محیط شناسی روابط فرهنگی

به‌رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه؛ نشانه‌ای از یک دومینوی احتمالی

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۴/۲۹
نویسنده:

به‌رسمیت شناختن رسمی دولت طالبان توسط فدراسیون روسیه در تاریخ ۳ ژوئیه، ممکن است اساساً رویکرد جامعه بین‌المللی نسبت به افغانستان را دگرگون کند. از زمان بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، این رژیم طی نزدیک به چهار سال، دستاوردهای دیپلماتیک قابل‌توجهی داشته است. برخلاف دولت نخست طالبان (۱۹۹۶…

به‌رسمیت شناختن رسمی دولت طالبان توسط فدراسیون روسیه در تاریخ ۳ ژوئیه، ممکن است اساساً رویکرد جامعه بین‌المللی نسبت به افغانستان را دگرگون کند. از زمان بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، این رژیم طی نزدیک به چهار سال، دستاوردهای دیپلماتیک قابل‌توجهی داشته است. برخلاف دولت نخست طالبان (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱) که عمدتاً از سوی کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته شده بود، به‌رسمیت شناختن کنونی از سوی یک قدرت بزرگ غیر‌اسلامی نشان‌دهنده‌ی مسیری جدید، عمل‌گرایانه‌تر و فعال‌تر در سیاست خارجی طالبان است؛ چیزی که می‌توان آن را «طالبان ۲.۰» نامید.

پیامدهای به‌رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه

انتصاب سفیر از سوی طالبان در مسکو، برافراشته شدن پرچم طالبان در خاک روسیه و به‌رسمیت شناختن رسمی طالبان به‌عنوان دولت مشروع افغانستان، پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی به همراه دارد.
نخست، طالبان موفق شد از یک قدرت بزرگ جهانی، نه بر اساس پیوندهای دینی یا ایدئولوژیک بلکه با ملاحظات راهبردی، سیاسی و اقتصادی، مشروعیت کسب کند. این امر یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ برای طالبان محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که این رژیم دارای ویژگی‌های اصلی یک دولت و حاکمیت مستقل است.
دوم، این به‌رسمیت شناختن از سوی یکی از نمایندگان برجسته‌ی تمدن اسلاو صورت گرفته است؛ منطقه‌ای که افغانستان در گذشته، به‌ویژه در دوران شوروی، روابطی خصمانه با آن داشته است. با این حال، هر دو طرف نشان داده‌اند که توانایی عبور از کینه‌های تاریخی را دارند و دیپلماسی مبتنی بر واقع‌گرایی و منافع مشترک را در پیش گرفته‌اند.
سوم، اقدام روسیه ممکن است چارچوب نگاه جهانی به افغانستان را تغییر دهد؛ از نگاهی که این کشور را عمدتاً از منظر امنیت منطقه‌ای مشکل‌ساز می‌دانست، به رویکردی که افغانستان را در بستر تنش‌های ژئوپلیتیکی شرق و غرب ادغام می‌کند. با ادامه‌ی عقب‌نشینی قدرت‌های غربی از افغانستان، به‌رسمیت شناختن مسکو می‌تواند راه را برای همکاری‌های گسترده‌تر میان کابل و پایتخت‌های شرقی هموار کند.

چرا روسیه؟

طرف روسی مدتی بود که به‌طور پیوسته برای این اقدام آماده می‌شد. در دسامبر ۲۰۲۴، رئیس‌جمهور روسیه فرمانی را امضا کرد که طالبان را از فهرست سازمان‌های تروریستی حذف می‌کرد؛ تصمیمی که در آوریل ۲۰۲۵ به‌طور رسمی توسط دیوان عالی کشور تأیید شد. در سوم ژوئیه، فرستاده طالبان، گل حسن، رسماً سمت خود را به‌عنوان سفیر در مسکو بر عهده گرفت. تنها چند روز پیش از آن، در اول ژوئیه، نماینده ویژه رئیس‌جمهور روسیه در امور افغانستان، ضمیر کابلوف، اعلام کرد که هفتمین دور مذاکرات «قالب مسکو» در پاییز ۲۰۲۵ برگزار خواهد شد و افغانستان «به‌عنوان یک عضو کامل» در آن شرکت خواهد کرد. این اظهار نظر در سطح بالا نشانه روشنی از آغاز روند به‌رسمیت شناختن رسمی بود.

