بر اساس خبر رسمی خبرگزاری سانا ، اسعد الشیبانی، وزیر امور خارجه سوریه، با هیئتی اسرائیلی به ریاست رون درمر، وزیر امور راهبردی، در پاریس دیدار کرد. این نشست که با حضور تام براک، فرستاده ویژه آمریکا برگزار شد، به عنوان جدیترین تماس مستقیم میان دو طرف در بیش از ۲۵ سال اخیر توصیف شده است. گزارشها حاکی از آن است که این مذاکرات حول مسائل امنیتی و سیاسی در جنوب سوریه و مرز جولان، از جمله کاهش تنش و احترام به حاکمیت سوریه، متمرکز بوده است.
یک تحلیل سیاسی، این دیدار را دومین ملاقات بین دو طرف میداند، اما نکته مهم این است که برای اولین بار توسط دولت سوریه به صورت رسمی اعلام شد. این دیدار پس از سقوط ناگهانی نظام اسد در دسامبر ۲۰۲۴ و روی کار آمدن دولت جدید به ریاست احمد الشرع رخ داد. پس از سقوط اسد، اسرائیل بزرگترین عملیات هوایی تاریخ خود را در سوریه انجام داد که منجر به نابودی تجهیزات نظامی مهم ارتش سوریه شد. اسرائیل سپس با دامن زدن به بیثباتی در مناطقی مانند سویداء و تهدید به تخریب زیرساختهای نظامی، دولت جدید سوریه را به سمت مذاکره مستقیم سوق داد.
دیدگاه اسرائیل در این مذاکرات، بر تضعیف و تجزیه محیط پیرامونی خود استوار است. این رژیم از واقعیتهای جدید در سوریه برای ایجاد یک واقعیت جدید در میدان استفاده کرده و سپس بر سر مسائل دیگر مذاکره میکند. اسرائیل به دنبال تضعیف مشروعیت دولت جدید سوریه و در نهایت، تجزیه این کشور است. در مقابل، دولت سوریه سعی دارد با مانور میان خواستههای بینالمللی برای عادیسازی و فشارهای داخلی، از یک درگیری نظامی اجتناب کند.
این فتوا، افشای اسرار را به عنوان جاسوسی علیه وطن و مردم آن توصیف میکند و حکم شرعی آن را ارتداد میداند که خون فرد را مباح میکند. با این حال، با توجه به بازنشر این فتوا به جای صدور بیانیهای صریح، میتوان گفت که این جریان با احتیاط و ملاحظه موضعگیری کرده است.
بر اساس این پادکست، دلایل متعددی برای این دیدار وجود دارد:
فشارهای آمریکا و کشورهای عربی: یک دیدگاه این است که این دیدار بخشی از ترتیبات گستردهتر بینالمللی است. در ازای لغو تحریمها، از سوریه خواسته شده است که در «توافقات ابراهیمی» مشارکت کند. آمریکا از دولت جدید سوریه خواسته است تا با رعایت حقوق اقلیتها، ثابت کند دیگر افراطی نیست. کشورهای عربی نیز سوریه را به سمت عادیسازی روابط سوق دادهاند.
اهداف اسرائیل: اسرائیل از وضعیت جدید سوریه برای تضعیف محیط پیرامونی خود و ایجاد واقعیتهای جدید در میدان استفاده میکند. اسرائیل دولت جدید سوریه را یک تهدید بالقوه در آینده میبیند و تلاش میکند تا با نابودی توان نظامی باقیمانده سوریه، از طریق مذاکره، به اهداف خود برسد. مذاکرات از پرونده جولان به مسائل جدیدی مانند وضعیت سویداء تغییر یافته است.
نقش تام براک: براک با استفاده از ابزارهایی مانند لغو تحریمها (تحریمهای سزار) به عنوان «هویج» و ادامه حملات به عنوان «چماق»، تلاش میکند تا دولت سوریه را به همکاری وادار کند. او همچنین با مطرح کردن خواستههایی مانند اخراج «تروریستهای فلسطینی» از سوریه، به دنبال حذف حضور فلسطین از معادله سوریه است.
سناریوهای پیش رو
عدم همکاری: در صورت عدم همکاری با اسرائیل، مشروعیت بینالمللی دولت جدید سوریه زیر سوال رفته و کمکهای مالی و سرمایهگذاریها برای بازسازی کشور متوقف خواهد شد.
همکاری: در صورت همکاری، تحریمها لغو شده و سرمایهگذاریها به سمت سوریه سرازیر میشود.
در نهایت، پادکست نتیجه میگیرد که دولت جدید سوریه در تلاش برای ایجاد یک توازن میان خواستههای خارجی (آمریکا و اسرائیل) و فشارهای داخلی (جریانات اسلامی) است تا بتواند از درگیری اجتناب کند و شرایط مثبتی را که با آن کار خود را آغاز کرده، حفظ کند. این در حالی است که اسرائیل با اجرای یک مدل خطرناک، به دنبال تضعیف بلندمدت تواناییهای کشورهای همسایه خود است.
احمد مولانا، تحلیلگر سیاسی اخوانی، در برنامه خود به صورت غیرمستقیم از دیدار مقامات سوری و اسرائیلی حمایت کرده است. او نه تنها این دیدار را محکوم نکرد، بلکه آن را به عنوان یک «ضرورت» برای دولت جدید سوریه در شرایط فعلی توصیف کرد. این موضع نشاندهنده تایید ضمنی او از این اقدام است.
البدری در عین حال، موج گسترده تخریب و تخطئه در شبکههای اجتماعی علیه این دیدار را نادرست دانست و تأکید کرد که چنین برخوردهایی به معنای افتادن در دام دشمن است. وی این اقدام را مشابه رفتارهایی دانست که پیشتر از سوی اخوان المسلمین مصر در دوران انقلاب، از طریق نشستها و توافقها با شورای نظامی رخ داد؛ همچنین شبیه رویکرد برخی جنبشهای مقاومت که در تعامل با نظام بشار اسد وارد مذاکرات و هماهنگیهایی شده بودند.
به گفته او، تاریخ جنبشهای اسلامی پر است از چنین اشتباهاتی، اما بزرگنمایی آنها برای تخریب کامل عاملانشان امری غیرمنصفانه است؛ چراکه شرایط سخت و ضرورتهای سیاسی بسیاری اوقات منجر به خطا در تصمیمگیری و عملکرد میشود.
البدری با این حال تأکید کرد نکته اصلی این است که کمتر کسی از تجربههای پیشین درس میگیرد، در حالیکه هدف اصلی دشمن دقیقاً این است که نیروهای اسلامی پایگاه مردمی خود را از دست بدهند و در نهایت، در حالیکه بدون پشتوانه عمومی باقی ماندهاند، بهسادگی قربانی شوند.
علاوه بر اخوان، دیگر جریانات و فعالان اسلامگرا نیز به این دیدار واکنش نشان دادند:
المطیری با لحنی تند، این دیدار را «عادیسازی» غیرقابلقبول نامید و توجیهات دولت جدید سوریه را «بیهوده و مسخره» خواند. او گفت که این اقدام با آرمانهای انقلابیون سوری که برای آن شهید شدند، در تضاد است. وی همچنین به مقامات سوری کنایه زد و گفت: «گفتید نمیتوانیم به تجاوز اسرائیل پاسخ دهیم... گفتید نمیتوانیم اشغالگر را از خاک خود بیرون کنیم... گفتید باید اول به توسعه بپردازیم تا روی پای خود بایستیم. همه اینها را با وجود عدم اعتقاد به آن، مردم پذیرفتند و گفتند "به آنها فرصت دهید، شاید چیزی میبینند که ما نمیبینیم!"». او تاکید کرد که هنگام شنیدن خبر دیدار یک هیئت عربی با یک هیئت صهیونیستی، باید خبر را از زبان صهیونیستها دریافت کرد، نه به این دلیل که آنها صادقترند، بلکه به این دلیل که آنها بیشرمانهتر هستند.
سعید زیاد در توییتی، این دیدار را تناقضی بزرگ در موضعگیریهای دولت جدید سوریه دانست. او به مقایسه دیدارهای حماس با شخصیتهایی مانند لاوروف، بشار اسد و قاسم سلیمانی پرداخت و گفت که این دیدارها «جرم» تلقی میشوند، اما دیدار دولت سوریه با اسرائیل به عنوان یک «ضرورت» توجیه میشود. او همچنین انتقاد کرد که تا لحظه نگارش توییتش، هیچیک از مقامات دولت جدید سوریه با مسئولان مقاومت فلسطین دیدار نکردهاند، در حالی که وزیر خارجه سوریه با یک وزیر صهیونیست تندرو که نماینده «رژیم نسلکشی در غزه» است، ملاقات کرده است.
حذیفه عبدالله عزام فرزند رهبری سلفی جهادی معروف، با لحنی تند این دیدار را به شدت محکوم کرد و سوالاتی را مطرح کرد: چه کسی به آنها فتوا داد که نشستن با وزرای صهیونیست جایز است؟» و «چه کسی از نظر شرعی به آنها اجازه داد که با اشغالگران زمین و ناموس بنشینند؟
احمد دعدوش این دیدار را «غیرقابلقبول» دانست، به خصوص که دومین دیدار رسمی بین وزیر خارجه سوریه و یک وزیر از رژیم صهیونیستی محسوب میشود. او استدلال کرد که اگر مذاکره برای منافع سوریه ضروری است، باید از طریق میانجیها و به صورت غیرمستقیم انجام شود. وی همچنین به «استانداردهای دوگانه» برخی فعالان اشاره کرد که اگر یک مقام سوری با یک مقام ایرانی دیدار میکرد، آن را به شدت محکوم میکردند، در حالی که اکنون در برابر این دیدار سکوت کردهاند.
مهداوی در توییتی، این دیدار را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت که تفاوت بین رژیم اسد و رژیم الشرع این است که اولی از اسرائیل محافظت میکرد... اما رژیم الشرع، برای انجام همان مأموریت، از اسرائیل التماس میکند. وی همچنین افزود که برای رژیم الشرع، نسلکشی در اراضی همسایه اهمیتی ندارد.