مقدمه
پیش از ورود به بحث دربارهی نوع نگاه جامعه اردن به جنگ اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی، اشاره به یک نکته حائز اهمیت است. در تاریخ ۲۳ آوریل سال جاری، گروه اخوانالمسلمین در اردن بهعنوان یک گروه ممنوعه اعلام شد. دلیل این اقدام نیز فعالیتهای مسلحانهی این گروه علیه امنیت کشور عنوان گردید. این تصمیم، تأثیر قابل توجهی بر مواضع و دامنهی فعالیتهای «جبهه عمل اسلامی»—شاخهی قانونی اخوانالمسلمین و نزدیکترین حزب سیاسی به این جریان در اردن— و مواضع اسلامگرایان در خصوص جنگ اخیر گذاشت.
اقدام دولت اردن در این زمینه، بهروشنی نشان میدهد که حاکمیت این کشور با فراهمکردن امکان مشارکت نسبتا گستردهی جبهه عمل اسلامی در انتخابات اخیر پارلمانی، درصدد آن بوده تا از آنان بهعنوان سپری در برابر موج واکنشهای مردمی ضدصهیونیستی بهره گیرد و پس از فروکشکردن این موج، با محدودسازی فعالیت آنها، کنترل بیشتری بر فضای سیاسی کشور اعمال کند. اهمیت این موضوع، همانگونه که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد، در تحلیل واکنشها و مواضع جامعهی اردن نسبت به جنگ اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی، نقشی تعیینکننده دارد. این یادداشت، با تکیه بر مشاهدات شبکههای اجتماعی و فضای عمومی، نگاهی اجمالی به برداشتهای رایج در میان اقشار مختلف جامعه اردن در قبال این جنگ خواهد داشت.
بررسی نوع نگاه جامعه اردن به جنگ اخیر
در یک تقسیمبندی کلی، جامعه اردن در مواجهه با جنگ اخیر را میتوان به دو جریان عمده تقسیم کرد:
۱-اسلامگرایان اردنی
۲-سکولارهای اردنی
در درون جریان اسلامگرا نیز، دو طیف مشخص قابل شناساییاند:
الف) اسلامگرایانی که حمایتشان صرفا محدود به چارچوب جنگ غزه است. اکثریت اسلامگرایان اردنی در این دسته قرار دارند.
ب) اسلامگرایانی که موضعی مثبت—البته نرم و محتاطانه—نسبت به ایران در چارچوب نبردش با رژیم صهیونیستی اتخاذ کردهاند. این طیف در اقلیتاند و عمدتا هم از میان اردنیهای فلسطینیتبار میباشند.
اما تحولی که در هفتههای گذشته در اردن رخ داد، یعنی ممنوعیت فعالیت اخوانالمسلمین، ضربهای سنگین به فعالیت و موضعگیریهای جریان اسلامگرا وارد آورد. این اتفاق، فضای سنگینی از خفقان سیاسی را بر آنان تحمیل کرد؛ بهگونهای که به نظر میرسد حتی همان اقلیت دارای مواضع نرم نسبت به ایران نیز دیگر نتوانستند دیدگاه خود را به شکلی آشکار بیان کنند. در نتیجه، گفتمان غالبی که در فضای سیاسی و اجتماعی اردن شکل گرفت، بر این محور استوار شد که:
«این جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی صرفا نبردی بر سر منافع متقابل آنهاست و هیچ ارتباطی به مسألهی غزه ندارد.»
برای نمونه، سَمیح معایطه—از وزرای اسبق، تحلیلگر برجسته و روزنامهنگاران باسابقه اردنی—در بازنشر یکی از گفتوگوهای خود با رسانههای محلی در حساب کاربری خویش در اکس معتقد است، جنگ کنونی میان ایران و رژیم صهیونیستی، نبردی ناشی از توسعهطلبی هر دو طرف است و تهران تنها از آرمان فلسطین برای پیشبرد اهداف خود سوءاستفاده میکند.[1]
دلایل موضع اخیر جامعه اردنی نسبت به جنگ ایران و رژیم صهیونیستی
برای درک این موضع، میتوان به دو عامل عمده و در عین حال ریشهدار اشاره کرد که صرفا مختص به بازهی زمانی اخیر نیستند:
۱-نگاه منفی تاریخی و فرقهگرایانه نسبت به شیعیان:
جامعه اردن و بخش قابل توجهی از نخبگان سیاسی آن، بهطور سنتی نگاه مثبتی به شیعیان ندارند. این رویکرد را حتی میتوان در عدم امکان زیارت مرقد صحابی گرانقدر، جعفر طیار (رحمهالله)، برای شیعیان مشاهده کرد. افزون بر آن، نباید فراموش کرد که اصطلاح «هلال شیعی»—که بهعنوان برچسبی برای اتهام توسعهطلبی مذهبی به ایران و شیعیان بهکار میرود—برای نخستین بار در سال ۲۰۰۴ توسط پادشاه اردن مطرح شد. همچنین نقشآفرینی ایران در جنگ سوریه و تبلیغات گسترده علیه آن، نگاه فرقهگرایانه به ایران را در فضای عمومی اردن تقویت کرد.
۲-ماهیت وابستگی در نظام سیاسی اردن:
نظام حاکم در اردن، ساختاری امنیتی-سیاسی دارد که بهشدت وابسته به آمریکاست. این کشور نهتنها از نظر امنیتی و نظامی، بلکه حتی در زمینههای اساسی مانند انرژی و آب نیز به رژیم صهیونیستی وابسته است. در چنین ساختار وابستهای، انتظار شکلگیری یا تقویت گفتمانی که از ایران حمایت کند، غیرواقعبینانه به نظر میرسد. طبیعتا، اجازهی رسمی یا حتی تلویحی برای بروز چنین گفتمانهایی نیز از سوی ساختار سیاسی حاکم داده نمیشود.
جمعبندی
در نتیجه، مواضع جامعه اردن در قبال جنگ اخیر ایران و رژیم صهیونیستی، محصول ترکیبی از تحولات سیاسی داخلی، ممنوعیت جریانهای اسلامگرا، فضای سرکوب سیاسی و همچنین نگاه تاریخی و فرقهگرایانه نسبت به ایران و شیعیان است. در این میان، وابستگی همهجانبهی نظام حاکم به آمریکا و رژیم صهیونیستی، هرگونه امکان همسویی یا حتی همدلی با مواضع ضدصهیونیستی ایران را بهطور کلی از میان برده است. نگاه غالب در جامعه اردن، جنگ اخیر را نزاعی صرفا برای منافع ژئوپولیتیکی میان دو قدرت منطقهای میداند که هیچ ارتباطی با آرمان فلسطین ندارد.
[1] https://x.com/almamlakatv/status/1937595958260269129?s=46



