محیط شناسی روابط فرهنگی

آینده مبهم پروژه‌های شهر هوشمند در کشورهای حاشیه خلیج فارس

یکشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۱۸
نویسنده:

ماه مصنوعی، تاکسی‌های پرنده، خدمتکاران رباتیک، معلمان هولوگرافیک و انتشار صفر کربن بخشی از وعده‌های دولت سعودی پیرامون احداث شهر هوشمند و آرمانیِ نئوم است. حرکت در مسیر احداث و توسعه شهرهای هوشمند، نه فقط در عربستان که در سایر کشورهای خلیج فارس نیز داغ شده و چندی است این…

ماه مصنوعی، تاکسی‌های پرنده، خدمتکاران رباتیک، معلمان هولوگرافیک و انتشار صفر کربن بخشی از وعده‌های دولت سعودی پیرامون احداث شهر هوشمند و آرمانیِ نئوم است. حرکت در مسیر احداث و توسعه شهرهای هوشمند، نه فقط در عربستان که در سایر کشورهای خلیج فارس نیز داغ شده و چندی است این کشورها، سرمایه‌های هنگفتی را به پروژه‌هایی از این قبیل اختصاص می‌دهند. این در حالی است که هنوز هیچ یک از این طرح‌های پرجاذبه و زرق و برق‌دار، به نتیجه نرسیده‌اند و آنچه روی زمین اتفاق می‌افتد از برنامه‌های از پیش‌تعیین‌شده چندین گام عقب‌تر است. از سویی این اشتیاق وافر به هزینه در چنین عرصه‌هایی، آن هم در شرایطی که زیرساخت‌های اساسی این کشورها از جمله حمل‌ونقل با اشکالات جدی روبروست[1]، گمانه‌زنی های مختلفی راجع به انگیزه‌های اصلی گرایش به این پروژه‌ها و البته سرانجام پرابهام آن‌ها ایجاد کرده است.

علاوه بر پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری نئوم، اماراتی‌ها نیز پروژه‌ای مشابه اما بسیار کوچک‌تر و کم هزینه‌تر؛ در حدود 20 میلیارد دلار را در سال 2008 با نام شهر مصدر کلید زده و آن را در راستای توسعه شهرهای سبز معرفی کرده بودند؛ اما با وجود گذشت 16 سال، ساخت آن هنوز به پایان نرسیده و به کندی پیش می‌رود. کویت یکی دیگر از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است که از سال 2016 مبلغ 4 میلیارد دلار را برای توسعه نخستین شهر هوشمند و سبز این کشور با نام «سعد العبدالله» اختصاص داده است. هدف از ساخت این شهر در چارچوب چشم‌انداز 2035 کویت، اسکان 400 هزار نفر اعلام شده است. کویت همچنین از برنامه برای ساخت 8 شهر هوشمند دیگر در آینده خبر داده بود که به نظر می‌رسد رکود اقتصادی مزمن تاکنون مانع از هرگونه دستاورد یا پیشرفت کویت در این زمینه شده است.

اما این که چرا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وارد عرصه شهرهای هوشمند شدند، عواملی آشکار و علنی، و درعین حال، عواملی پنهان و پشت پرده نیز دارد که خود این کشورها از بیان صریح آن ابا دارند. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مسائل آب و هوایی و محیط زیست را از جمله مهم‌ترین دلایل برای گام برداشتن در این مسیر اعلام کرده‌اند. چرا که این کشورها بخش قابل توجهی از انرژی فسیلی؛ 60% منابع نفتی و 50% از منابع گازی جهان را در خود جای داده‌ و یکی از کانون‌های اصلی تولید کربن و آلودگی برای سایر نقاط جهان محسوب می‌شوند؛ و از همین رو نیز همواره هدف انتقادات گسترده سازمان‌های بین‌المللی فعال در زمینه محیط زیست و مبارزه با تغییرات اقلیمی بوده‌اند.

در بُعد داخلی نیز، آمارهای سال 2023 نشان می‌دهد امارات، قطر، کویت و بحرین از لحاظ آلودگی هوا جزو 15 کشور نخست جهان به شمار می‌آیند[2]. لذا، نگرانی‌ها درمورد تبعات محیط زیستی این حجم از تولید کربن، در کنار وابستگی شدید به انرژی فسیلی، سران شورای همکاری را نیز به تکاپوی گذار به سمت پروژه‌های موسوم به «سبز» از جمله شهرهای هوشمند انداخته است.

از سویی، برخی مؤلفه‌های جذاب شهر هوشمند همچون بهبود کیفیت زندگی، مدیریت شهری و سلامت عمومی، عناصر مهمی هستند که کشورهای شورای همکاری می‌توانند به خوبی، دست‌کم در زمینه تبلیغات و نمایش چهره‌ای مقبول از خود در سطح جهان از آن بهره‌برداری کنند؛ مثلا فناوری‌های نوین می‌توانند مرگ‌ومیر ناشی از تصادفات یا آتش‌سوزی شهری را دست‌کم 8% و نرخ جرم و جنایت را حداقل 30% کاهش دهند.[3]

همچنانکه چنین پروژه‌هایی میتواند عقب ماندگی این کشورهای در حوزه های مختلف علمی، صنعتی و کشاورزی را به ظاهر پوشش داده آنان را در گروه کشورهای پیشرفته دسته‌بندی کند. در کنار این نوع بهره‌برداری تبلیغاتی و نمایشی، ارمغان دیگر و چه بسا مهم‌تری که این نوع پروژه‌ها برای حکومت‌های غیردموکراتیک و کنترل‌گر منطقه دارد، مباحث امنیتی است. با خروج یکباره فناوری اطلاعات از دست حکومت‌ها و دستیابی شهروندان به بزرگراه‌های اطلاعاتی و ارتباطی در سال‌های اخیر، ناتوانی این رژیم‌ها در کنترل و سرکوب مخالفین و معارضین روز به روز فزونی یافته و در مقابل مسیرهای ارتباطی منتقدین و تحول‌خواهان با مخاطبین و متعدد و متنوع‌تر می‌شود.

از این رو و به عقیده بسیاری، یکی از انگیزه‌های مهم گرایش به سمت ساخت شهرهای هوشمند پرهزینه در عین نیاز قریب به اتفاق این کشورها به زیرساخت‌های اولیه در شهرهای فعلی در پیوند با همین ماهیت استبدادی این دولت‌ها است؛ چرا که شهرهای هوشمند به‌روزترین امکانات لازم برای کنترل هرچه بیشتر شهروندان را در اختیار آنها قرار می‌دهد. در واقع امکاناتی که این شهرها برای ساکنان آن به ارمغان می‌آورند، مستلزم گردآوری و ذخیره مداوم داده‌های شخصی با استفاده از فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی است؛ و این دقیقاً همان چیزی است که رهبران توتالیتر برای تحکیم و تداوم حکومت خود می‌خواهند.

با همه این اوصاف و جذابیتی که شهرهای هوشمند برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دارد اما آن‌ها در این مسیر با چالش‌هایی جدی نیز مواجه‌اند که عبور از آن‌ها، اگر نگوییم ناممکن، بسیار دشوار و مستلزم هزینه‌هایی هنگفت مالی و توان بالای فنی و... خواهد بود؛ و به نظر نمی‌رسد به این زودی بتوانند به اهداف تعیین شده برسند. همچنانکه شواهد متعدد عینی و عملی؛ همانند گزارش‌های خبری متعدد در مورد بن‌بست پروژه‌های سعودی به خوبی مؤید این موضوع است.

وضعیت فعلی و ارزیابی‌های مستقل در مورد سرنوشت پروژه نئوم NEOM که بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین پروژه شهر هوشمند در کشورهای خلیج فارس به شمار می‌رود، می‌تواند به خوبی بیانگر روند پروژه‌های دیگر کشورهای شورای همکاری نیز باشد. بر اساس آخرین ارزیابی‌ها این پروژه که قرار بود با 500 میلیارد دلار به سرانجام برسد تا 1.5 تریلیون دلار برای سعودی هزینه‌‌زایی داشته باشد، که بخش عمده آن نه توسط سرمایه گذاری خارجی تامین، بلکه هزینه آن بر صندوق ذخیره عربستان و درآمدهای حاصل از فروش نفت تحمیل می‌شود. با این حال، بنابه گزارش بلومبرگ[4]، هنوز شش سال مانده به  2030، مشکلات متعددی مانند کمبود بودجه و فشار کاری و درنتیجه انصراف پیمانکاران، سعودی‌ها را واداشته که تا حدی دست از این بلندپروازی برداشته و به دشواری اجرای پروژه اذعان کنند.

طبق برنامه‌ریزی‌هایی که سعودی‌ها سال 2022 اعلام کردند، قرار بوده تا سال ۲۰۳۰، حدود ۱.۵ میلیون نفر در بخش موسوم به «لاین» این شهر هوشمند اسکان یابند؛ اما اکنون پیش‌بینی کرده‌اند این شهر تا آن تاریخ کمتر از ۳۰۰ هزار نفر را در خود جای دهد! همچنین برنامه اصلی و اولیه سعودی‌ها، طراحی این شهر خطی به طول 170 کیلومتر (33 برابر شهر نیویورک) بوده است، اما بعدتر پیش‌بینی شد تا سال 2030، تنها 2.4 کیلومتر از این پروژه تکمیل شود. عمق بن‌بست آن‌جا نمایان می‌شود که حتی درآمدهای کلان نفتی و صندوق ذخیره عربستان، که جزء سه صندوق برتر دارای ذخایر بالای جهانی است نیز جوابگوی هزینه‌های هنگفت این پروژه نبوده و دولت سعودی را به اقتراض خارجی، عرضه سهام شرکت‌هایی مانند آرامکو و... واداشته است[5].

چنین وضعیتی، آینده‌ای مبهم برای پروژه پرسروصدای شهر هوشمند سعودی رقم زده و منجر به تأخیر یا تعویق آن شده است؛ به دلیل همین بن‌بست است که مسئولان سعودی گاه به ناچار از چشم‌اندازهای دیگری مانند 2035، 2040 یا حتی 2050 و فراتر از آن برای تکمیل این پروژه‌ها سخن به میان می‌آورند. این آینده مبهم و فقدان چشم‌انداز مشخص، موفقیت نه تنها پروژه نئوم سعودی، بلکه حتی دیگر پروژه‌های مشابه حاشیه خلیج فارس را نیز زیر سؤال برده و با تردید جدی مواجه می‌کند. این چالش‌ها در مسیر تکمیل شهر هوشمند بسیاری از تحلیلگران را بر آن داشته تا احداث آن را در آینده نزدیک و به‌ویژه در عربستان، منتفی بدانند؛ چرا که معتقدند این کشور با وجود پروژه‌های موازی متعددی که در دستور کار دارد نخواهد توانست در تکمیل آن‌ها توفیقی کسب کند. از سوی دیگر در کوتاه مدت، با توجه به اینکه مهم‌ترین رویدادی که به نوعی حیثیت سعودی را در گرو خود دارد، میزبانی از جام جهانی فوتبال ۲۰۳۴ است که باید در اولویت قرار داده شود و از همین رو به نظر می‎رسد سایر پروژه‌های پرهزینه و بعضا عجیب وعده داده شده در قالب شهر هوشمند، مشمول مرور زمان شده و در هیاهوی جام جهانی به حاشیه رانده شوند.


[1] https://www.eiu.com/n/looming-risks-may-derail-gulf-railway-project/

[2] https://www.iqair.com/world-most-polluted-countries

[3] https://www.mckinsey.com/capabilities/operations/our-insights/smart-cities-digital-solutions-for-a-more-livable-future#part2

[4] https://www.bloomberg.com/news/articles/2024-04-05/saudis-scale-back-ambition-for-1-5-trillion-desert-project-neom

[5] https://www.bloomberg.com/news/articles/2024-04-05/saudis-scale-back-ambition-for-1-5-trillion-desert-project-neom

0
تعداد بازدید:
برچسب ها:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
1743
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی