محیط شناسی روابط فرهنگی

دیدگاه دولت‌های خلیج فارس به پیروزی دوباره ترامپ

چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
نویسنده:

انتخابات امریکا به عنوان تاثیرگذارترین کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، نظامی-امنیتی و اجتماعی، برای دولت‌های خلیج فارس نیز حائز اهمیت بسیاری بوده است؛ اما به نظر می‌رسد انتخابات ۲۰۲۴ امریکا برای دولت‌ها و مردم این منطقه دیگر مانند دوره‌های پیشین در اولویت توجهات قرار نداشته است. در فضای جنگ منطقه‌ای…

انتخابات امریکا به عنوان تاثیرگذارترین کشور در مسائل سیاسی، اقتصادی، نظامی-امنیتی و اجتماعی، برای دولت‌های خلیج فارس نیز حائز اهمیت بسیاری بوده است؛ اما به نظر می‌رسد انتخابات ۲۰۲۴ امریکا برای دولت‌ها و مردم این منطقه دیگر مانند دوره‌های پیشین در اولویت توجهات قرار نداشته است. در فضای جنگ منطقه‌ای که نظم پیشین را به چالش جدی کشیده و در شرایطی که کشورهای خلیج فارس به‌ویژه عربستان بیش از هر زمان دیگری نیازمند ثبات و امنیت برای پیشبرد اهداف اقتصادی خود هستند، نقش و جایگاه ایران و روابطش با همسایگان جنوبی خلیج فارس نيز مولفه‌ای تاثیرگذار بر عدم حمایت همه‌جانبه اعراب از جمهوری‌خواهان بوده است.

این در حالی است که وضعیت انتخابات‌ سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ به گونه دیگری جریان داشت و رسانه‌های پرمخاطب خلیج فارس گرایش آشکاری به حزب جمهوری‌خواه داشتند. در گذشته نیز وقایعی مانند حمایت امریکا از کویت در پی تجاوز عراق به آن در دوران جورج بوش افکارعمومی اعراب خلیج فارس را تا حد قابل توجهی به جمهوری‌خواهان متمایل کرده بود. از سویی دولت اوباما تمایل ساکنان جنوب خلیج فارس به حزب آبی‌رنگ ایالات متحده را بیش از پیش کاهش داد؛ از جمله حمایت دولت وی از انقلاب‌های عربی ۲۰۱۱، راهبرد کاهش تعهدات و حضور نظامی و سیاسی در غرب‌ آسیا در پی گرایش به مقابله با تهدید شرق و در نهایت توافق هسته‌ای با ایران.

سفر پرسروصدای ترامپ به عربستان و تاکید وی بر روابط شخصی و خانوادگی با پادشاهی‌های خلیج فارس، اشتیاق مضاعفی در خلیجی‌ها نسبت به جمهوری خواهان ایجاد کرده بود. در این میان، موج گسترده‌ای از کاربران توییتر سعودی که به نام ملی‌گرایان سعودی شناخته می‌شوند و در واقع همان مگس‌های الکترونیکی بن‌سلمان هستند، کمپین «عظمت را دوباره به امریکا بازگردانیم[1]» ترامپ را به دقت دنبال کرده و از وی حمایت می‌کردند. در سال ۲۰۱۹، توییتر هزاران حساب کاربری مرتبط با دولت سعودی را به دلیل انتشار مطالب نادرست، اقدام به ایجاد عملیات‌های جنگ روانی دولتی و حمایت از تحریم‌های ایران، مسدود کرد. این اقدامات توییتر، باعث نارضایتی ملی‌گرایان سعودی شد که احساس می‌کردند صدایشان در این پلتفرم شنیده نمی‌شود[2]. به همین دلیل، بسیاری از آن‌ها به شبکه اجتماعی Parler مهاجرت کردند که به عنوان یک پلتفرم آزادتر و بدون سانسور و البته محل گردهم‌آیی مجازی طرفداران ترامپ شناخته می‌شد[3].

از سویی نیز مواضع تند ترامپ نسبت به ایران و برنامه‌های وی برای اعمال فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی با هدف تضعیف محور مقاومت، دولت‌های خلیج فارس را بر آن داشته بود تا با همراهی با جمهوری‌خواهان افراطی، نارضایتی خود از انعقاد توافق هسته‌ای با ایران و عملکرد دموكرات‌ها را نشان دهند.

با این حال، وقایع مربوط به انتخابات اخیر کاملا متفاوت با انتخابات‌ پیشین است. بسیاری از تحلیلگران خلیج فارس نسبت به نتیجه انتخابات ابراز بی‌تفاوتی کرده بودند و مقاله‌های مربوط به سیاست خاورمیانه‌ای امریکا در رسانه‌های عربی خلیج فارس با کاهش محسوسی مواجه شده است. تا جایی که حتی دیگر خبری از امواج طرفداران ترامپ در شبکه‌های اجتماعی دیده نمی‌شود. در نگاهی کلی، علل کاهش اهمیت انتخابات ۲۰۲۴ امریکا را در میان ساکنین جنوب خلیج فارس، اعم از دولت‌ها و مردم، می‌توان در این موارد برشمرد:

ناکامی‌های دولت‌های سابق امریکا در مدیریت تنش‌های منطقه‌ای – مانند جنگ داخلی سوریه در دوران اوباما و ماجرای استخراج غیرقانونی نفت این کشور توسط ایالات متحده و انتقال آن به خارج، واکنش امریکا به حمله انصارلله به تاسیسات نفتی عربستان و رویکرد غیرانسانی بایدن به جنگ غزه – باعث شده است تا از منظر تئوریک، نگاه اغلب جوامع خلیج فارس علی‌الخصوص جوانان، متاثر از چارچوب تحلیلی پسااستعماری باشد. چارچوبی که بر رنج تحمیل‌شده از سوی قدرت های غربی و مشخصا امریکا بر منطقه تاکید دارد[4] و خواهان ایفای نقش مستقلانه‌تری برای این کشورها در عرصه بین المللی است[5].

نکته جالب در این بین، همسویی نگاه ضدغربی مردم خلیج فارس با راهبردهای ناسیونالیستی و استقلال‌طلبانه دولت‌هایشان است. به طوری که به پشتوانه چنین فضایی در اجتماع، دولت‌ها نیز با اعتماد به نفس بیشتری اقدام به پیگیری منافع ملی خود صرف نظر از حزب مستقر در کاخ سفید می‌کنند[6].

علاوه بر این، در سال‌های اخیر ادراکی مبنی بر کاهش نفوذ و اهمیت ایالات متحده در خلیج فارس شکل گرفته است، ادراکی که با پررنگ‌تر شدن حضور اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی چین و روسیه در منطقه، قوت یافته است. برای مثال، نظر سنجی موسسه واشنگتن در سال ۲۰۲۲ در برخی کشورهای جنوبی خلیج فارس نشان داد اهمیت برقراری روابط با دو کشور مذکور افزایش یافته است[7] در حالی که بیش از ۵۰ درصد مردم، امریکا را شریک غیرقابل اعتمادی برای کشورشان تلقی کرده‌اند[8].

به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیل این امر، ادامه کشتار بی‌رحمانه فلسطینی‌ها در غزه است؛ کشتاری که با همراهی کامل دولت دموکرات ایالات متحده همراه بوده است. این در شرایطی است که به طور سنتی، جمهوری‌خواهان متحدان همراه‌تری با رژیم صهیونیستی به شمار می‌آمده‌اند[9]. اما امروز شاهد آن هستیم که احساس سرخوردگی ملت‌ها، به‌ویژه عرب‌های جنوب خلیج فارس از عملکرد امریکا در جنگ غزه نشان‌دهنده عدم موفقیت این دولت در اجرای سیاست‌های منطقه‌ای خود است.

در همین راستا، نقش و جایگاه ایران در میانه بحران منطقه‌ای و تعاملاتی که در دو سال اخیر و به‌ویژه در ماه‌های گذشته با کشورهای خلیج فارس داشته است، متغیر بسیار مهمی در توصیف و توجیه نگاه امروز خلیج به انتخابات و دولت جدید امریکاست. یکی از مهم‌ترین مسائل ناظر به جنگ غزه این است که بحران امنیت منطقه، اذهان عمومی را متوجه این امر کرده که رویکردهای ایالات متحده، و نه ایران، در عمل باعث بی‌ثباتی و خلا امنیتی شده است[10]. علاوه بر این، روابط ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که آمیزه‌ای از دیپلماسی و بازدارندگی بوده است، باعث شده نگاه این کشورها و امریکا در موضوع تحدید قدرت منطقه‌ای ایران که مهم‌ترین برنامه دولت اول ترامپ بود، با یکدیگر متفاوت باشد. بارزترین مصداق این تحول در روابط میان ایران و قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، دیدار وزیر خارجه ایران با ولیعهد سعودی است آن هم در زمانی که مقامات امریکایی و اسرائیلی درگیر مذاکرات بر سر دامنه و ابعاد حمله نظامی اسرائیل به ایران بودند؛ صحنه‌ای که در تعاملات خاورمیانه تا چندی پیش، غیرقابل تصور به نظر می‌رسید.

