تهامه شاخه‌ی نظامی خود را تشکیل داد که با نام «نیروهای مقاومت تهامه» شناخته می‌شود و تحت فرماندهی چهره‌هایی چون احمد غانم و مراد شرعی فعالیت دارد. این نیروها اکنون در قالب ائتلاف «مقاومت الوطنی» در ساحل غربی یمن فعالیت می‌کنند.
اگر دقیق‌تر به عقب بازگردیم، در سال ۱۹۱۱ شهر الحدیدة هدف گلوله‌باران ناوگان دریایی ایتالیا قرار گرفت؛ حمله‌ای که در چارچوب رقابت رم با حاکمان عثمانی منطقه و جاه‌طلبی‌های گسترده‌ترش برای ایجاد پایگاهی تجاری در یمن انجام شد. این جاه‌طلبی‌ها اما با منافع بریتانیا، فرانسه و ترکیه در تضاد افتاد.
۲۰۱۸
در سال ۲۰۱۴، پس از آنکه انصارالله بر صنعا مسلط شدند، بلافاصله برای تصرف الحدیدة نیز دست به اقدام زدند؛ اقدامی که اهمیت راهبردی این شهر را به‌روشنی نشان می‌دهد.
یک قرن پیش‌تر، در خلال جنگ جهانی اول (۱۹۱۴–۱۹۱۸)، نیروهای دریایی بریتانیا بندر الحدیدة را گلوله‌باران کردند و در نهایت آن را اشغال نمودند که به حکومت عثمانی در یمن پایان داد.
اهمیت الحدیدة در منازعه‌ی کنونی از سال ۲۰۱۵، پس از سفر رهبران انصارالله به تهران و توافقشان با ایران برای توسعه‌ی بندر، بیش‌ازپیش افزایش یافت. اهمیت این بندر زمانی تأیید شد که در سال ۲۰۱۸ ویدئویی محرمانه منتشر گردید که در آن یکی از مشاوران لبنانی حزب‌الله، مقام‌های صنعا را در جریان نقش بندر الحدیدة در تقویت و پشتیبانی حزب‌الله از این گروه قرار می‌داد.
در سال‌های نخست جنگ، شکاف‌های عمیقی میان طرفداران و مخالفان انصارالله در شهر پدید آمد. این شکاف‌ها پس از کشته شدن علی عبدالله صالح در اواخر سال ۲۰۱۷ تشدید شد. استان الحدیدة در جریان نبرد سال ۲۰۱۸ شاهد موج گسترده‌ای از بازداشت‌ها و سرکوب بود؛ به‌ویژه پس از ترور صالح الصماد، رئیس شورای سیاسی عالی انصارالله، در آوریل همان سال به‌دست ائتلاف به رهبری عربستان سعودی. این رویداد به اعدام نُه تن از ساکنان محلی به اتهام همکاری با ائتلاف انجامید.
در آن زمان، نیروهای دولتی در امتداد ساحل پیشروی کرده و بخش‌های وسیعی از شهر را تصرف کردند و تا نزدیکی بندر اصلی پیش رفتند. اما فشارهای بین‌المللی برای جلوگیری از وقوع فاجعه‌ای انسانی باعث شد طرف‌ها در دسامبر ۲۰۱۸ به توافق استکهلم دست یابند. اگرچه این توافق صراحتاً شهر را به انصارالله واگذار نمی‌کرد، اما توقف درگیری‌ها و ابهام در اجرای مفاد توافق عملاً کنترل الحدیدة را به دست آنان سپرد.

۲۰۲۱
در سال ۲۰۲۱، نیروهای وفادار به دولت به‌طور ناگهانی و بدون هیچ توضیح منطقی از حومه‌ی الحدیدة عقب‌نشینی کردند؛ اقدامی که در اطلاعیه‌های رسمی از آن با عنوان «عملیات بازاستقرار» یاد شد. این نیروها تا امروز در حدود ۱۰۰ کیلومتری جنوب شهر مستقر هستند.
به گفته‌ی یک روزنامه‌نگار یمنی که نبرد الحدیدة در سال ۲۰۱۸ را پوشش داده بود، حمله به این شهر در اصل ابزاری برای چانه‌زنی سیاسی از سوی ائتلاف تحت رهبری عربستان بود تا انصارالله را به ورود به گفت‌وگوهای صلح وادارد.
او تأکید می‌کند که شیوه‌ی پیشروی در نبرد – یعنی حرکت نیروهای دولتی در امتداد بزرگراه جنوبی شهر بدون ایمن‌سازی جناح شرقی از حملات انصارالله – نشان می‌داد که هدف از حضور نظامی در شهر صرفاً موقتی و تاکتیکی بوده است، نه استراتژیک و پایدار.
بازتاب تاریخی این رخداد را می‌توان در قرن گذشته دید. پس از آنکه بریتانیا در سال ۱۹۱۸ بر الحدیدة مسلط شد، این شهر را در سال ۱۹۲۱ به سید محمد بن علی الادریسی، حاکم صَبیّا و رقیب امام صنعا واگذار کرد. به احتمال زیاد، لندن با این اقدام می‌خواست بر حکومت صنعا فشار آورد تا امتیازات اقتصادی بدهد و مرزهایی را به رسمیت بشناسد که بریتانیا در توافق سال ۱۹۱۴ با امپراتوری عثمانی برای تقسیم یمن به دو بخش شمالی و جنوبی ترسیم کرده بود.
۲۰۲۵
سال ۲۰۲۵ برای الحدیدة سالی به‌ویژه سخت و پررنج بود. در ماه مه همان سال، اسرائیل کارخانه‌ی سیمان باجل را – پس از حملات پهپادی انصارالله به فرودگاه بن‌گوریون – بمباران کرد. این کارخانه نخستین کارخانه‌ی سیمان در تاریخ یمن بود که با پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی ساخته و در سال ۱۹۷۲ افتتاح شده بود و دهه‌ها نقش مهمی در اقتصاد ملی و اشتغال ایفا می‌کرد.
البته ارتباط اسرائیل با الحدیدة سابقه‌ای طولانی دارد: در همان سال ۱۹۷۲، مقامات یمنی در این شهر جاسوس اسرائیلی باروخ مرزاحی را که با گذرنامه‌ی جعلی مراکشی تردد می‌کرد، بازداشت کردند و سپس او را به مصر تحویل دادند.
در جریان حملات هوایی تازه‌ی ایالات متحده در مارس ۲۰۲۵، بحث‌هایی جدی در مورد احتمال اجرای تهاجم زمینی جدید به الحدیدة مطرح شد، اما این حمله در نهایت انجام نگرفت.
واشنگتن در ماه مه همان سال پایان عملیات هوایی خود و آتش‌بس با انصارالله را اعلام کرد. بااین‌حال، خصومت شدید مردم محلی نسبت به انصارالله همچنان پابرجاست، و نیرویی آماده و مشتاق برای بازپس‌گیری منطقه در قالب مقاومت تهامه وجود دارد، اما این نیرو هرگز حمایت کافی یا بهره‌گیری راهبردی لازم را برای تحقق این هدف به‌دست نیاورده است.
اگر به یک قرن پیش بازگردیم، در سال ۱۹۲۵ امام صنعا موفق شد الحدیدة را از نیروهای الادریسی بازپس گیرد. با این حال، این پیروزی مانع از بروز مقاومت شدید محلی علیه ارتش امام نشد.
قبیله‌های تهامه، به‌ویژه الزرانیق، در برابر نیروهای امام سرسختانه جنگیدند و مقاومت آنان تا سال ۱۹۲۹ ادامه داشت. در جریان این نبردها، بریتانیایی‌ها از احمد فتینی، رهبر قبیله‌ی الزرانیق که مخالف نظام امامی بود و خواستار تشکیل دولت مستقل به‌شمار می‌رفت، حمایت کردند.
امام توانست تنها پس از محاصره‌ی مواضع الزرانیق و تصرف منطقه‌ی غلیفَقه در ساحل دریای سرخ بر آنان غلبه کند. پس از پیروزی، شمار زیادی از آنان را به اسارت گرفت و قبیله‌ی الزرانیق را واداشت تا در ازای آزادی اسیران، از زمین‌های خود چشم‌پوشی کنند؛ اما امام زیدی به وعده‌ی خود وفا نکرد و تمام زندانیان را اعدام کرد.
این خیانت، به نوبه‌ی خود، راه را برای پیشروی سعودی‌ها به سوی تهامه در خلال جنگ آنان با امام در سال ۱۹۳۴ هموار ساخت، زیرا ارتش امام از تجهیزات ضعیفی برخوردار بود و مردم محلی از دفاع از آن خودداری کردند.
پس از انقلاب ۱۹۶۲، الزرانیق برای بازپس‌گیری زمین‌هایی که مصادره شده بود تلاش کردند، اما فرمانده جمهوری‌خواه، سنان ابولحوم، در سال ۱۹۶۷ حمله‌ی نظامی سختی را علیه آنان رهبری کرد. این عملیات باعث شد الزرانیق از سرزمین‌هایشان رانده شوند و زمین‌هایشان به مالکیت دولت درآید. بسیاری از آنان به منطقه‌ی البُرَیقه در عدن کوچ کردند و برخی خانواده‌هایشان تا امروز در آنجا زندگی می‌کنند.
این پیشینه، بخشی از دلیل آن است که چرا ساکنان تهامه در هنگام پیشروی انصارالله در سال ۲۰۱۵ بار دیگر به منطقه‌ی البریقه پناه بردند.
در همین حال، جزیره‌ی کمران نیز بارها هدف بمباران ایالات متحده قرار گرفت، زیرا انصارالله از آن به‌عنوان پایگاه نظامی و مسیر انتقال سلاح‌های ایرانی استفاده کرده و آن را به منطقه‌ای نظامی و بسته تبدیل کرده بودند. از منظر تاریخی، این جزیره در سال ۶۲۰ میلادی به‌دست ایرانیان اشغال شد و از قرن شانزدهم به بعد بارها میان پرتغالی‌ها، ممالیک، عثمانی‌ها و بریتانیایی‌ها دست‌به‌دست گشت.
بریتانیا در سال ۱۹۱۵ کمران را تصرف کرد و در سال ۱۹۳۲ در آن فرودگاهی ساخت تا آن را از طریق خطوط هوایی به شهر عدن متصل کند.
گرچه این جزیره در شمال یمن قرار دارد و از بندر الصلیف در شمال الحدیدة قابل مشاهده است، اما لندن در سال ۱۹۴۹ با صدور فرمانی سلطنتی، دامنه‌ی حاکمیت خود را به جزیره گسترش داد و آن را به منطقه‌ی قرنطینه‌ی بهداشتی تبدیل کرد؛ وضعیتی که تا دهه‌ی ۱۹۵۰ ادامه یافت.
پس از استقلال یمن جنوبی در سال ۱۹۶۷، جزیره‌ی کمران به دولت جدید جنوب واگذار شد. با این حال، فرمانده‌ی پادگان جزیره، عبدالله سالم العوسجی، در سال ۱۹۷۲ آن را به دولت یمن شمالی تحویل داد و همراه با نیروهایش در آنجا باقی ماند؛ اقدامی که دولت عدن آن را خیانت توصیف کرد.

شهری در چهارراه
الحدیدة در طول تاریخ، همواره شهری میان دو مسیر و دو جهان بوده است: میان شمال و جنوب یمن، میان کوه و دریا، میان زیدیان و شافعیان، و میان نفوذ عثمانی‌ها و انگلیسی‌ها، سپس میان محور مقاومت و محور غربی. این موقعیت جغرافیایی و سیاسی دوگانه، همواره آن را به محور رقابت قدرت‌ها و میدان آزمون برای اراده‌ی نیروهای داخلی و خارجی بدل کرده است.
در دوره‌ی معاصر، الحدیدة در عین حال که بندری اقتصادی و دریچه‌ی اصلی تجارت برای شمال یمن بوده، به جبهه‌ی دائمی جنگ نیز تبدیل شده است؛ جنگی که از سال ۲۰۱۵ تا امروز، شکل‌ها و بازیگران گوناگونی به خود گرفته اما جوهر آن یکی مانده است: نزاع بر سر هویت، حاکمیت و استقلال یمن.
در سال‌های اخیر، انصارالله کوشیده‌ است تا با کنترل این بندر، از آن به‌عنوان ابزار فشار سیاسی و اقتصادی علیه دولت و ائتلاف استفاده کنند. این بندر، منبع اصلی ورود کالاها، سوخت و کمک‌های بشردوستانه است، و از همین رو، هرگونه کنترل بر آن به‌منزله‌ی کنترل بر نبض اقتصادی و انسانی کشور محسوب می‌شود.
اما این کنترل، بهای سنگینی برای مردم الحدیدة داشته است: فقر، قحطی، نابودی زیرساخت‌ها و مهاجرت گسترده‌ی ساکنان.
با وجود گذشت بیش از یک دهه از آغاز جنگ، الحدیدة همچنان در انتظار صلحی واقعی است؛ صلحی که نه از بیرون، بلکه از دل جامعه‌ی یمنی برخیزد.
تجربه‌های قرن گذشته نشان می‌دهد که هرگاه قدرت‌های خارجی – از عثمانی‌ها گرفته تا بریتانیایی‌ها، و امروز آمریکایی‌ها و سعودی‌ها – در این منطقه مداخله کرده‌اند، نتیجه چیزی جز دور باطل خشونت و انتقام نبوده است.
شاید بتوان گفت که الحدیدة امروز، بیش از هر زمان دیگری، در نقطه‌ای حساس ایستاده است؛ نقطه‌ای میان ویرانی و بازسازی، سلطه و رهایی، گذشته و آینده.
بازگشت این شهر به حیات طبیعی‌اش، تنها زمانی ممکن خواهد بود که یمنی‌ها بتوانند به دور از قیمومت خارجی، نظامی سیاسی بنا کنند که بر پایه‌ی عدالت، مشارکت و احترام متقابل استوار باشد، در غیر این صورت، الحدیدة – همچون یک قرن گذشته – همچنان درگیر همان چرخه‌ی تکراری خواهد بود: شهرِ در میانه‌ی جنگ‌ها، در آستانه‌ی امید، و در چهارراه تاریخ.

منبع: sanaacenter

0
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
4474
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی