اطلاعات غلط، تبلیغات و روایتهای جانبدارانه به طور فزایندهای به عنوان یک نگرانی اصلی و منبع خطر در قرن بیست و یکم شناخته میشوند. مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده لحظهای مهم را رقم زد و آگاهی از نفوذ خارجی در فرآیندهای دموکراتیک را افزایش داد. از «جنگ نامتقارن» روسیه در اوکراین تا نفوذ چین بر TikTok، حکومتهای استبدادی اطلاعات را به سلاح تبدیل میکنند و تلاش خود را از سرکوب آشکار به کنترل روایتها تغییر میدهند.
دو سیاست میتواند دموکراسیها برای مقابله با این تهدیدات یاری دهد. یک استراتژی متکی بر اقدامات نظارتی از بالا به پایین برای کنترل نفوذ رسانههای خارجی و انتشار اطلاعات نادرست است. دیگری با کمپینهای سواد رسانهای، ابزارهای راستی آزمایی، مداخلات رفتاری و اقدامات مشابه به این موضوع در سطح فردی میپردازد. اجرای رویکرد اول در یک زمینه دموکراتیک بهویژه چالشبرانگیز است زیرا اجرای اقدامات مؤثر برای مهار اطلاعات نادرست و حمایت از آزادی بیان بهعنوان یک اصل اصلی نظم دموکراتیک تضاد وجود دارد.
اقدامات اخیر، مانند قانون محافظت از آمریکاییها در برابر برنامههای کاربردی کنترل شده توسط دشمنان خارجی که در سال 2024 توسط کنگره ایالات متحده تصویب شد، قانون خدمات دیجیتال اتحادیه اروپا، NetzDG آلمان یا ممنوعیت فعالیتهای پخش الجزیره توسط اسرائیل، نشان میدهد که دولتهای دموکراتیک مداخلات سیاسی در مقیاس بزرگ را ابزاری ضروری و قابل اجرا برای مقابله با انتشار اطلاعات نادرست (از نظر خودشان) میدانند. در عین حال، اهمیت روزافزون رسانههای اجتماعی به عنوان منبع خبری، لایه جدیدی از پیچیدگی را به مقررات موثر میافزاید. برخلاف شکلهای سنتی رسانهها مانند روزنامهها، رادیو یا تلویزیون که تعداد محدودی فرستنده دارند، رسانههای اجتماعی با تعداد زیادی کاربر مشخص میشوند که بهعنوان تولیدکننده، پخشکننده و مصرفکننده اطلاعات عمل میکنند و نقشهای خود را بهطور سیال تغییر میدهند. و در نتیجه کنترل جریان اطلاعات را دشوارتر میکند.
در این گزارش، برای روشن شدن تأثیرات سانسور در دموکراسیها، ممنوعیت اتحادیه اروپا بر دو رسانه تحت حمایت دولت روسیه، Russia Today و Sputnik بررسی میشود. اتحادیه اروپا این ممنوعیت را در 2 مارس 2022 برای مقابله با گسترش روایتهای روسی در چارچوب تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 اجرا کرد. تصمیم بیسابقه برای ممنوعیت همه فعالیتهای Russia Today و Sputnik تقریباً یک شبه اجرا شد و همه کانالهای آنها از جمله پلتفرمهای آنلاین را تحت تأثیر قرار داد.
نگارندگان این گزارش تأثیر این ممنوعیت را در کنار گذاشتن مکالمه از روایات با سوگیری دولت طرفدار روسیه و اطلاعات نادرست در توییتر سابق در میان کاربران اروپایی بررسی میکنیم. برای انجام این کار، ما از این واقعیت استفاده میکنیم که ممنوعیت Russia Today و Sputnik در اتحادیه اروپا اجرا شد در حالی که هیچ اقدام قابل مقایسهای در کشورهای اروپایی غیر اتحادیه اروپا مانند سوئیس و بریتانیا صورت نگرفت.
نگاه رسانهای به جنگ
بر اساس پیشرفتهای اخیر در پردازش زبان طبیعی، نظر هر کاربر در مورد جنگ با ارزیابی نزدیکی آنها به دو قطب روایی طرفدار روسیه و طرفدار اوکراین سنجیده میشود. این قطبها با تجزیه و تحلیل بیش از 15000 توییت از حسابهای مربوط به دولتهای اوکراین و روسیه ایجاد میشود. با استفاده از پردازش پیشرفته زبان طبیعی، این توییتها به بردارهایی تبدیل میشود که میانگین موضع توییتهای طرفدار روسیه و اوکراین را نشان میدهد. از میانگین این بردارها به عنوان دو قطب شیب در گفتگوی توییتری درباره جنگ استفاده میشود.
کلمات کلیدی مانند «تجاوز» و «تهاجم» عمدتاً توسط حسابهای اوکراینی استفاده میشود تا درگیری را به عنوان یک تهاجم معرفی کنند، در حالی که روایت روسی آن را به عنوان یک «عملیات نظامی» توصیف میکند. کلیدواژههای دیگری مانند «اشغال»، «دفاع»، «ناتو»، «غرب»، «نازی» و «دونباس» بیشتر روایتهای متمایز هر طرف را برجسته میکنند. این عبارات بر شیب محتوای دولتی تأکید میکنند و آنها را به معیارهای مؤثری برای سنجش ما تبدیل میکنند.
