محیط شناسی روابط فرهنگی

روانشناسی سوء استفاده از عشایر و تأثیر آن بر ثبات اقلیم کردستان

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۳۱
نویسنده:

در روزهای اخیر، شبکه‌های اجتماعی در اقلیم کردستان شاهد انتشار ویدیوهایی از درگیری‌های عشیره‌ای بودند که موجی از واکنش‌ها و تحلیل‌ها را برانگیخت. این اتفاقات تنها یک سلسله رخدادهای گذرا نبودند، بلکه زنگ خطری جدی بودند که نشان داد چگونه ساختار اجتماعی سنتی – مانند عشیره – می‌تواند در صورت…

در روزهای اخیر، شبکه‌های اجتماعی در اقلیم کردستان شاهد انتشار ویدیوهایی از درگیری‌های عشیره‌ای بودند که موجی از واکنش‌ها و تحلیل‌ها را برانگیخت. این اتفاقات تنها یک سلسله رخدادهای گذرا نبودند، بلکه زنگ خطری جدی بودند که نشان داد چگونه ساختار اجتماعی سنتی – مانند عشیره – می‌تواند در صورت نبود آگاهی، مدیریت و قانون‌گذاری درست، از عامل همبستگی به ابزاری برای تفرقه و شکاف اجتماعی تبدیل شود.

در شرایطی که خاورمیانه در حال تجربه تحولات سریع و پیچیده است و اقلیم کردستان نیز با فشارهای اقتصادی، سیاسی و تضادهای منطقه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند، ضرورت تقویت انسجام روانی، اجتماعی و سیاسی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است؛ چرا که تهدید فروپاشی هویت کردی، بیش از آنکه از بیرون باشد، می‌تواند از درون شکل گیرد.

عشیره به عنوان هویت روانی (پاسخ روانشناختی به بحران‌ها)

انسان همواره نیازمند تعلق خاطر است؛ امری که نظریه‌های روانشناسی اجتماعی مانند «نظریه هویت اجتماعی» (تاجفل و ترنر، 1979) نیز بر آن تأکید دارند. در اقلیم کردستان، به‌ویژه در مناطقی که پیوندهای عشیره‌ای پررنگ‌تر هستند و مردم با مشکلاتی چون تأخیر حقوق‌ها، کمبود خدمات و فشارهای اقتصادی روبه‌رو می‌باشند، افراد ناخودآگاه به نزدیک‌ترین ساختار حمایتی یعنی عشیره پناه می‌برند.

عشیره سه نیاز روانی اساسی را برآورده می‌کند:

• امنیت مادی (وام، کمک‌های مالی و حمایت در بحران‌ها)

• امنیت روانی (احساس تعلق و اینکه «من تنها نیستم»)

• هویت (به‌ویژه برای جوانانی که در دوران تغییرات فرهنگی و جهانی‌سازی با بحران هویت مواجه‌ هستند)

اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که:

• وفاداری به عشیره بر وفاداری به وطن و هویت ملی غلبه کند.

• تعلق عشیره‌ای به تعصب کور بدل شود که خشونت و تخریب دیگران را توجیه نماید.

• ارزش‌های شهروندی جای خود را به ذهنیت «فرزندان عشیره مقدم‌ هستند» بدهد.

در چنین وضعی، عشیره از کارکرد اجتماعی سالم به مانعی روانی و اجتماعی تبدیل می‌شود که مانع شکل‌گیری جامعه مدنی مدرن خواهد بود.

بهره‌برداری خارجی از عشیره‌گرایی: تجزیه هویت از درون

در جوامع ضعیف از نظر سیاسی و نهادی، عشیره می‌تواند به ابزاری در دست نیروهای خارجی برای شعله‌ور کردن درگیری‌های داخلی بدل شود. این بهره‌برداری می‌تواند شامل:

• زنده کردن مظلومیت‌های تاریخی و تقویت احساس قربانی‌بودن به‌صورت جمعی،

• حمایت مالی و سیاسی از سران عشایر و ایجاد شبه‌میلیشیاها تحت عناوینی چون «دفاع از شرف»،

• بزرگ‌نمایی نزاع‌های کوچک و تبدیل آن‌ها به بحران‌های وجودی،

• ایجاد ساختارهای موازی با دولت همچون دادگاه‌ها و نظام‌های عرفی عشیره‌ای.

این فرآیندها در نهایت به تضعیف هویت ملی، جابه‌جایی وفاداری‌ها از یک چارچوب کردی واحد به گروه‌های بسته و متخاصم، و تضعیف موقعیت داخلی و خارجی اقلیم منجر می‌شود.

پیامدهای روانی درگیری‌های عشیره‌ای

نزاع‌های عشیره‌ای صرفا امنیت سیاسی را تهدید نمی‌کنند؛ آن‌ها زخم‌های عمیقی بر روان فرد و جامعه بر جای می‌گذارند که عبارت‌اند از:

• اضطراب و ترس دائمی از انتقام، به‌ویژه در جوامع کوچک،

• بروز اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در کودکان و نوجوانان،

• فرسایش اعتماد اجتماعی و گسترش انزوا و بدبینی،

• تقویت گفتمان «ما در برابر آن‌ها» که به تداوم چرخه خشونت دامن می‌زند.

افزون بر این، فضای مبتنی بر وفاداری عشیره‌ای موجب مهاجرت نخبگان، گسترش واسطه‌گری و پارتی‌بازی می‌شود و هرگونه پروژه اصلاحی یا توسعه‌ای را تضعیف می‌کند.

عشیره‌گرایی و رسانه: خطری مضاعف برای روان جمعی

رسانه‌ها – به‌ویژه رسانه‌های غیررسمی و بی‌ضابطه در فضای مجازی – نقشی جدی در شعله‌ور کردن نزاع‌های عشیره‌ای دارند. این رسانه‌ها با انتشار ویدیوهای تحریک‌آمیز، پخش اخبار جعلی، یادآوری روایت‌های خون‌خواهی و تبدیل نزاع‌های کوچک به موضوعات حیثیتی، بر تنش روانی جامعه می‌افزایند. این فضا گاه حتی زمینه دخالت‌های خارجی را با ادعای «حمایت از گروه‌های قومی» فراهم می‌کند.

واقعیت سیاسی و روانی اقلیم کردستان: بزنگاهی حساس

امروز اقلیم کردستان با چندین چالش همزمان مواجه است:

• تنش مداوم با بغداد درباره نفت و بودجه،

• تأخیر در پرداخت حقوق و رکود اقتصادی،

• اختلافات سیاسی داخلی که وحدت تصمیم‌گیری را تضعیف کرده‌اند،

• نفوذ بازیگران منطقه‌ای که از عشیره‌گرایی به‌عنوان سلاحی روانی و اجتماعی بهره می‌برند.

در چنین شرایطی، وابستگی شدید به عشیره به‌جای تقویت وحدت ملی، می‌تواند بنیان هویت کردی را از درون فرسوده کند.

از وفاداری عشیره‌ای به شهروندی: راهکارهای راهبردی

برای مواجهه با این وضعیت، یک پروژه جامع لازم است که شامل موارد زیر باشد:

• اصلاح آموزش: با تمرکز بر تقویت هویت قومی کردی، تاریخ مشترک و ارزش‌های شهروندی.

• تقویت عدالت و نهادها: هرچه اعتماد مردم به نهادهای دولتی بیشتر شود، نیاز به پناه‌بردن به واسطه عشیره‌ای کاهش می‌یابد.

• کنترل رسانه و تحریکات دیجیتال: این اقدام از طریق نهادهای قانونی برای مقابله با نشر نفرت و دروغ است.

• تبدیل عشیره به سرمایه اجتماعی: با استفاده از نفوذ بزرگان عشایر در روندهای آشتی و همگرایی این امر ممکن است.

• حمایت از مدافعان هویت ملی: این موضوع از طریق پشتیبانی از روشنفکران و فعالانی است که برای هویت کردی فراگیر تلاش می‌کنند.

به سوی روانشناسی ملی برای حفاظت از هویت کردی

حفاظت از اقلیم و هویت کردی نه از سطح سیاست، بلکه از عمق آگاهی جمعی آغاز می‌شود؛ از احساس عدالت، امنیت و تعلق خاطر شهروند. عشیره دشمن نیست، اما نمی‌تواند جایگزین وطن باشد. نقش آن باید به سمت حمایت از همزیستی و نه دامن‌زدن به نزاع هدایت شود.

در این لحظه حساس منطقه‌ای که نقشه‌ها و ائتلاف‌های جدید در حال شکل‌گیری‌ هستند، آگاهی روانی کردها باید در سطحی باشد که از انشقاق درونی جلوگیری کند زیرا کردهایی که وفاداری به عشیره را بر وطن مقدم می‌دانند، همانند کسانی هستند که با دستان خود زندانی می‌سازند و سپس آزادی را طلب می‌کنند.

منبع : الجبال

3
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
3896
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی