حمله تروریستی در قالب عملیات زیرگیری با خودرو که در یک بازار خرید سال نو میلادی در شهر ماگدبورگ در شرق آلمان در شامگاه 1 دی ماه رخ داد و 4 کشته و بیش از 200 زخمی بر جای گذاشت، بار دیگر مردم آلمان، اروپا و جهان را به یاد حملات تروریستی سابق انداخت؛ به ویژه که عامل این حمله یک شهروند آلمانی سعودیالاصل بوده است.
در نگاه اول با توجه به حمله مشابه 8 سال قبل در آلمان توسط یک مهاجر تونسی با سوابق و روابط اسلامگرایانه و همچنین تحولات اخیر درسوریه و به قدرت رسیدن اسلامگرایان، ذهنها به سمت یک عملیات تروریستی جدید از سوی گروه های تروریستی از قبیل داعش و حتی القاعده متبادر شد. اما مشخصات و سابقه متهم پرونده، همگان را شگفت زده کرد؛ تا جایی که پیتر نویمان، کارشناس برجسته تروریسم آلمانی در ایکس با انتشار یک پستی گفت که پیش از این هرگز با مظنون یک اقدام خشونتآمیز جمعی با این مشخصات برخورد نکرده است.[1]
به هر روی، این بار یک عملیات تروریستی در این ابعاد نه توسط یک اسلامگرای افراطی بلکه توسط یک فعال اسلام ستیز در قلب اروپا رخ داده است که همین مسئله، آن را از اتفاقات مشابه پیشین، کاملا متمایز میسازد. پارادوکس ماجرا آن جاست که فرد جانی، یک سعودیالاصل از منطقه شیعهنشین شرق عربستان با سابقه الحاد و اسلامستیزی است و این اجتماع تناقضات در چنین حادثهای، نگاهها را بیش از هرچیز به مقوله الحاد در سرزمین نزول وحی معطوف کرده است.
دختران بدون حجاب، انواع و اقسام توهین رکیک و شبهه نسبت به اسلام، پیامبر صلواتالله علیه و مقدسات اهل سنت و شیعه و هرگونه خبر و رویدادی که علیه اسلام باشد را میتوان در صفحه عبدالمحسن در شبکه ایکس پیدا کرد.[2] البته باید اشاره داشت که او فعالیت اصلی خود را بر حمایت از زنان ملحد خلیج فارس و کمک به آنان جهت مهاجرت به آلمان متمرکز کرده و برای انجام این کار وبسایت wearesaudis.net. را ایجاد کرده بود. به اذعان رسانه های غربی، او در این مسیر تنها نبوده و شبکههای مطرحی همچون cnn، bbc و رسانههای آلمانی با وی مصاحبههای متعددی در مورد فعالیتهایش جهت فراری دادن دختران ملحد از عربستان و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس به کشورهای غربی انجام داده و فعالیت های وی را پوشش داده بودند.[3]
شاید این روزها عبد المحسن معروفترین ملحد از سرزمین وحی باشد و خود این ملحد بودن، صرف نظر از فعالیتهای گسترده ضد اسلامی او که با پشتیبانی رسانههای معروف غربی همراه بوده است، با توجه به نمادین بودن سرزمین حجاز به عنوان مهبط وحی و همچنین نوع رویکرد وهابیت و حاکمیت سعودی در قبال الحاد و اجرای مجازات اعدام، تعجب جهانیان را بر انگیخته است. اما او تنها ملحد اسلامستیز سعودیتبار نبوده است؛ میتوان به افرادی مثل رعنا احمد ملحد ساکن آلمان و کنشگر امور زنان، حمزه کاشفی که با توییتهای ضد اسلامی خود سبب بروز حواشی گستردهای در عربستان شده و به مجازات اعدام نیز محکوم شد و به دلیل اعتراضات نهادهای بینالمللی پس از سالها حبس آزاد شد و حتی عبدالله القاسمی نویسنده و عالم وهابی پیشین سعودی اشاره نمود.
اما الحاد در سرزمین وحی به همین موارد منتهی نمیشود. حتی مجازات اعدام و برخورد بسیار سخت با مساله الحاد باعث نشده انتشار تفکرات ضد اسلامی توسط فعالان با هویت مخفی ملحد با تابعیت سعودی در شبکه های اجتماعی متوقف گردد.
با اینکه تخمین تعداد ملحدان در عربستان سعودی به دلیل قوانین سختگیرانه این کشور در برابر ارتداد و ننگ اجتماعی مرتبط با آن ،کار بسیار مشکلی میباشد، اما با توجه به نظر سنجیها و دادههای مختلف میتوان برآوردی نسبی از اوضاع داشت. به عنوان مثال، نظرسنجی بینالمللی Gallup در سال 2012 نشان داد که 5% از 502 پاسخدهنده سعودی به عنوان "آتئیست" معرفی شدهاند که رتبه اول را در سرزمینهای اسلامینشان میدهد و یا طبق گزارش وزارت امور خارجه ایالات متحده در سال 2022، تقریباً 242000 آتئیست یا اگنوستیک در عربستان سعودی حضور دارند.[4]
این آمارها در جایی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند که دقت کنیم عربستان سعودی بر پایه مشارکت قوی میان خاندان سلطنتی آلسعود و جریان وهابیت، که تفسیری بسیار بنیادگرایانه و سلفی از اسلام سنی دارد، پایهگذاری شده است. الحاد بر اساس قوانین عربستان نوعی تروریسم تلقی میشود و در سال 2014، یک فرمان سلطنتی «ترویج افکار الحادی به هر شکلی» را جرمانگاری کرد و آن را با اعمالی که پایههای دولت را تضعیف میکنند برابر دانست و تا به امروز مقامات سعودی پلتفرمهای آنلاین را برای محتوایی که ضد اسلامی یا الحادی تلقی میشود، زیر نظر دارند.
از عوامل گسترش الحاد در عربستان سعودی میتوان به دسترسی بی ضابطه به اینترنت، مواجهه با آتئیسم غربی در اثر سفر به خارج جهت تحصیل با بورس های تحصیلی، ، روندهای جهانی در حرکت به سمت لائیسیته و الحاد و همچنین تاسیس شبکه های رسانه ای توسط اشراف سعودی که زیست غیر دینی را ترویج میکنند «نظیر NBC و روتانا» و از همه مهمتر اثر خود وهابیت بر الحاد و سرخوردگی جوانان از نهادهای وهابی اشاره کرد.
وهابیت که تفسیر تحت اللفظی و محدودی از اسلام را ارائه داده و فضایی برای زیر سؤال بردن خودش و یا ارائه تفسیرهای جایگزین از اسلام باقی نمیگذارد، سبب از بین رفتن تنوع فکری یا کلامی شده است. این نگاه برای برخی از سعودیها، بهویژه در دنیایی که به سرعت در حال جهانی شدن است و نمیتوان در آن مانع برخورد و ارتباط افکار و ایدئولوژیهای مختلف شد، بسیار انعطافناپذیر و متصلب جلوه میدهد. این مورد سبب میشود که افرادی که به آموزههای وهابیت انتقاد وارد میکنند، اغلب خود را کاملاً از ایمانْ بیگانه دیده و الحاد را به عنوان نوعی راه رهایی تلقی کنند.
از سوی دیگر نفاق و فساد ادراک شده در میان مفتیهای وهابی باعث از بین رفتن اعتبار آنها شده است. دولت سعودی برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود از مدتها پیش به روحانیون وهابی متکی بوده است. اکنون نیز علمای «جامی» یا «مدخلی» ابزار مشروعیتزایی برای آلسعود به شمار میآیند؛ علمایی که بر خلاف اسلاف وهابی و سلفی خود، هنجارشکنیهای اجتماعی و فرهنگی را توجیه میکنند و تنها بر طبل اطاعت بیچون و چرا از حاکم جامعه میکوبند. از همین رو، بسیاری از سعودیها، به ویژه شهروندان جوانتر، این رهبران مذهبی را ریاکار و تابع حاکم و نه امر الهی میدانند که به جای حمایت از اصول دینی واقعی، با منافع دولتی همسو هستند. این ناامیدی از تشکیلات وهابیت باعث شده که برخی از سعودی ها اساس دین خود را زیر سوال ببرند.[5]
سرکوب اجتماعی و فقدان آزادی فردی ناشی از وهابیت و ذات حاکمیت سلطنتی خاندان آل سعود که حتی در عصر اصلاحات بنسلمانی چیزی از این سرکوبها کاسته نشده و همه چیز را دیکته میکند عامل دیگری است که اغلب باعث ایجاد حس خفگی میشود، به ویژه برای افرادی که با هنجارهای سنتی مطابقت ندارند. الحاد در اینجا به عنوان شکلی از شورش احساس میشود و این امر به ویژه در میان جوانان رایج است، که ممکن است بیخدایی را نوعی مقاومت در برابر آنچه که به عنوان یک سیستم ظالمانه درک میکنند، ببینند.[6]
با همه این تفاسیر، شروع اصلاحات بنسلمانی در جامعه وهابیزه سعودی بحثهایی را درباره تشدید شیوع الحاد در عربستان برانگیخته است. این اصلاحات برخی از محدودیتهای اجتماعی مانند تفکیک جنسیتی و ممنوعیتهای سرگرمی را کاهش داده که همین امر فضای بازتری را برای برخی افراد ایجاد کرده است تا هنجارهای سنتی و دینی را زیر سوال ببرند. این روند تاثیر بسزایی بر نسل جدید میگذارد و آنها را با دوگانگی میان خانوادههای سنتی متشرع خود و آزاديها و ولنگاریهای جدید میگذارد.
آینده الحاد در عربستان سعودی تا حد زیادی به تعادل بین اصلاحات بن سلمانی و نحوه بازخورد این اصلاحات در میان قشر وهابی در داخل این کشور بستگی دارد اما میتوان تصور نمود که افراط و سختگیریهای تفکرات وهابی در سده اخیرکه سبب الحاد جوانان نسل گذشته سعودی شده بود و تفریط روزافزون اصلاحات بنسلمانی در دهه اخیر که اثرات واضحی بر دینگریزی جامعه سعودی داشته، دست در دست یکدیگر میتوانند بیش از پیش الحاد و کفر را در سرزمین وحی گسترش دهند.
[1] https://www.cbsnews.com/news/what-we-know-about-suspect-christmas-market-attack-magdeburg-germany/
[2] https://x.com/DrTalebJawad?s=09
[3] https://www.cnn.com/2024/12/21/europe/suspect-germany-christmas-market-attack/index.html
[4] https://fpif.org/number-of-atheists-in-the-arab-world-rivals-the-west/
[5] https://pulitzercenter.org/stories/rise-atheism-saudi-arabia-where-talking-about-atheism-illegal