محیط شناسی روابط فرهنگی

جنگ ایران و رژیم صهیونیستی از پنجره نگاه لبنانی‌ها

شنبه ۱۴۰۴/۰۴/۲۱
نویسنده:

مقدمه به‌طور کلی، لبنان کشوری است که مسئله فرقه‌گرایی ـ یا همان الطائفیه در زبان عربی ـ در معادلات سیاسی و اجتماعی آن به‌طور چشم‌گیری هژمونى دارد. به‌گونه‌ای که در اصل ۹۵ قانون اساسی این کشور بر تقسیم قدرت و نقش‌آفرینی سیاسی میان فرقه‌ها و اقشار مختلف جامعه تأکید شده…

مقدمه

به‌طور کلی، لبنان کشوری است که مسئله فرقه‌گرایی ـ یا همان الطائفیه در زبان عربی ـ در معادلات سیاسی و اجتماعی آن به‌طور چشم‌گیری هژمونى دارد. به‌گونه‌ای که در اصل ۹۵ قانون اساسی این کشور بر تقسیم قدرت و نقش‌آفرینی سیاسی میان فرقه‌ها و اقشار مختلف جامعه تأکید شده است. این وضعیت، برای نمونه، با کشور عراق متفاوت است که در آن، فرقه‌گرایی دست‌کم در سطح رسمی، امری مذموم تلقی می‌شود؛ هرچند در سطح غیررسمی توجه زیادی به آن می‌گردد.

به همین دلیل، در بررسی نگاه مردم لبنان، شایسته است تحلیل بر اساس تقسیم‌بندی مسلمانان شیعه، مسلمانان اهل سنت، و مسیحیان مارونی صورت گیرد. همچنین، مبنای تحلیل موجود، مشاهدات رسانه‌ای و مشاهدات فضای شبکه‌های اجتماعی خواهد بود.

نگاه مردم لبنان به جنگ فعلی

در میان شیعیان می‌توان گفت که اکثریت مطلق با ایران احساس همبستگی داشتند. این نگاه، با توجه به ایران‌دوستی و ارادت بسیاری از شیعیان لبنان به ولی‌فقیه، و از سوی دیگر، به‌دلیل حمایت گسترده آن‌ها از حزب‌الله لبنان، امری طبیعی تلقی می‌شود. کما اینکه رژیم صهیونیستی هم بخش هایی از جنوب این کشور را دهه‌هاست که اشغال کرده است و این امر هم مزیدی بر صهیونیست‌ستیزی آنان است. البته درباره تمایل اجتماعی این قشر به ورود نظامی حزب‌الله به جنگ اخیر، باید با دیده احتیاط نگریست. با این حال، به‌طور کلی می‌توان گفت بیشترین میزان همبستگی با ایران در جنگ اخیر، در سرزمین شام، از سوی شیعیان لبنان ابراز شده است؛ موضوعی که ریشه در قرابت‌های تاریخی و مذهبی میان شیعیان لبنان و ایران، از دوران صفویه تا کنون دارد. برای نمونه در این باره حسن الدر تحلیلگر شیعه لبنانی و نزدیک به جنبش امل طی توییتی با اشاره به موعد وعده صادق ۳ و همزمانی آن با شب عید غدیر معتقد است، ایران در حال جنگ با روحیه‌ای علوی و برای دفاع از ارزش‌های اسلام محمدی است.[1]

پیش از پرداختن به مواضع اهل سنت و مسیحیان مارونی، باید یادآور شد که در لبنان قانونی تحت عنوان «قانون تحریم اسرائیل» مصوب سال ۱۹۵۵ وجود دارد که هرگونه تعامل با این رژیم را جرم‌انگاری می‌کند. از این رو، حمایت آشکار از رژیم صهیونیستی می‌تواند تبعات قانونی به دنبال داشته باشد و این قانون ممکن است برای برخی شهروندان اهل سنت یا مسیحی، محدودیت‌هایی در ابراز نظر ایجاد کند.

به طور کل در میان اهل سنت لبنان ـ که از نظر تاریخی، سیاسی و اجتماعی، بیش از همه تحت تأثیر سوریه و عربستان سعودی بوده‌اند ـ جوی از بی‌تفاوتی یا در برخی موارد، گرایش غیرمستقیم به سمت رژیم صهیونیستی، از طریق انتقاد از ایران، مشهود بوده است. اما می‌توان گفت جو بی تفاوتی غلبه بیشتری داشته است. برای نمونه حسن مرعب از علمای اهل سنت لبنانی طی توییتی معتقد است، این ایران بود که حریم هوایی خود را برای آمریکا جهت حمله به افغانستان باز کرد و همین ایران بود که با آمریکا برای سرنگونی صدام حسین متحد شد و امروز ایران در حال برداشت ثمره اقدامات پیشین خود است.[2]

اما در میان مسیحیان، وضعیت متفاوت بود. در کنار فضای بی‌تفاوتی، حتی نشانه‌هایی از حمایت علنی از رژیم صهیونیستی نیز به‌وضوح مشاهده شد. این امر البته چندان هم دور از انتظار نیست؛ زیرا در جریان جنگ اخیر میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی ـ که یکی از طرف‌های درگیر، هموطنان همین مسیحیان بودند ـ برخی رسانه‌های مسیحی، به‌ویژه تندروترین شبکه مسیحی لبنان یعنى MTV، با اتهام‌سازی‌هایی درباره اماکن غیرنظامی در مناطق شیعه‌نشین اما با کاربری نظامی (بنابر ادعای این رسانه)، به رژیم صهیونیستی گرا می‌دادند. در نتیجه، طبیعی است که در چنین جنگی که طرف مقابل این رژيم لبنانى نيست و مخالف رويكرد سياسى آنان است، برخی حتی از رژیم صهیونیستی حمایت کنند. برای نمونه در این باره شارل جبور از مسئولان حزب القوات اللبنانیه در توییتی باور داشت، جنگ در زمانی به پایان خواهد رسید که رهبری ایران تسلیم شدن خود را اعلام کند.[3]

دلایل نوع نگاه مردم لبنان به این جنگ

در خصوص دلایل موضع‌گیری شیعیان، در بخش نخست به‌طور نسبی توضیحاتی ارائه شد. اما در خصوص اهل سنت می‌توان به عواملی نظیر تأثیر تخریب وجهه ایران و حزب‌الله در جریان نقش آنها در جنگ سوریه، نزدیکی سیاسی این قشر به عربستان سعودی و حتی اتفاقات و درگیری‌های ۷ می ۲۰۰۸ و نیز نگاه منفی اکثر نخبگان سیاسی اهل سنت لبنان به جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد.

اما درباره مسیحیان مارونی، وضعیت تا حدودی پیچیده‌تر است. این گروه اساسا خود را حاکمان حقیقی لبنان می‌دانند و به همین علت، حتی مشارکت محدود شیعیان در قدرت سیاسی را نیز برنمی‌تابند. از منظر آن‌ها، هرگونه موفقیت ایران در منطقه، به‌معنای تقویت جایگاه حزب‌الله در معادلات سیاست داخلی لبنان است. این نگاه در میان مسیحیان تندرو لبنان، به‌ویژه در چارچوب دو حزب القوات اللبنانیه و الکتائب اللبنانیه بیشتر تجلی می‌یابد.

افزون بر این، برای برخی از این جریان‌ها، حمایت از رژیم صهیونیستی نه‌تنها تابوشکنی محسوب نمی‌شود، بلکه دارای پیشینه‌ای تاریخی نیز هست. همکاری مسیحیان تندرو با رژیم صهیونیستی در وقایع کشتار صبرا و شتیلا و همچنین نقش‌آفرینی ارتش جنوب لبنان به رهبری آنتوان لحد، گواه روشنی بر این موضوع است.


[1] https://x.com/hasandorr/status/1935796608517710311?s=46

[2] https://x.com/imammoraib/status/1936905356556271805?s=46

[3] https://x.com/charlesjabbour/status/1936446405876543634?s=46

3
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
3911
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی