حتی قبل از اینکه ایران صدها هواپیما بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران برای مهار اقدامات تحریکآمیز خود و گروههای مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند.
حمله انتقام جویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به خاک اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. چین مدتهاست که بزرگترین شریک تجاری ایران است و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیس جمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواستهاند تا به کنترل تهران کمک کند، به ویژه در حالی که ماهها حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط ایران تشویق میشوند، حمل و نقل جهانی را مختل کرده است.
جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی گفت: « حدود یک سوم از کل تجارت ایران با چین شکل میگیرد و این کشور به یک محافظ مهم برای منافع ایران در شورای امنیت تبدیل شده است. به نظر من چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای نفوذ بر ایران دارد، اگر بخواهد.»
با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکا فشار را بیشتر میکنند. در تازهترین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قریب به اتفاق قانون تحریمهای انرژی ایران و چین را تصویب کرد. این قانون برای هدف قرار دادن شرکتهای چینی که نفت خام ایران را خریداری میکنند و در نتیجه پول را به اقتصاد ایران پمپاژ میکنند، طراحی شده است. این لایحه برای تصویب نهایی به سنا منتقل شده است.
جوش گوتهایمر، نماینده دموکرات کنگره گفت: «در حالی که ما اینجا هستیم، ایران از تجارت نفتی خود با چین برای آوردن درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری در روز استفاده میکند. با وارد کردن میلیونها بشکه نفت در روز، چین ایران را در تجارت نگه میدارد و بودجه مهمی را برای برنامههای سیاس-نظامی تهران، از جمله توسعه موشک و سلاحهای هستهای فراهم میکند.»
تعداد کمی از کشورها به اندازه پکن روابط اقتصادی قابل توجهی با تهران دارند. چین بیش از یک دهه است که بزرگترین شریک تجاری ایران است، رابطهای طولانی مدت که عمدتاً حول تجارت نفت میچرخد. بین سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳، شرکتهای چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردند و فروش را به بالاترین سطح ۱۰ سال اخیر رساندند. با این حال، رابطه اقتصادی آنها نیز نابرابر است، مثلاً سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین رفت اما چین فقط به ایران متکی نیست و بسیاری از کشورهای دیگر به عنوان تأمین کننده انرژی در کنار خود حفظ کرده است. تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین در عرصه انرژی را تشکیل میدهد.
پاتریشیا کیم، یکی از همکاران مؤسسه بروکینگز، به فارین پالسی گفت:«پکن به عنوان بزرگترین شریک تجاری و حامی قدرت بزرگ ایران، از کانالهای ارتباطی با تهران برخوردار است و بدون شک نفوذ بیشتری نسبت به ایالات متحده یا متحدانش بر این کشور دارد اما سخت است که بگوییم پکن چقدر میتواند تهران را کنترل کند، اگر رهبران چین تصمیم بگیرند که رویکرد مداخله گرانهتری را اتخاذ کنند.»
ویلئام فیگوروا، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن در هلند گفت: «در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت اهرم خاصی دارد، استفاده از این اهرم هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالش برانگیز است. به عنوان مثال، پالایشگاههای خصوصی چینی که در بازار سیاه فعالیت میکنند، به طور غیرقانونی بخش زیادی از نفت ایران را خریداری میکنند، نه پالایشگاههای دولتی. تنظیم این پالایشگاههای خصوصی به طور مشخصی دشوار تر است و کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین را برای پکن به چالش میکشد.»
مقیاس سرمایهگذاری چین در ایران، که عمدتاً توسط شرکتهای خصوصی هدایت میشود، همچنان نقطهای دردناک در روابط بین دو کشور است. فیگوروا گفت که چین «سرمایهگذاری زیادی برای ایران نداشته استکه این مهم باعث شکایت تهران شده است و این کشور، بر تمایل آنها برای موافقت چین با سرمایهگذاری فشار میگذارد.»
اریک اولاندر، سردبیر پروژه چین-گلوبال ساوت، یک سازمان غیرانتفاعی متمرکز بر روابط چین با آفریقا و گلوبال ساوت گفت: «ایران قبلاً تمایل خود را برای آزمایش بزرگترین مشتری خود نشان داده است. به عنوان مثال، دسامبر گذشته، ایران محمولههای نفتی را محدود کرد و قیمتهای خود را به خریداران چینی افزایش و فروش نفت را کاهش داد . تهران نشان داد که در روابط اقتصادی محدودیتهای خود را دارد.»
در همین حال، چین هیچ نشانهای از موافقت با فشارهای واشنگتن نشان نمیدهد. پکن مراقب بوده که بیشتر در حاشیه جنگ اسرائیل و حماس بماند و از این درگیری برای هماهنگی با کشورهای جنوب جهانی استفاده کرده است. وقتی پکن از ایران خواست تا حملات انصارالله در دریای سرخ را مهار کند به این خاطر بود که این حملات به منافع چین آسیب وارد میکرد.
واشنگتن و پکن همچنین دیدگاههای بسیار متفاوتی از وقوع درگیری گستردهتر در خاورمیانه دارند. در پی حمله ایران علیه اسرائیل، به نظر میرسیدکه پکن از اقدامات تهران حمایت کرده است. لین جیان، سخنگوی وزارت خارجه چین که پاسخ ایران را «عملی در راستای دفاع از خود» توصیف کرده بود، گفت: «چین به شدت حمله به سفارت ایران در سوریه را محکوم و معتقد است که این حمله نقض جدی و غیرقابل قبول قوانین بینالمللی است.»
اولاندر گفت: «رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، هرگز نمیتوانست دستورات ایالات متحده را به ویژه با ایران قبول کند. چشمانداز قبول این دستورات هیچ معنایی ندارد. منطق همه اینها، که ما از چینیها میخواهیم از نفوذشان برای مهار یا محدود کردن ایرانیها استفاده کنند، منطقی نیست. این یک سیاست بد برای چینیها است.»