دلیل این تغییر رویکرد روسیه را می‌توان در چند عامل جست‌وجو کرد:

نخست، روسیه در پی تقویت جایگاه خود در آسیای مرکزی است و افغانستان را بخشی جدایی‌ناپذیر از این منطقه می‌داند. تحولات امنیتی افغانستان تأثیر مستقیم بر منافع منطقه‌ای روسیه دارد، به‌ویژه در تاجیکستان. در ژوئیه امسال، مسکو آغاز صادرات سلاح به افغانستان را به‌عنوان بخشی از راهبرد ضدتروریسم خود اعلام کرد. تجارت سلاح همچنان یکی از ارکان اصلی جعبه‌ابزار سیاست خارجی روسیه است. همکاری در این حوزه می‌تواند مسیر را برای همکاری‌های گسترده‌تر نظامی-صنعتی هموار کند و روابط دوجانبه را به سطحی راهبردی برساند.

دوم، افغانستان بازاری تازه برای صادرات کالاهای روسی محسوب می‌شود. تجارت دوجانبه دو کشور هم‌اکنون به ۱ میلیارد دلار رسیده و هدف‌گذاری آن برای سال ۲۰۲۵ حدود ۳ میلیارد دلار تعیین شده است. در جریان «همایش اقتصادی بین‌المللی سن‌پترزبورگ» در ژوئن ۲۰۲۵، روسیه اعلام کرد که بازار کار خود را به نیروی کار متخصص افغان نیز گسترش می‌دهد. این اقدام به‌معنای فعال‌سازی دومین ابزار اصلی نفوذ روسیه، یعنی مهاجرت کاری، در مسیر افغانستان است.

سوم، روسیه تحت فشار تحریم‌های بین‌المللی، بیش از پیش به‌سوی جنوب جهانی متمایل شده است. بازارهای آسیای جنوبی، به‌ویژه هند و پاکستان، به واردکنندگان اصلی نفت و گندم روسیه تبدیل شده‌اند. در این میان، افغانستان به‌عنوان یک گذرگاه ترانزیتی حیاتی برای جاه‌طلبی‌های قاره‌ای مسکو عمل می‌کند. در اوایل آوریل، روسیه و ازبکستان توافق‌نامه‌هایی برای راه‌اندازی خط آهن ترانزیتی افغانستان امضا کردند که بر اهمیت راهبردی افغانستان در اتصال منطقه‌ای تأکید می‌کند.

چهارم، روسیه وارد رقابت بر سر نفوذ در افغانستان شده و در پی آن است که به یک بازیگر خارجی عمده در سیاست خارجی افغانستان تبدیل شود. در میان قدرت‌های بزرگ، چین یکی از اولین کشورهایی بود که به‌طور دیپلماتیک به طالبان نزدیک شد؛ در فوریه ۲۰۲۴، رئیس‌جمهور شی رسماً اعتبارنامه فرستاده منصوب‌شده طالبان را پذیرفت. از آن زمان، شرکت‌های چینی مانند شرکت نفت و گاز آسیای مرکزی سین‌کیانگ (CAPEIC) و شرکت فلزات چین (MCC) به بازیگران اصلی استخراج نفت و مس در افغانستان تبدیل شده‌اند. همچنین شرکت‌های چینی در حوزه استخراج لیتیوم، در پاسخ به نیاز جهانی خودروهای برقی، پیشرفت‌های چشمگیری داشته‌اند. این موفقیت‌ها ممکن است مسکو را بر آن داشته باشد که تلاش‌های دیپلماتیک و اقتصادی خود برای تثبیت جایگاه در اوراسیا را شدت بخشد.

اثر دومینویی؟

اقدام روسیه ممکن است رویکرد جامعه جهانی نسبت به افغانستان را به‌طور بنیادین تغییر دهد. تاکنون بیشتر کشورها سیاست «صبر و نظاره» را در پیش گرفته‌اند. ازبکستان یکی از معدود استثناها بوده که در مسیر افغانستان سیاست دیپلماسی فعالانه‌ای را دنبال کرده است. تاشکند در مناسبت‌های مختلف در سطح بالا بر لزوم رویکرد هماهنگ بین‌المللی نسبت به افغانستان تأکید کرده و خواستار پذیرش واقعیت حاکمیت طالبان شده است. بااین‌حال، هنوز به‌رسمیت شناختن جمعی رخ نداده است. بازیگران کلیدی منطقه‌ای مانند ایران، پاکستان و برخی کشورهای عربی نیز تاکنون سکوت کرده‌اند. اکنون اقدام روسیه ممکن است در سطح منطقه‌ای و قاره‌ای اثری موجی داشته باشد و کشورهای بیشتری را به بازنگری در مواضع خود درباره به‌رسمیت شناختن دولت تحت رهبری طالبان وادارد.

در همان روزی که روسیه رسماً طالبان را به‌رسمیت شناخت، رئیس‌جمهور ازبکستان نخستین دیدار خود را با معاون نخست‌وزیر افغانستان، عبدالغنی برادر، در حاشیه هفدهمین اجلاس اکو برگزار کرد. ملا برادر که نماینده جناح موسوم به کابل در طالبان است، یکی از حامیان اصلی دولت‌سازی عمل‌گرایانه در افغانستان شناخته می‌شود. این دیدار نشان‌دهنده پایبندی دو طرف به عمل‌گرایی است؛ بااین‌وجود، دشوار است نتیجه گرفت که ازبکستان به‌طور خودکار با موضع مسکو همسو خواهد شد. سیاست تاشکند نسبت به افغانستان مستقل است و با منافع ژئوپلیتیک ملی این کشور هدایت می‌شود. هرگونه به‌رسمیت شناختن احتمالی طالبان از سوی ازبکستان نیز با محاسبات راهبردی خاص به منافع ملی آن کشور مرتبط خواهد بود.

در مورد یکی دیگر از همسایگان افغانستان، یعنی ایران، انتظار نمی‌رود تهران از الگوی مسکو پیروی کند. در بحبوحه درگیری با اسرائیل، گزارش‌ها حاکی از آن است که نهادهای اطلاعاتی ایران حضور افغان‌های مرتبط با عوامل اسرائیلی را مشکوک دانسته‌اند. این موضوع یکی از عوامل اصلی کمپین اخراج گسترده اتباع افغان توسط ایران بوده است. تنها در ژوئن ۲۰۲۵، ایران بیش از ۲۵۰ هزار افغان را اخراج کرد. در این شرایط، روابط دوجانبه همچنان روندی رو‌به‌تیرگی دارد.

پاکستان که به‌طور سنتی یکی از اصلی‌ترین گزینه‌ها برای به‌رسمیت شناختن طالبان تلقی می‌شود، روابط پیچیده‌ای با افغانستان دارد. اسلام‌آباد در حال اجرای اخراج گسترده پناهندگان افغان بوده و گهگاه گذرگاه‌های تجاری مرزی را مسدود کرده است. بااین‌حال، پس از نشست غیررسمی سه‌جانبه وزرای امور خارجه چین، افغانستان و پاکستان که در ۲۱ مه در پکن برگزار شد، نشانه‌هایی از بهبود روابط کابل و اسلام‌آباد دیده شده است. این نزدیکی اخیر، در کنار تغییر دیپلماتیک روسیه، ممکن است به‌زودی اسلام‌آباد را به‌سمت به‌رسمیت شناختن رسمی طالبان سوق دهد.

چین احتمالاً اقدامات خود را بر اساس الگوی روسیه پیش نخواهد برد. پکن پیش‌تر دستور کار ویژه خود را در قبال افغانستان تعیین کرده و عمدتاً افغانستان را از منظر آسیای جنوبی می‌نگرد – به‌ویژه در چارچوب ابتکار کمربند و جاده (BRI) و کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC). به‌احتمال زیاد چین در بیست‌وپنجمین نشست سازمان همکاری شانگهای (SCO) که قرار است اواخر اوت و اوایل سپتامبر ۲۰۲۵ در تیانجین برگزار شود، توجه ویژه‌ای به مسئله افغانستان خواهد داشت. اگر چین رسماً طالبان را به‌رسمیت بشناسد، این اقدام می‌تواند موج گسترده‌تری از به‌رسمیت شناختن را       هم در چارچوب سازمان همکاری شانگهای و هم در سطح جهانی رقم بزند.

تصمیم روسیه ممکن است در میان برخی کشورهای آسیای مرکزی بازتاب پیدا کند. قزاقستان یکی از گزینه‌های بالقوه برای به‌رسمیت شناختن طالبان است. آلماتی در این مسیر گام‌های معناداری برداشته است؛ در ژوئن سال گذشته، قزاقستان طالبان را از فهرست سازمان‌های تروریستی خود حذف کرد. مقامات قزاق همچنین چندین سفر سطح بالا به کابل داشته‌اند. در حال حاضر، به نظر می‌رسد مانع عمده‌ای برای آغاز روند به‌رسمیت شناختن رسمی طالبان از سوی قزاقستان وجود ندارد.

تاجیکستان که از ابتدا رویکردی سرد نسبت به طالبان داشت، ممکن است اکنون با توجه به سیگنال دیپلماتیک روسیه در سیاست خود تجدید نظر کند. هرچند دوشنبه هنوز تا به‌رسمیت شناختن فاصله دارد، اما نشانه‌هایی از گرم شدن روابط با کابل دیده می‌شود.

علاوه بر این، بلاروس – نزدیک‌ترین متحد روسیه – احتمالاً از این روند پیروی خواهد کرد. هرچند به‌رسمیت شناختن از سوی مینسک روابط دوجانبه با کابل را چندان عمیق نخواهد کرد، اما تلاش‌های دیپلماتیک مسکو را تقویت کرده و به اثر موجی تحت رهبری روسیه کمک خواهد کرد.

نگاهی به آینده

به‌رسمیت شناختن رژیم طالبان توسط روسیه می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای جدید در تعامل بین‌المللی با افغانستان باشد. از یک‌سو، به‌رسمیت شناختن توسط یک بازیگر بزرگ جهانی مانند روسیه می‌تواند اثر دومینویی ایجاد کرده و روندی گسترده‌تر از عادی‌سازی را آغاز کند. از سوی دیگر، این اقدام ممکن است رقابت میان قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بر سر حوزه‌های نفوذ در داخل افغانستان را تشدید کند.

افزون بر این، پشتکار دیپلماتیک طالبان شایان توجه است. این جنبش از طریق تلاش‌های مستمر، موفق به کسب به‌رسمیت شناختن نه از یک متحد عقیدتی یا قدرت منطقه‌ای، بلکه از یک کشور صاحب‌نفوذ جهانی شده است. این امر نشان‌دهنده تکامل مسیر دولت‌سازی و رفتار سیاست خارجی طالبان است؛ بازیگری که اغلب در گفتمان بین‌المللی نادیده گرفته می‌شد. اجلاس آتی سازمان همکاری شانگهای در تیانجین به‌احتمال زیاد فصلی جدید در تعاملات دیپلماتیک مربوط به پرونده افغانستان خواهد گشود.

5
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
2105
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی