از همان ابتدا مشخص بود که پیشبینی ترکیب کابینه استارمر از حدس ترکیب تیم ملی فوتبال انگلیس در فینال مسابقات یورو 2024 راحتتر باشد. با این وجود، ترکیب اعضای این کابینه یک غافلگیری داشت. انتصاب لیزا نندی به عنوان وزیر امور خارجه در امور فرهنگ، رسانه و ورزش (DCMS) باعث ناامیدی اولیه در محافل توسعه شد؛ زیرا نندی چشم اندازی جدید و تفکر تازه بسیار مورد نیاز را برای توسعه به ارمغان میآورد که عمدتاً حول محوریت مشارکتهای برابر و نیاز به اتصال مجدد جوامع محلی به مسائل جهانی بود. انتصاب بعدی آنلیس دادز به ما اطمینان داد که توسعه در دستان امنی قرار دارد و مهمتر از همه، این رویکرد، دست بازی برای ایدههای جدید و تغییرات بسیار مورد نیاز دارد.
انتصاب نندی در راس DCMS به دور از ناامیدی، در واقع یک فرصت است. برای دولتی که سیاستهای مشترک را ارج مینهد، حضور یک سیاستمدار باتجربه که توانایی درک توامان مسائل توسعه اقتصادی و نقش جوامع محلی در این توسعه را دارد، غنیمت است.
به طور گستردهای، این مطلب جا افتاده است که فرهنگ، رسانهها و ورزش همه اجزای اصلی «قدرت نرمی» هستند که بریتانیا میتواند در صحنه بینالمللی برای بازیابی اعتبار و نفوذ خود از آنها استفاده کند. با این حال، این مهم نیاز به اقدامی قاطع و سرمایهگذاری استراتژیک دارد تا آنچه که در حال حاضر عمدتاً یک آرزو است به واقعیت تبدیل شود.
چیزهای زیادی برای ساختن وجود دارد. در 90 سال گذشته، شورای بریتانیا کمک کرده است تا فرهنگ، بخشی از تعامل بینالمللی بریتانیا شود و زیرساختی از بودجه، تخصص و حضور واقعی در بسیاری از کشورها ایجاد شود. با این حال، این تلاشها اغلب جدا از یک استراتژی گستردهتر تعامل بینالمللی انجام میگیرد.
چیز دیگری که میتوان بر روی آن ایجاد کرد، بخش فرهنگ و هنر داخلی پر جنب و جوش بریتانیا، با قهرمانان پر آوازه و تاثیرگذار، سرمایه گذاری قابل توجه و یک ماشین ارتباطی و بازاریابی بسیار قدرتمند که تنوع، چندفرهنگی و استعدادهای خارجی را با موفقیت و به طور فزایندهای به قلب رویدادهایی مانند لندن میآورد، است. هفتههای مد یا نمایشگاههای بزرگ مانند غرفههای اخیر بریتانیا در دوسالانه ونیز. همه اینها میتوانند و باید به صورت استراتژیکتر در خارج از کشور مستقر شوند تا نشان دهند که سیاستگذاری مشترک میتواند چه چیزی را به ارمغان بیاورد. اتحاد و دوستی استراتژیک بین دیوید لامی، وزیر امور خارجه جدید و نندی میتواند تفاوت را ایجاد کند.
بحث در مورد بازاریابی و ابزاری کردن هنر و فرهنگ به عنوان بخشی از قدرت نرم بریتانیا مهم است و از بسیاری جهات جدید نیست. توصیههای اخیر برای بازنگری در طرح ویزای کار خلاق و ایجاد یک واحد قدرت نرم در دفتر امور خارجه، مشترک المنافع و توسعه (FCDO) جدی گرفته میشود.
در حالی که شکی وجود ندارد که جهانی بودن بریتانیا خوب است و بخش خلاق و فرهنگی بریتانیا بسیار موفق است و میتواند در جاهای دیگر در حمایت از برند بریتانیایی موفقیت به ارمغان بیاورد، توسعه اقداماتی عادلانه و غیر استخراجی ضروری است. یک سیاست فرهنگی که فقط برای سود بریتانیا طراحی شده باشد، خود را تضعیف خواهد کرد.
این نه تنها در مورد هنر و فرهنگ صادق است. همانطور که مارک میلر استدلال میکند، نیاز (فوری) به بازنگری و پیوستن به سیاست اقتصادی در داخل و خارج وجود دارد، تا شکاف موجود بین عمل گرایی هشیارانه در صحنه داخلی و لحن نسبتاً آرمان گرایانهتر در گفتمان توسعه بینالمللی بریتانیا پر شود. سرمایهگذاری بر روی ایدهها و استعدادها در داخل و خارج از کشور مکان بسیار خوبی برای شروع پیوند مجدد این روایتهای سنتی تقسیمکننده بین اولویتها و علایق داخلی و بینالمللی است.
این در عمل چگونه به نظر میرسد؟ سرمایهگذاری، به جای «کمک»، که هم به نفع صنایع خلاق بریتانیا و هم بینالمللی است. موسیقی جهانی و پدیده جهانی که آفروبیت است و سایر فرمهای موسیقی که از نقاط مختلف جهان سرچشمه میگیرند را در نظر بگیرید. مطمئناً فرصتی برای ایجاد این شتاب، سرمایهگذاری در موسیقی جهانی به روشهایی وجود دارد که میتواند سنتها و انسجام جامعه را حفظ کند، از توسعه اقتصادی محلی حمایت کند و برای مخاطبان در بریتانیا و فراتر از آن شادی زیادی به ارمغان آورد.
با متحد کردن بخشهای فرهنگی و خلاق برای کاهش نابرابری و ترویج مشارکتهای بینالمللی برابرتر، میتوان چیزهای زیادی به دست آورد. فرصتهایی که این کار باز میکند، میتواند مزایای مستقیم و غیرمستقیم را از نظر تجارت، توسعه کسبوکار به همراه داشته باشد. مخاطبان در بریتانیا درک بهتری از فرهنگ جهانی به دست میآورند و دانش جدیدی را به دست میآورند.
نمونههایی از همکاریهای خوب وجود دارد، مانند بخش تولید مشترک بینالمللی «Global Screen Fund» که توسط مؤسسه فیلم بریتانیا اداره میشود و از فیلمسازان بریتانیایی حمایت میکند تا بخشی از همکاریهای بینالمللی باشند. اما حتی در اینجا، میزان قدرت دادن به دیگران برای توسعه ظرفیت محدود است. در مورد سیاست آب و هوا، دوچرخه جولی در درخواست کاهش انتشار گازهای گلخانهای از صنایع خلاق در داخل و بینالمللی، با شناخت نقشی که اقدامات اقلیمی مبتنی بر فرهنگ میتواند داشته باشد، بسیار مفید بوده است.
در ماههای اخیر چالشهای هنرمندان، دانشگاهیان و ورزشکاران خارجی برای بازدید از بریتانیا به شدت مورد توجه قرار گرفته است. نرخهای رد ویزای تجاری و بازدیدکننده به بریتانیا از کشورهای دارای اهمیت استراتژیک مانند نیجریه، پاکستان و غنا بهطور نامتناسبی بالا است و هزینههای بسیار قابلتوجهی برای همه درگیرها متحمل میشود. علاوه بر این، بسیاری از هنرمندان، تجربههای تحقیر و رفتار ناعادلانه را گزارش میکنند که نوید خوبی برای تعهد به مشارکتهای فرامرزی برابر نیست. یک رژیم روادید ناکارآمد، مانع واقعی برای حرکت استعدادها و ایدههایی است که زیربنای همه جنبههای همکاری فرهنگی و سرمایهگذاری است. در اینجا، سیاست گذاران میتوانند از بخش ورزش بیاموزند. یک روز پس از اینکه دیوید لامی کمکهای اضافی را برای کاهش مهاجرت اعلام کرد، باشگاه فوتبال آرسنال لباس خارج از خانه جدید خود را برای تیمهای مردان و زنان، در رنگهای پان آفریقایی، که توسط برند مد Labrum London طراحی شده بود، با برچسب «طراحی شده توسط یک مهاجر» عرضه کرد.
در زمینه پول، سرمایهگذاری باید به اندازه سایر سرمایهگذاریهای مالی عاقلانه و جسورانه باشد. اگر این موضوع به درستی فهم شود، آنچه ظاهر خواهد شد، داستان جدیدی از بریتانیا در داخل و با جهان است، جایی که قدرت نرم باید نتیجه فرهنگ همآفرینی باشد، نه هدف ما. به عنوان شرکای قابل اعتماد و قابل اعتمادی که نقش خلاقیت را برای ایجاد رفاه واقعی در داخل و خارج از کشور تشخیص داده و ترویج میکنند، بریتانیا و شرکای آن فراتر از مرزها همگی پیشرفت خواهند کرد.