محیط شناسی روابط فرهنگی

حکمت الهجری؛ رهبر محلی‌ که با اتهام همکاری با نیروهای خارجی روبه‌رو است

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
نویسنده:

حکمت سلمان الهجری، رهبر معنوی دروزیان سوریه، چهره‌ای است که تناقض‌های دوران گذار سیاسی سوریه پس از بشار اسد را در خود بازتاب می‌دهد. او از بی‌طرفی تا مخالفت با دولت جدید راهی پرتحول را پیموده است. دعوتش به ایجاد «دولت مدنی» و اتهامات مربوط به ارتباطش با اسرائیل، بحث…

حکمت سلمان الهجری، رهبر معنوی دروزیان سوریه، چهره‌ای است که تناقض‌های دوران گذار سیاسی سوریه پس از بشار اسد را در خود بازتاب می‌دهد. او از بی‌طرفی تا مخالفت با دولت جدید راهی پرتحول را پیموده است. دعوتش به ایجاد «دولت مدنی» و اتهامات مربوط به ارتباطش با اسرائیل، بحث و جدل زیادی را در جامعه سوریه برانگیخته است. این گزارش به زندگی، مواضع و نقش پرچالش او در تعیین سرنوشت جامعه دروزی در میانه‌ی بحران سوریه می‌پردازد.

الهجری یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های دینی و سیاسی در استان سویدا، مرکز تجمع دروزیان سوریه به شمار می‌آید. او به عنوان «شیخ‌العقل» یا مرجع عالی دینی دروزیان، در مرحله‌ی حساسی پس از سقوط نظام بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، به نماد پایداری این طایفه تبدیل شد. مسیر سیاسی او – از بی‌طرفی، به حمایت از حکومت، و سپس مخالفت با دولت جدید به رهبری احمد الشرع – وی را به چهره‌ای مناقشه‌برانگیز بدل کرده است. دعوت او به تشکیل دولت سکولار (به روایت برخی منابع) در حالی که خود رهبر مذهبی است، موجی از بحث در مورد انگیزه‌ها و اهدافش به‌پا کرده است. همچنین اتهام دریافت کمک از اسرائیل، تصویر پیچیده‌تری از او ترسیم می‌کند.

حکمت الهجری در ۹ ژوئن ۱۹۶۵ در ونزوئلا به دنیا آمد؛ پدرش، شیخ سلمان احمد الهجری، در آنجا در کار تجارت بود. او در خردسالی به سوریه بازگشت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر سویدا، قلب جامعه دروزی، به پایان رساند. در سال ۱۹۸۵ وارد دانشکده حقوق دانشگاه دمشق شد و در سال ۱۹۹۰ فارغ‌التحصیل گردید. این پیشینه‌ی حقوقی، تأثیر زیادی بر شیوه‌ی رهبری او گذاشت و باعث شد از دیگر مشایخ سنتی متمایز باشد، زیرا میان مرجعیت دینی و دانش حقوقی پیوندی برقرار کرده بود. همین امر در سخنانش، از جمله در دعوت به نظام سیاسی «مدنی و محافظ اقلیت‌ها»، نمود داشت. پس از پایان تحصیل، بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ در ونزوئلا کار کرد و سپس به شهر قنوات در سویدا بازگشت و فعالیت‌های اجتماعی و دینی خود را در میان طایفه آغاز کرد.

در مارس ۲۰۱۲، پس از مرگ برادرش احمد الهجری در سانحه‌ای مشکوک، او ریاست «هیئت روحانی موحدین دروز» در سوریه را برعهده گرفت. این جایگاه که از قرن نوزدهم در خاندان الهجری موروثی بوده، او را به مرجع نخست دینی و اجتماعی در نواحی شمالی و غربی سویدا تبدیل کرد. با این حال، دوران رهبری او با شکاف درون هیئت روحانی همراه شد: گروهی زیر نظر او در قنوات و گروهی دیگر تحت رهبری شیخان حمود الحناوی و یوسف جربوع در عین‌الزمان فعالیت می‌کردند. این اختلاف دیدگاه‌ها، بازتابی از دو رویکرد متفاوت بود: یکی بر ادغام با دولت تأکید داشت و دیگری بر حمایتی مستقل از خود و استقلال.

در جریان اعتراضات سال ۲۰۱۱، الهجری سیاستی محتاطانه در پیش گرفت و کوشید سویدا را از درگیری میان نظام و مخالفان دور نگه دارد. او در همان سال گفت بحران سوریه با هدف «ویران‌کردن کشور و نابودی زیرساخت‌ها» شکل گرفته و حمایت خود را از بشار اسد اعلام کرد. در سال ۲۰۱۵ خواستار مسلح‌سازی سویدا برای مقابله با شبه‌نظامیان شد و هیئتی از نیروهای حشد الشعبی عراق را نیز پذیرفت؛ اقدامی که موقعیت او را به عنوان حامی نظام تقویت کرد. همچنین در سال ۲۰۱۸ جوانان سویدا را به انجام خدمت اجباری نظامی فراخواند.

اما با اوج‌گیری اعتراضات در سویدا در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، مواضع الهجری تغییر یافت. در دسامبر ۲۰۲۱ او به شدت از بشار اسد انتقاد کرد، او را مسئول فقر و هرج‌ومرج دانست و از اعتراضات در درعا حمایت نمود. او در سخنانش بر «برادری واقعی میان سویدا و حوران» تأکید کرد. این چرخش در موضع، هم‌زمان با پایین‌کشیدن مجسمه‌های اسد در سویدا، به مرحله‌ی تازه‌ای در خط‌مشی او انجامید که تمرکز آن بر حفاظت از جامعه دروزی بود، از جمله دعوت غیرمستقیمش به «دولت مدنی برای حمایت از اقلیت‌ها».

پس از سقوط اسد

پس از ۸ دسامبر ۲۰۲۴ و سقوط رژیم اسد، الهجری به مخالف دولت جدید به رهبری احمد الشرع تبدیل شد. در ژوئیه ۲۰۲۵، استان سویدا شاهد درگیری‌های خونینی میان شبه‌نظامیان دروزی و قبایل بادیه‌نشین بود که بیش از ۲۵۰ کشته برجای گذاشت؛ از جمله ۹۲ دروزی و ۹۳ نیروی امنیتی (به گزارش دیدبان حقوق بشر سوریه). الهجری از ورود نیروهای دولتی به سویدا جلوگیری کرد و آنان را به «اعدام میدانی» و نقض آتش‌بس متهم نمود. او در پیامی ویدئویی خواستار «حمایت بین‌المللی شامل تمام کشورها» برای مقابله با آنچه «جنگ نسل‌کشی علیه دروزیان» خواند، شد. این موضع، مانع اجرای توافقاتی مانند «توافق جرمانا» در آوریل ۲۰۲۵ شد که هدفش خلع سلاح سنگین و بازگرداندن آرامش بود.

در گفت‌وگویی با خبرگزاری رویترز در سال ۲۰۲۵، الهجری خواستار تشکیل «دولت مدنی» با تفکیک قوا و حاکمیت قانون شد؛ سخنی که بسیاری آن را نشانه‌ی تمایل به سکولاریسم دانستند. او قانون اساسی جدید دولت را نیز «غیرمنطقی» توصیف کرد و خواهان بازنگری دموکراتیک آن شد.

هرچند هیچ سند روشنی وجود ندارد که الهجری مستقیما از «دولت سکولار» سخن گفته باشد، اما تأکید او بر «دولت مدنی» و «قانون اساسی غیرفرقه‌ای» (در گفت‌وگو با شبکه DW در ژانویه ۲۰۲۵) نشان از گرایشی به سمت آن دارد. او خواهان نظامی بود که همه‌ی سوری‌ها را در چارچوب هویت ملی متحد سازد و منطق اکثریت و اقلیت را کنار بگذارد. در شبکه X (توییتر سابق)، کاربران تحلیل‌گر از جمله @Roaastudies به حمایت او از نظام «غیرمتمرکز» اشاره کردند؛ الگویی که قرار است تنوع قومی و مذهبی کشور را حفظ کند. این دیدگاه، هرچند با نقش مذهبی او در تضاد به نظر می‌رسد، شاید تلاشی برای حفظ موقعیت دروزیان در فضای طایفه‌ای سوریه باشد.

با این حال، دعوت او به دولت مدنی با موانعی روبه‌روست. نخست اینکه نبودِ اظهارات روشن، موجب برداشت‌های متفاوت شده است؛ عده‌ای آن را اقدامی مترقی می‌دانند و عده‌ای دیگر آن را پوششی برای اجرای اهداف قدرت‌های خارجی. در شبکه X، برخی کاربران او را به دوگانگی معیار متهم کرده و نوشته‌اند «می‌خواهند دولت سکولار بسازند، اما وقتی شیخشان فرمان جنگ می‌دهد، همه می‌جنگند!» افزون بر این، گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی ارتباط احتمالی او با اسرائیل، بعد تازه‌ای از اتهام را علیه وی ایجاد کرده است.

هیچ مدرک معتبری مبنی بر گرایش سوسیالیستی الهجری وجود ندارد. هرچند او در سال ۲۰۲۰ خواستار «طرح نجات اقتصادی برای مهار فساد» شد که با برخی اصول عدالت‌طلبانه هم‌خوانی دارد، اما هرگز ایدئولوژی سوسیالیستی را به عنوان یک برنامه‌ی سیاسی یا اقتصادی مطرح نکرد. تمرکز او عمدتا بر حفظ حقوق دروزیان و بهبود وضعیت معیشتی سویدا بوده است.

اتهام ارتباط با اسرائیل اما نقش او را پیچیده‌تر کرده است. اسرائیل که از سال ۱۹۶۷ بلندی‌های جولان را در اشغال دارد، اعلام کرده از دروزیان حمایت می‌کند و به «پیوندهای تاریخی و خانوادگی» با آنان استناد دارد. پس از سقوط اسد، اسرائیل از خلأ امنیتی برای گسترش نفوذ خود در قنیطره بهره برد و توافق جداسازی نیروها در سال ۱۹۷۴ را «ملغی» اعلام کرد. گزارش‌هایی از جمله در وال‌استریت ژورنال، از حمایت اسرائیل از ایده‌ی «خودمختاری دروزیان» در سویدا خبر داده‌اند؛ حمایتی که شامل کمک‌های انسانی و هماهنگی‌های امنیتی بوده است. سفر هیئتی از دروزیان به اسرائیل در مارس ۲۰۲۵ – با وجود انکار مشارکت الهجری از سوی نزدیکانش – این گمان را تقویت کرد.

هم‌زمان، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، دولت جدید سوریه را «نظامی اسلامی افراطی» نامید و حملات هوایی اسرائیل به مواضع نظامی در سویدا افزایش یافت. این رویدادها سبب شد برخی فعالان در شبکه X، از جمله @Ammaraghaalkala، الهجری را متهم کنند که بر حمایت اسرائیل برای ایجاد منطقه‌ای خودمختار تکیه دارد. با این حال، رهبران دیگر دروزی مانند شیخ یوسف جربوع در گفت‌وگو با الجزیره و رسانه‌های دیگر هرگونه ارتباط با اسرائیل را رد کرده و تأکید کردند که «دروزها عرب هستند و مداخله خارجی را نمی‌پذیرند».

جایگاه و چالش‌ها

حکمت الهجری در مقام رهبر مذهبی و سیاسی با چالش‌های متعددی روبه‌رو است. در داخل، اختلاف میان هواداران وحدت با دولت – به‌ویژه گروه یوسف جربوع – و طرفداران استقلال محلی، جایگاه او را تضعیف کرده است. در خارج، اتهامات ارتباط با اسرائیل و مواضع دوپهلو در مورد سکولاریسم، اعتبار او را در معرض تردید قرار داده است. مخالفت سرسختانه‌اش با توافق جرمانا نیز موجب افزایش تنش‌های طایفی در سویدا شد.

در مجموع، حکمت الهجری چهره‌ای است میان دین و سیاست؛ روحانی‌ای که از دولت مدنی سخن می‌گوید و در عین حال متهم به همکاری با نیروهای خارجی است. پیشینه‌ی حقوقی و تغییر مواضعش در طول جنگ داخلی سوریه، او را به نماد پایداری دروزیان بدل کرده، اما دعوتش برای حمایت از اقلیت‌ها در سوریه‌ی ازهم‌گسیخته، همچنان مبهم است و نیازمند شفافیت و دوری از نفوذ خارجی می‌باشد. برای ایفای نقشی سازنده، او باید از تندروی‌ها و شکاف‌های داخلی عبور کرده و به گفت‌وگویی ملی روی آورد که حقوق دروزیان را در چارچوب سوریه‌ای متحد تضمین کند.

منبع:alarab

تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
3337
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی