آینده مسلمانان ساکن در غرب و گرایشات مختلف آنان به قرائات متفاوت از اسلام با کاهش حضور و نفوذ وهابیت در غرب سبب رقابت رهبران و علاقه مندان سایر نهادها به ترویج بیشتر افکار خود و مقابله و حملات بیشتر بر وهابیت شده است. به عنوان مثال مناظره و مباحثه چند اینفلوئنسر و چهره مشهور تازه مسلمان غربی بر سر وهابیت و درگیری میان مخالفان وهابیگری با وهابیان ساکن غرب، ترند چند روز قبل فضای مجازی مسلمانان غربی بود؛ این مباحث که ناشی از کاهش هر چند بیشتر نفوذ وهابیت در جهان است و نشان از تمایل هر چه بیشتر تازه مسلمانان به رویکردهایی به غیر از وهابیت و سختگیری آنان دارد، سبب شده که مساله جایگزینی وهابیت در جهان اسلام و میان مسلمانان به موضوعی بسیار مهم بدل شود.
کاهش سرمایهگذاری عربستان سعودی در وهابیت در کشورهای مختلف جهان در سالهای اخیر به موضوعی مهم و قابل تأمل تبدیل شده است. وهابیت به عنوان یک جریان فکری و مذهبی که ریشه در عربستان سعودی دارد، برای دههها از طریق منابع مالی گسترده و حمایتهای دولتی و غیردولتی در سراسر جهان گسترش یافته است. اما در سالهای اخیر، به دلایل مختلف از جمله تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سعودی، شاهد کاهش چشمگیر این سرمایهگذاریها بودهایم. یکی از دلایل اصلی این کاهش، تغییر سیاستهای داخلی عربستان سعودی تحت حکومت محمد بن سلمان است. وی در تلاش است تا تصویر بینالمللی عربستان را بهبود بخشد و از وابستگی اقتصاد کشور به نفت بکاهد. این تغییرات باعث شده تا منابع مالی که قبلاً به گسترش وهابیت اختصاص مییافت، به سمت پروژههای اقتصادی و اجتماعی داخلی هدایت شود.
پیش از این نیز، فشارهای بینالمللی و انتقادات گسترده از نقش وهابیت در ترویج افراطگرایی باعث کاهش حمایت مالی از این جریان شده بود. پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و افزایش نگرانیها درباره ارتباط وهابیت با گروههای تروریستی مانند القاعده، بسیاری از کشورهای غربی و حتی برخی کشورهای اسلامی شروع به محدود کردن فعالیت وهابیها کردند. این فشارها منجر به بستن مساجد و مراکز وهابی در کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، و حتی برخی کشورهای خاورمیانه شده بود. برای مثال، در سالهای اخیر، فرانسه چندین مسجد و مرکز اسلامی را که به تبلیغ ایدئولوژی وهابی متهم بودند، تعطیل کرد. این اقدامات نشاندهنده تغییر رویکرد جهانی نسبت به وهابیت و کاهش تحمل نسبت به فعالیتهای مرتبط با این جریان است.
در نهایت تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جهان اسلام نیز به کاهش نفوذ وهابیت منجر شده است. بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان، به ویژه نسل جوان، به تدریج از ایدئولوژی رادیکال وهابی فاصله گرفتهاند و به دنبال تفسیرهای مدرن و معتدلتری از اسلام هستند. این تغییر نگرش باعث شده تا تقاضا برای فعالیتهای وهابیت کاهش یابد و مراکز و مساجد وهابی با استقبال کمتری مواجه شوند.. در نتیجه، شاهد کاهش تدریجی نفوذ وهابیت در جهان هستیم که این روند با تداوم شرایط فعلی ادامه خواهد یافت.
برای درک بهتر اهمیت نفوذ وهابیت در سرتاسر جهان به ویژه در میان مسلمانان غربی لازم است آشنایی بیشتری با تاریخچه حضور وهابیت در غرب پیدا کنیم و اثر عمیق حمله 11 سپتامبر را بر این نفوذ متوجه شویم. آغاز نفوذ وهابیت در غرب به دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بازمیگردد، از عوامل این نفوذ میتوان به افزایش درآمدهای نفتی عربستان سعودی و شروع سرمایهگذاری گسترده در تبلیغ ایدئولوژی وهابی در سراسر جهان و همچنین اثرات بیبدلیل بسیج همگانی وهابیت در مقابله با حمله شوروی به افغانستان نام برد که این مورد سبب شد که کشورهای غربی از ورود دلارهای سعودی جهت تبلیغ وهابیت استقبال کنند. بیش از ۷۵ میلیارد دلار برای گسترش اسلام وهابی برای تأسیس ۲۰۰ دانشکده اسلامی، ۲۱۰ مرکز اسلامی، ۱۵۰۰ مسجد و ۲۰۰۰ مدرسه برای کودکان مسلمان در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان، تنها قسمتی از دلارهای نفتی سعودی بود که در طی آن سالها در جهان برای افزایش پیروان وهابیت هزینه شد.
واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نقطه عطفی در تاریخ نفوذ وهابیت در غرب بود. این حملات تروریستی که توسط گروه القاعده، با رهبری اسامه بن لادن، انجام شد، باعث شد تا توجه جهانی به ارتباط بین وهابیت و افراطگرایی جلب شود. القاعده به عنوان یک گروه تروریستی، ریشههای ایدئولوژیک خود را در تفکر وهابی میدید و این موضوع باعث شد تا بسیاری از کشورهای غربی نسبت به فعالیت مراکز وهابی حساسیت بیشتری نشان دهند. پس از ۱۱ سپتامبر، دولتهای غربی، به ویژه ایالات متحده، شروع به بررسی و نظارت دقیقتر بر منابع مالی و فعالیتهای مراکز اسلامی کردند که از عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس حمایت مالی دریافت میکردند. این اقدامات منجر به محدودیتهای گستردهتر و کاهش حمایتهای مالی از این مراکز شد.
اثرات واقعه ۱۱ سپتامبر بر نفوذ وهابیت در غرب بسیار عمیق بود. در سالهای پس از این حملات، بسیاری از مساجد و مراکز اسلامی که به تبلیغ ایدئولوژی وهابی متهم بودند، تحت فشارهای دولتی و اجتماعی قرار گرفتند. برای مثال، در کشورهای غربی، کاهش سرمایهگذاری بر وهابیت به طور مشخص در سالهای اخیر مشهود بوده است. در فرانسه، دولت اقدام به تعطیلی چندین مسجد و مرکز اسلامی کرده که به تبلیغ ایدئولوژی وهابی متهم بودند. یکی از موارد برجسته، مسجد "الفتح" در شهر نانت بود که در سال ۲۰۲۰ به دلیل ارتباط با جریانهای افراطی تعطیل شد. این مسجد که سالانه حدود ۲۰۰ هزار یورو از منابع خارجی، عمدتاً از عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس،دریافت میکرد، با کاهش شدید منابع مالی مواجه شد. علاوه بر این، مسجد "ابن تیمیه" در برلین نیز که یکی از مراکز اصلی تبلیغ وهابیت بود، در سال ۲۰۲۱ به دلیل دریافت کمکهای مالی مشکوک و ارتباط با گروههای افراطی تحت بررسی قرار گرفت و فعالیتهای آن محدود شد. بر اساس گزارشها، این مسجد سالانه حدود ۵۰۰ هزار یورو از حامیان خارجی دریافت میکرد که این مبلغ پس از اعمال محدودیتها به کمتر از ۱۰۰ هزار یورو کاهش یافت.
در بریتانیا نیز شاهد کاهش چشمگیر حمایتهای مالی از مراکز وهابی هستیم. مسجد "فینسبوری پارک" در لندن که زمانی به عنوان یکی از کانونهای اصلی تبلیغ وهابیت در اروپا شناخته میشد، پس از حملات تروریستی لندن در سال ۲۰۱۷ تحت فشارهای شدید دولتی و اجتماعی قرار گرفت. این مسجد که پیشتر سالانه حدود ۱ میلیون پوند از حامیان خارجی دریافت میکرد، پس از محدودیتهای اعمال شده توسط دولت بریتانیا، با کاهش ۷۰ درصدی منابع مالی مواجه شد.
در ایالات متحده آمریکا نیز، کاهش سرمایهگذاری بر وهابیت و محدودیتهای اعمال شده بر مراکز وهابی به طور قابل توجهی در سالهای اخیر افزایش یافته است. یکی از نمونههای بارز، مرکز اسلامی "دارالارقام" در ویرجینیا است که به عنوان یکی از کانونهای اصلی تبلیغ ایدئولوژی وهابی در آمریکا شناخته میشد. این مرکز که سالانه حدود ۲ میلیون دلار از حامیان خارجی، عمدتاً از عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، دریافت میکرد، در سال ۲۰۲۲ تحت بررسی افبیآی قرار گرفت. پس از این بررسیها، کمکهای مالی به این مرکز به کمتر از ۵۰۰ هزار دلار در سال کاهش یافت. این کاهش منابع مالی باعث محدودیت شدید در فعالیتهای تبلیغی و آموزشی این مرکز شد و بسیاری از برنامههای آن تعطیل شده یا به حالت تعلیق درآمد.
علاوه بر این، مسجد "الفرقان" در شیکاگو نیز یکی دیگر از مراکز وهابی بود که با کاهش حمایتهای مالی مواجه شد. این مسجد که سالانه حدود ۱٫۵ میلیون دلار از حامیان خارجی دریافت میکرد، پس از افزایش فشارهای دولتی و نظارتهای امنیتی، با کاهش ۶۰ درصدی منابع مالی روبرو شد. در سال ۲۰۲۱، دولت فدرال آمریکا به دلیل نگرانیها درباره ارتباط این مسجد با جریانهای افراطی، کمکهای مالی به آن را محدود کرد. این مسجد که به عنوان یکی از مراکز اصلی آموزش و تبلیغ وهابیت در غرب میانه آمریکا شناخته میشد، اکنون با چالشهای مالی جدی مواجه است و بسیاری از فعالیتهای آن به دلیل کمبود بودجه متوقف شدهاند. این تغییرات نشاندهنده کاهش نفوذ وهابیت در آمریکا و افزایش حساسیتها نسبت به فعالیتهای مرتبط با این جریان است.
در نتیجه این فشارها بر وهابیت در غرب، جریانهای اسلامی دیگر شروع به رقابت بر سر پر کردن خلأ ناشی از این کاهش نفوذ کردهاند. یکی از این جریانها، تصوف یا اسلام صوفیانه است. تصوف با تأکید بر عرفان، معنویت و تسامح، به عنوان جایگزینی جذاب برای وهابیت در میان مسلمانان غربی مطرح شده است. بسیاری از مسلمانان غربی، به ویژه نسل جوان، که از خشونت و سختگیریهای وهابیت خسته شدهاند، به سوی تصوف گرایش پیدا کردهاند. مراکز صوفیانه در کشورهایی مانند فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده در حال گسترش هستند و به عنوان مراکزی برای ترویج اسلام معتدل و صلحآمیز شناخته میشوند. برای مثال، طریقتهای صوفیانه مانند نقشبندیه و قادریه در غرب طرفداران زیادی پیدا کردهاند و به عنوان جایگزینی برای وهابیت مطرح شدهاند.
دیگر جریانی که در حال پر کردن خلأ وهابیت است، اسلام اماراتی است. امارات متحده عربی در سالهای اخیر تلاش کرده است تا خود را به عنوان الگویی از اسلام معتدل و مدرن در جهان معرفی کند. این کشور با تأسیس مراکز فرهنگی و اسلامی در غرب، مانند "خانه امارات" در واشنگتن دیسی و لندن، سعی دارد تا تفسیری از اسلام را ترویج کند که با ارزشهای مدرن و دموکراتیک غرب سازگار است. اسلام اماراتی بر خلاف بنیاگرایی وهابی با تأکید بر تسامح، همزیستی مسالمتآمیز و پیشرفت علمی، به عنوان جایگزینی برای وهابیت مطرح شده است. این جریان به ویژه در میان مسلمانان جوان و تحصیلکرده غرب طرفداران زیادی پیدا کرده است.
«اخوانالمسلمین» نیز به عنوان یکی از جریانهای اسلامی که در غرب فعال است، تلاش کرده تا جایگزین وهابیت شود. اگرچه اخوانالمسلمین در برخی کشورهای عربی به عنوان یک گروه سیاسی اسلامگرا شناخته میشود، اما در غرب بیشتر به عنوان یک جنبش اجتماعی و فرهنگی فعالیت میکند. این گروه با تأسیس مراکز اسلامی و سازمانهای خیریه در کشورهایی مانند بریتانیا و ایالات متحده، سعی دارد تا تفسیری از اسلام را ترویج کند که بر عدالت اجتماعی، مشارکت سیاسی و آموزش تأکید دارد. با این حال، اخوانالمسلمین نیز با چالشهایی مواجه است، زیرا برخی دولتهای غربی آن را به ارتباط با جریانهای افراطی متهم میکنند.
«تشیع» نیز به عنوان یکی از جریانهای مهم اسلامی در غرب، میتواند رقیبی در پر کردن خلأ ناشی از کاهش نفوذ وهابیت باشد. مراکز شیعی در کشورهایی مانند بریتانیا، آلمان و ایالات متحده در حال گسترش هستند و به عنوان مراکزی برای ترویج اسلام انقلابی شناخته میشوند. تشیع با تأکید بر مفاهیمی مانند عدالت، مقاومت و مبارزه با ظلم، به ویژه در میان جوانان مسلمان غربی که به دنبال هویت اسلامی قویتری هستند، طرفداران زیادی پیدا کرده است.
رقابت بین این جریانها برای پر کردن خلأ ناشی از کاهش نفوذ وهابیت در غرب بسیار شدید است. هر یک از این جریانها سعی دارند تا با ارائه تفسیری از اسلام که با نیازها و انتظارات مسلمانان غربی سازگار است، جایگاه خود را تقویت کنند. این رقابت نه تنها بر سر جذب پیروان، بلکه بر سر تأثیرگذاری بر سیاستهای داخلی و بینالمللی کشورهای غربی نیز جریان دارد. در این میان، مسلمانان غربی با گزینههای متنوعی روبرو هستند که هر یک به نوعی سعی در پاسخگویی به نیازهای معنوی، فرهنگی و اجتماعی آنها دارند.پر واضح است که کاهش نفوذ وهابیت مسالهای بسیار مهم و موقعیتی خاص میباشد که برنامه ریزی منسجم، بررسی نیازها و مسائل مسلمانان در اقصی نقاط دنیا و در نظر داشتن اقتضائات هر منطقه جغرافیایی، را میطلبد.