در مرحله بعد، بیش از 750000 توییت در مورد درگیری در چهار هفته حوالی اجرای ممنوعیت جمع آوری شده است. برای هر توییت با محاسبه نزدیکی آن به قطب روسیه نسبت به قطب اوکراین، یک اندازه شیب محاسبه میشود و آن توییت در مرکز صفر قرار میگیرد. این معیار زمانی که توییت به سمت قطب اوکراین متمایل میشود مقادیر منفی و برای قطب روسیه مقادیر مثبت میگیرد.
سانسور برای دفاع از دموکراسی
تا زمان تهاجم، گفتگو به طور فزایندهای به سمت قطب طرفدار اوکراین پیش میرفت. آغاز تهاجم نیز با افزایش فعالیتهای طرفدار روسیه همراه است که به احتمال زیاد کمپین آنلاین شدیدی را که اروپا را هجوم آورده و اتحادیه اروپا را به واکنش سریع سوق داده است، به تصویر میکشد. به طور کلی، دادههای خام قبلاً تأثیر ممنوعیت بر انتشار محتوای دولت طرفدار روسیه را نشان میدهد. پس از اجرای این ممنوعیت، یک واگرایی رو به رشد در میانگین شیب بین کشورهای اتحادیه اروپا و غیر اتحادیه اروپا به وجود آمده است.
برای تخمین سیستماتیکتر تأثیر علی ممنوعیت، کاربرانی که در اتحادیه اروپا (اتریش، فرانسه، آلمان، ایرلند و ایتالیا) تحت تأثیر تحریم قرار گرفتهاند را با کاربران ساکن در کشورهای غیر اتحادیه اروپا (سوئیس و بریتانیا) مقایسه شده اند.
ابتدا، بر روی کاربرانی تمرکز شده است که قبلاً مستقیماً با دو رسانه ممنوعه تعامل داشتند (فالو میکردند، بازتوییت میکردند یا پاسخ میدادند). تخمینهای نگارندگان گزارش نشان میدهد که ممنوعیت میانگین شیب این کاربران تعاملی در مقایسه با میانگین قبل از ممنوعیت، 63.1 درصد کاهش یافته است.
سانسور - یک ابزار سیاست قابل دوام؟
بررسی دقیقتر در مورد اثر موقت ممنوعیت نشان میدهد که این اثر با گذشت زمان از بین میرود. این گزارش بیشتر اثرات غیرمستقیم ممنوعیت را بر روی کاربرانی که مستقیماً با رسانههای ممنوعه تعامل نداشتند، مطالعه میکند. نگارندگان متوجه شدند که این ممنوعیت تمایل طرفدار روسیه را در بین کاربران غیرتعامل کاهش داد. با این حال، این در درجه پایینتری اتفاق میافتد، که منجر به کاهش تقریباً 17.3٪ نسبت به سطوح شیب قبل از ممنوعیت میشود، برخلاف 63.1٪ مشاهده شده در بین کاربران تعامل. یافته نشان میدهد که این ممنوعیت، کاربرانی را که تعاملی ندارند، از محتوای کژی که میتوانند و مایل به اشتراکگذاری آن هستند، محروم میکند.
نتایج نشان میدهد که این ممنوعیت تأثیر فوری داشته است، بهویژه روی آن دسته از کاربرانی که قبل از اجرای ممنوعیت با رسانههای ممنوعه تعامل داشتند. با این حال، این اثر به سرعت محو میشود و در دسترس کاربران غیرمستقیم قرار میگیرد.
در مرحله نهایی تحلیل خود، مکانیسمهایی بررسی میشوند که ممکن است اثر این ممنوعیت را جبران کند و به طور موثر عرضه محتوای کژ طرفدار روسیه را متعادل کند. این بخش از مطالعه کاربرانی را که بهعنوان تامینکنندگان محتوای کژشناختی شناسایی شدهاند، بررسی میکند.
سانسور در یک زمینه دموکراتیک میتواند بر محتوای منتشر شده در رسانههای اجتماعی تأثیر بگذارد. با این حال، به نظر میرسد محدودیتهایی برای اثربخشی چنین اقداماتی وجود دارد که در اثر کوتاه مدت ممنوعیت و تأثیر محدودتر آن بر کاربرانی که فقط به طور غیرمستقیم تحت تأثیر این سیاست قرار میگیرند، منعکس میشود.
بسیاری از کاربران میتوانند اطلاعات را با هزینه کم ایجاد و پخش کنند. به نظر میرسد توانایی و تمایل سایر کاربران برای اقدام، اثربخشی اقدامات نظارتی در مقیاس بزرگ را محدود میکند. مداخلات موفق سیاستگذاری باید این محدودیتهای اقدامات نظارتی در مقیاس بزرگ را در زمینه رسانههای اجتماعی در نظر بگیرد.