محیط شناسی روابط فرهنگی

نوزرتشت‌گرایی در میان کردهای عراقی

شنبه ۱۴۰۴/۰۶/۲۹
نویسنده:

پس از وقایع تکان‌دهنده سال ۲۰۱۴ و ظهور گروه داعش، چشم‌انداز فرهنگی و مذهبی کردستان عراق شاهد تحولی قابل توجه بود. خشونت‌های بی‌سابقه این گروه، بخشی از جامعه کرد را به سرخوردگی عمیقی از اسلام سوق داد. در این میان، در حالی که بسیاری به سمت بی‌دینی یا ندانم‌گرایی گرایش…

پس از وقایع تکان‌دهنده سال ۲۰۱۴ و ظهور گروه داعش، چشم‌انداز فرهنگی و مذهبی کردستان عراق شاهد تحولی قابل توجه بود. خشونت‌های بی‌سابقه این گروه، بخشی از جامعه کرد را به سرخوردگی عمیقی از اسلام سوق داد. در این میان، در حالی که بسیاری به سمت بی‌دینی یا ندانم‌گرایی گرایش پیدا کردند، جریانی دیگر برای بازیابی هویت خود به گذشته‌های دور نگریست و به آیین زرتشت پناه برد. از دیدگاه این نوکیشان، زرتشت‌گرایی صرفاً یک انتخاب مذهبی جدید نبود، بلکه بازگشتی به دین «اصیل» و «اجدادی» کردها پیش از ورود اسلام به شمار می‌رفت. این جنبش هویتی-مذهبی با تأسیس دو مرکز زرتشتی در شهر سلیمانیه در سال ۲۰۱۵، که هر دو توسط دولت منطقه‌ای کردستان به رسمیت شناخته شدند، وجهه‌ای رسمی و نهادینه به خود گرفت. اما این بازگشت، احیای دقیق سنت‌های تاریخی زرتشتی رایج در ایران یا هند نبود؛ بلکه تلاشی برای خلق یک «زرتشت‌گرایی کردی» بود؛ نسخه‌ای مدرن، ملی‌گرایانه و لیبرال که به عنوان پاسخی به بحران‌های معاصر و ابزاری برای تمایز هویتی عمل می‌کرد. این نوکیشان، اسلام را عامل اصلی «عقب‌ماندگی» فرهنگی و سیاسی خود، به‌ویژه در زمینه حقوق زنان و ناکامی در دستیابی به استقلال ملی، می‌دانستند و بازگشت به آیین زرتشت را راهی برای اصلاح این وضعیت و همسویی با ارزش‌های جهان مدرن تلقی می‌کردند.

بنیان‌های ملی‌گرایانه و شورش علیه اسلام

ریشه‌های جنبش نوزرتشتی کردی عمیقاً با گفتمان ملی‌گرایی کردی در هم تنیده است. این پیوند آنچنان قوی است که باعث شده این جنبش، با وجود آنکه در جهان اسلام می‌تواند به عنوان ارتداد تلقی شود، با مخالفت گسترده‌ای روبرو نشود و حتی از حمایت کردهای سکولار طبقه متوسط و بالا و کردهای بازگشته از اروپا برخوردار گردد. روایت اصلی نوکیشان، روایتی از ستم تاریخی و تحمیل فرهنگی است. آن‌ها معتقدند که اسلام با زور بر اجدادشان تحمیل شده و کردها همواره قربانی خشونت‌هایی بوده‌اند که به نام اسلام بر آن‌ها روا داشته شده است. از این منظر، گرویدن به زرتشت‌گرایی یک کنش شورشی علیه سلطه اعراب و اسلام است. آن‌ها با «بازپس‌گیری دین اجدادی»، خود را از سایر کردهایی که در ذهن و روح «برده اسلام» باقی مانده‌اند، متمایز می‌کنند.

این جنبش برای تقویت مشروعیت خود، به تاریخ باستان متوسل می‌شود. ادعای اصلی این است که کردها از نسل مادها، یک قوم باستانی ایرانی، هستند. چهره‌هایی مانند کریم سورنی، سیاستمدار کرد، پا را فراتر گذاشته و ادعا می‌کنند که زرتشت پیامبر در ارومیه (که آن را «کردستان شرقی» می‌نامند) متولد شده و به زبان هورامی، یکی از گویش‌های کهن کردی، سخن می‌گفته است. این روایت‌های تاریخی، که صحت‌سنجی آن‌ها دشوار است، کارکردی سیاسی دارند و هدفشان اثبات قدمت و اصالت هویت کردی در برابر هویت‌های عربی، ترکی و فارسی است. این ایده که کردها در اصل زرتشتی بوده‌اند، برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ توسط برادران بدرخان مطرح شد و در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به یکی از اصول محوری جنبش ملی‌گرایانه کردهای ترکیه (PKK) به رهبری عبدالله اوجالان تبدیل شد. اوجالان آشکارا زرتشت‌گرایی را از نظر فکری و اخلاقی برتر از اسلام می‌دانست و آن را نیرویی رهایی‌بخش برای رهایی کردها از ستم داخلی و خارجی معرفی می‌کرد.

نقد نوکیشان به اسلام بسیار تند و صریح است. آن‌ها اسلام را دینی ذاتاً خشونت‌آمیز و سرکوبگر زنان تعریف می‌کنند و اعمالی مانند چندهمسری، حجاب اجباری و قتل‌های ناموسی را به شدت محکوم می‌کنند. پیر لقمان، یکی از بنیان‌گذاران مراکز زرتشتی، در اظهاراتی جنجالی، فتوحات صدر اسلام را با اقدامات داعش مقایسه کرده و معتقد است هر دو از منطق یکسانی پیروی می‌کنند. این دیدگاه که بازتابی از اسلام‌هراسی رایج در غرب است، تلاشی است برای جدا کردن هویت کردی از «شرق عقب‌مانده» و پیوند زدن آن با ارزش‌های «روشنفکرانه» غربی مانند صلح‌طلبی، برابری جنسیتی و دموکراسی. تجربه تلخ تاریخی کردها، به‌ویژه کمپین نسل‌کشی «انفال» توسط رژیم صدام حسین که نام خود را از یکی از سوره‌های قرآن گرفته بود، این بیگانگی از اسلام را تشدید کرد و زمینه را برای پذیرش روایتی جایگزین مانند زرتشت‌گرایی فراهم آورد.

ساخت یک زرتشتی‌گری نوین و لیبرال

با وجود تأکید فراوان بر ریشه‌های باستانی، زرتشت‌گرایی کردی علاقه چندانی به بازسازی دقیق مناسک، قوانین پیچیده پاکی و متون کهن زرتشتی ندارد. در عمل، این جنبش دین را به یک اصل اخلاقی ساده و جهان‌شمول تقلیل داده است: «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک». این رویکرد حداقلی، راه را برای تفاسیر شخصی و همسو کردن دین با ارزش‌های لیبرال امروزی باز می‌کند. در این میان، دو رویکرد متفاوت در میان رهبران این جنبش در سلیمانیه قابل تشخیص است. مرکز اول به رهبری پیر شالیار لقمان فرهاد پهلوان، که سال‌ها در بریتانیا زندگی کرده، رویکردی مناسک‌گراتر دارد. پیروان او از نماد «فَرَوَهَر» به عنوان گردنبند یا سنجاق سینه استفاده می‌کنند و بر احیای سنت‌های اجدادی تأکید دارند. در مقابل، مرکز دوم با نام «یسنا» به رهبری آوات حسام‌الدین، که او نیز از کردهای بازگشته از اروپاست، زرتشت‌گرایی را بیشتر یک فلسفه می‌داند تا یک دین. آوات حسام‌الدین مناسک و قوانین پاکی را «خرافات» و «اختراعات ایرانی» می‌داند که برای کردهایی که به دنبال نسخه «اصیل» دین خود هستند، الزام‌آور نیست. او بر علم، خرد و قضاوت اخلاقی مستقل تأکید می‌کند و زرتشت‌گرایی را در تقابل با اسلام «عقب‌مانده و غیرمنطقی» قرار می‌دهد.

یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های این زرتشت‌گرایی نوین، تأکید شدید آن بر حقوق زنان است. نوکیشان معتقدند که زنان کرد پیش از اسلام «آزاد» بوده‌اند و از حقوقی مانند انتخاب همسر و حق طلاق برخوردار بوده‌اند. آن‌ها با رمانتیک‌سازی گذشته، ادعا می‌کنند که برابری جنسیتی در فرهنگ اصیل کردی وجود داشته و این اسلام بوده که فرهنگ مردسالار را بر آن‌ها تحمیل کرده است. این دیدگاه آرمانی، اگرچه ممکن است با واقعیت‌های تاریخی انطباق کامل نداشته باشد، اما کارکرد مهمی در ارائه یک آلترناتیو فرهنگی مترقی در برابر اسلام محافظه‌کار دارد. علاوه بر فمینیسم، احترام به طبیعت و حیوانات نیز از دیگر اصول این جنبش است که از ایدئولوژی PKK وام گرفته شده است. برای مثال، آوات حسام‌الدین با نگهداری یک سگ در حیاط مرکز خود، ممنوعیت اسلامی نگهداری سگ را به چالش می‌کشد و عشق زرتشتی به حیوانات را به نمایش می‌گذارد. این تلاش برای نهادینه‌سازی و کسب رسمیت دولتی، که با تصویب ماده ۵ قانون اساسی کردستان مبنی بر آزادی دین در سال ۲۰۱۵ تسهیل شد، نشان‌دهنده تمایل این جنبش برای تأثیرگذاری بر ساختارهای اجتماعی و سیاسی و ترویج ارزش‌های اروپایی-آمریکایی به عنوان ارزش‌های اصیل کردی است.

چالش‌ها و افول یک رویا

جنبش نوزرتشتی در مسیر خود با چالش‌هایی نیز روبرو بوده است. رویکرد تهاجمی آن‌ها نسبت به اسلام، واکنش تند برخی از روحانیون مسلمان را برانگیخت. عبداللطیف، یک واعظ سلفی مشهور در سلیمانیه، زرتشتیان را به بی‌اخلاقی و زنای با محارم متهم کرد؛ اتهامی که کلیشه‌ای رایج برای بی‌اعتبار کردن اقلیت‌های دینی در خاورمیانه است. در پاسخ، زرتشتیان مستندی با عنوان «پس از ۱۴۳۷ سال» تولید کردند تا به این اتهامات پاسخ دهند و دلایل رویگردانی کردها از اسلام پس از ظهور داعش را به تصویر بکشند. این جنگ رسانه‌ای، شکاف عمیق فرهنگی میان اسلام‌گرایان محافظه‌کار و جریان‌های سکولار و ملی‌گرا در جامعه کردستان را آشکار ساخت. با این حال، شور و هیجان اولیه این جنبش به تدریج فروکش کرد. از سال ۲۰۱۷ به بعد، با بروز بحران اقتصادی، رسوایی‌های مالی در یکی از مراکز زرتشتی، و مهم‌تر از همه، سرخوردگی عمیق ناشی از شکست همه‌پرسی استقلال کردستان، امید به آینده‌ای روشن رنگ باخت. خستگی عمومی ناشی از سال‌ها جنگ و میزبانی از پناهندگان نیز بر این فضا تأثیر گذاشت. بسیاری از کردهای بازگشته از اروپا که موتور محرک این جنبش بودند، دوباره کردستان را ترک کردند. اگرچه نمادهای زرتشتی همچنان در فضای عمومی سلیمانیه حضور دارند و رستوران‌ها به نام شخصیت‌های اساطیری نام‌گذاری می‌شوند، اما آن شور و اشتیاق اولیه از میان رفته است. با این وجود، جنبش نوزرتشتی کردی، حتی در دوره کوتاه شکوفایی خود، نمونه‌ای برجسته از خلاقیت فرهنگی بود؛ تلاشی برای بومی‌سازی مفاهیم مدرنی چون دموکراسی و حقوق زنان و ارائه آن‌ها به عنوان ارزش‌های اصیل کردی در پاسخ به بحران‌های پیچیده جهان معاصر. این جنبش نشان داد که چگونه هویت‌های دینی و ملی می‌توانند در شرایط بحرانی بازتعریف و بازآفرینی شوند.[1]


[1] منبع

6
تعداد بازدید:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
3898
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی