دیپلماسی دیجیتال دو معنای اصلی دارد: اول اینکه ابزاری برای دستیابی به اهداف دیپلماتیک و سیاسی از طریق پلتفرمهای دیجیتال است. دوم، شامل ارتقای مهارتها و قابلیتها و پلتفرمهای دیجیتالی برای کمک به دیجیتالیسازی گستردهتر کشورها و کل مناطق است. بنابراین، تحول دیجیتال به شکل جدیدی از قدرت نرم تبدیل میشود. یک نمونه تاریخی از این تحولات، کمکهای کشاورزی قطر به کشورهای قحطی زده آفریقا در دهههای پیش است که به طور قابل توجهی روابط دوحه را با این کشورها بهبود بخشید.
دیپلماسی دیجیتال در آسیای مرکزی
در آسیای مرکزی، دیپلماسی دیجیتال فرصتی منحصر به فرد برای ایجاد روابط با کمک به این کشورها در توسعه مهارتهای دیجیتالی ارائه میدهد. این مهارتها، کشورهای آسیای مرکزی را قادر میسازد تا به بازارهای جدید دسترسی داشته باشند و برای مردم خود رفاه به ارمغان بیاورند و جامعهای با فرصتهای برابر ایجاد کنند. غرب نقش مهمی در کمک به آسیای مرکزی برای توسعه زیرساختهای لازم و راه حلهای تکنولوژیکی برای بهبود خدمات مدنی دارد. آموزش متخصصان داخلی و مشارکت آنها در توسعه این راه حلها به زودی باعث جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بخش فناوری در کشورهای آسیای مرکزی میشود و راه حلهای توسعه یافته توسط متخصصان آسیای مرکزی در غرب نیز قابل اجرا خواهد بود.
چشمانداز ژئوپلیتیک در آسیای مرکزی
کشورهایی مانند چین و روسیه به دلیل مجاورت خود تأثیر قابل توجهی بر آسیای مرکزی دارند اما اقتصاد دیجیتال هیچ مرزی نمیشناسد. این به غرب فرصت رقابت در این منطقه را با ارائه مزایای اقتصادی بهتر میدهد. نفوذ فناوری روسیه به دلیل تحریمها کاهش یافته است و چین بر ارائه راه حلهای آماده بدون تقویت دانش محلی تمرکز میکند. در مقابل، کشورهای غربی میتوانند استعدادهای محلی را تربیت کنند، رشد فناوری پایدار را ارتقاء دهند و اقتصاد دانش را ایجاد کنند.
حضور تکنولوژیک غربی در مقابل چین
تفاوت بین حضور فناوری غربی و چینی در رویکرد آنهاست. شرکتهای غربی استعدادهای محلی را آموزش میدهند تا محصولات را به طور مستقل توسعه دهند و اقتصاد دانش را تقویت کنند، در حالی که شرکتهای چینی بر ترویج محصولات خود بدون اشتراک دانش تمرکز میکنند. آموزش برای ایجاد فرصتهای برابر ضروری است، همانطور که در استراتژیهایی مانند چشمانداز 2030 عربستان سعودی دیده میشود. هدف آسیای مرکزی تبدیل شدن به یک رهبر دیجیتال جهانی با مشارکت با شرکتهای فناوری است که دانش را به اشتراک میگذارند. شرکتهایی از ایالات متحده، اتحادیه اروپا، ژاپن و کره جنوبی پتانسیل فکری منطقه را میشناسند و آموزش و استخدام استعدادهای محلی را سودآور میدانند. این همکاری با توسعه تخصص محلی بدون صادرات متخصص به نفع آسیای مرکزی است.
نمونههای موفق همکاری دیجیتال
آسیای مرکزی به طور فعال با موسسات مالی بینالمللی و آژانسهای توسعه جهانی همکاری میکند تا به خود متکی شود. دو تا از موفقترین پروژهها عبارتند از: ابتکار رشد آینده توسط USAID برای آسیای مرکزی و پروژه حمایت از کسب و کار برای ازبکستان، که نیروی کار را توسعه میدهد و سرمایهگذاریها را در صنعت فناوری اطلاعات محلی جذب میکند. پروژه چشمگیر دیگری که در منطقه اجرا شده است، CASA دیجیتال بانک جهانی (آسیای مرکزی و جنوب آسیا) است که هدف آن ایجاد شغل برای افزایش صادرات فناوری اطلاعات از منطقه است.
دهها استارتآپ آسیای مرکزی مورد توجه سرمایهگذاران بینالمللی قرار گرفتهاند. یکی دیگر از نتایج چشمگیر به دست آمده رشد تصاعدی صادرات فناوری اطلاعات از قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان است.
پیامدهای دیپلماسی دیجیتال یا جامعه مدنی
تحول دیجیتال در آسیای مرکزی فرصتهای اقتصادی برابر ایجاد میکند و طبقه متوسط گسترده را تقویت میکند. اقتصاد دیجیتال و صنعت فناوری اطلاعات در حال تغییر این جوامع از مدلی است که در آن از دولت انتظار میرفت همه نیازها را برآورده کند، به مدلی که شهروندان به خود متکیتر باشند.
جمعیت جوان و به سرعت در حال رشد، دیگر انتظار ندارند که دولت تمام تعهدات اجتماعی را بر عهده بگیرد، همانطور که در زمان شوروی مرسوم بود. در عوض، گسترش دانش و اقتصاد دیجیتال بار دولت را کاهش میدهد، شهروندان را تشویق میکند تا مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرند و جامعه را به جامعهای معنادارتر و مسئولانهتر تبدیل میکنند.