اما آنچه بیش از هر عامل دیگر موجب تفاوت دیدگاه دولت‌های خلیج فارس به ویژه عربستان با امریکا بر سر راهبردهای منطقه‌ای و طرز تعامل با ایران شده است، اهمیت ثبات و آرامش منطقه‌ای برای اهداف اقتصادی آن‌ها است. در شرایطی که عربستان پروژه‌های بسیار پرهزینه‌ای برای سال‌های‌آینده خود تعریف کرده و نیازمند سرمایه‌های هنگفت خارجی برای تامین هزینه‌های آن‌هاست، هرگونه ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه به معنای کاهش اعتماد و ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران است. از سویی، تجربه حمله ۲۰۱۹ انصارالله به تاسیسات نفتی ابقیق و الخریس عربستان که هیچ گونه حمایتی از سوی امریکا برای سعودی ها به همراه نداشت، این ادراک را در سیاستمداران سعودی و حتی در کل منطقه ایجاد کرده است که آن‌ها در درگیری با ایران و هم‌پیمانانش، تنها خواهند بود و امروز کنترل تخاصم با ایران بیش از هر روش دیگری منافعشان را تامین می‌کند. البته لازم به ذکر است که بازدارندگی ایران و نمایش قدرت موشکی، در وهله اول عامل ایجاد این نگاه در خلیجی‌ها شده است و در صورت ضعف در بازدارندگی، صف‌آرایی شورای همکاری با حمایت امریکا علیه ایران امری بسیار محتمل خواهد بود.

در این میان، برخی تحلیلگران[11] معتقدند دلیل عدم حمایت کشورهای خلیج فارس از جمهوری‌خواهان این است که ایشان اکنون به درجه‌ای از ثبات رسیده‌اند که می‌توانند با هر حزبی در امریکا تعامل سازنده داشته باشند؛ این در حالی است که رفتارهای روزهای اخیر نشان می‌دهد که سعودی‌ها همچنان مایل به ادامه همکاری با غرب و امریکا هستند و خود را متحد غرب می‌دانند و این اختلاف دیدگاه، به معنای تعریف ارهبرد متعارضی با منافع امریکا نیست، بلکه تامین منافع ملی این کشوهاست که آن‌ها را به سمت تاکتیک‌های متنوعی، مانند برقراری و تعمیق روابط با چین و روسیه سوق داده است. به عنوان نمونه، چندی پیش آکسیوس در گزارشی[12] اعلام کرد گفتگوهای امریکایی-سعودی حول پیمان امنیتی، جدای از مسئله اسرائیل و فلسطین، در حال پیگیری است. علاوه بر این، بن‌سلمان از اولین رهبران و شخصیت‌های سیاسی بود که پیروزی ترامپ در انتخابات را در یک تماس تلفنی به وی تبریک گفت.

بر همین اساس باید دانست که عربستان در کنار سایر دولت‌های خلیج فارس، از جمله امارات و بحرین، همچنان به عنوان هم‌پیمانان امریکا به شمار می‌‌آیند که در طرح‌های نظم منطقه‌ای پس از جنگ، در پازل غرب ایفای نقش خواهند کرد. با این حال، سابقه مواضع سخت جمهوری خواهان علیه جمهوری اسلامی ایران، شیخ‌نشینان جنوب خلیج فارس را بر آن داشته تا روابط آرام و البته شکننده با ایران را حفظ کنند و درگیر تنش با همسایه شمالی خود نشوند؛ چرا که حفظ ثبات به منظور جذب سرمایه و پیشبرد اهداف اقتصادی این کشورها همچنان اولویت نخست آن‌ها می‌باشد.


[1] MAGA: Make America First Again

[2] https://www.reuters.com/article/technology/unhappy-with-twitter-thousands-of-saudis-join-pro-trump-social-network-parler-idUSKCN1TE32R/

[3] توییتر هزاران 'حساب حکومتی' سعودی و پیگیر تحریم ایران را بست - BBC News فارسی

[4] https://agsiw.org/gulf-popular-interest-in-u-s-elections-is-not-what-it-used-to-be/

[5] How the 2024 U.S. Election Could Shape the Middle East - Gulf International Forum

[6] US elections 2024: How will Gulf states deal with Trump's second presidency? | Middle East Eye

[7] In 2022 Polls, Views on U.S. Relations On Par with Other World Powers in the Middle East | The Washington Institute

[8] New Arab Polls on Ukraine, Iran, Israel, and China: Analysis and Implications | The Washington Institute

[9] Senate Democrats navigate post-election divide over US policy toward Israel - Washington Examiner

[10] How the 2024 U.S. Election Could Shape the Middle East - Gulf International Forum

[11] https://www.alhurra.com/episode/2024/10/30/الانتخابات-الأميركية-مواجهة-قوية-الخليج-لمن-يميل؟-1276136

[12] https://www.axios.com/2024/11/04/us-saudi-arabia-security-deal-israel

0
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
1716
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی