پس از آنکه در تاریخ ۱۴ دسامبر سال گذشته، دولت بشار اسد ـ که خود و خاندانش منتسب به فرقه علویان بودند ـ سرنگون شد، عرصه بر علویان سوریه روز به روز تنگتر شد و آنان با تبعیضهای فرقه گرایانهای از سوی حکومت جدید با اکثریت اهل سنت و به ریاست ابومحمد جولانی مواجه شدند. این وضعیت، به ویژه با درگیریهای اخیر در مناطق ساحلی سوریه ـ که شاید اقدامی نابهنگام از سوی نخبگان نظامی علویان به شمار رود ـ فرصتی را فراهم کرد تا «جولانی» و شبه نظامیان وابسته به او با استفاده از این اوضاع، دست به قتلعام و اعمالی غیرانسانی و انتقامجویانه علیه علویان بزنند.
یکی از این اعمال غیرانسانی که تا به امروز ادامه دارد، موضوع ربودن زنان علوی است که در این گزارش، نگاهی خواهیم داشت به آمار و اطلاعات مربوط به ربودن زنان علوی در ماههای اخیر، موضع دولت فعلی سوریه در این باره و بررسی این پدیده از منظر ایدئولوژی دولت جدید و نیز معیارهای دوگانه غربیها در قبال این مسئله.
داستان ربوده شدن زنان علوی چیست؟
بر پایه گزارشهای منتشرشده در رسانههای مختلف، شمار زنان علوی ربودهشده در مدت اخیر، پیش و پس از درگیریهای ساحلی سوریه، دستکم به ۳۶ نفر میرسد. این زنان در بازه سنی ۱۶ تا ۳۹ سال قرار دارند. نکته قابلتأمل آن است که آدمربایان در قبال آزادی این زنان، درخواست مبالغی از ۱۵۰۰ تا ۱۰۰ هزار دلار کردهاند.
همچنین باید توجه داشت که قریب به اتفاق این افراد، از فرقه علویان و بهطور مشخص از سه استان لاذقیه و طرطوس (دو استان ساحلی سوریه که شاهد درگیریهای مستقیم میان علویان و نیروهای جولانی بودهاند) و استان حماه هستند.
موضوع نگران کننده دیگر، ربوده شدن بسیاری از این زنان در روز روشن است؛ مسئلهای که به نظر میرسد حامل این پیام به جامعه علویان باشد که دیگر هیچ قانون یا حقی از آنان در برابر تعرضها محافظت نمیکند و بهعنوان گروهی شکستخورده، حتی در روشنایی روز نیز میتوان به آنان آسیب رساند.
بیشتر موارد آدمربایی از مکانهایی نظیر مدارس یا دانشگاهها رخ داده است. خانوادههای قربانیان علوی هم با استفاده از شبکههای اجتماعی تلاش میکنند اطلاعاتی درباره دختران ربودهشده خود منتشر کنند تا شاید بتوانند آنان را پیدا کنند یا نشانی از آنان به دست آورند. اما آدمربایان در مواردی با تماس با این خانوادهها، تهدید کردهاند که در صورت انتشار تصاویر و اطلاعاتی از زنان ربودهشده، آنان را خواهند کشت.
موضع یک بام و دو هوای دولت فعلی سوریه
در مقابل، مقامات دولتی سوریه و مسئولان محلی این حکومت، وجود آدمرباییهای سازمان یافته علیه زنان علوی را انکار کردهاند. آنان این اتفاقات را ناشی از اختلافات خانوادگی یا فرار این دختران همراه با مردانی که قصد ازدواج با آنان را دارند، میدانند و حتی ادعا میکنند برخی از این زنان با انگیزه جلب توجه، خود را ربودهشده معرفی میکنند.
برای نمونه، در مورد ربوده شدن یک دختر ۱۶ساله علوی، ویدئویی در فضای اینترنت منتشر شد که در آن دختر علوی ۱۶ ساله اعلام میکند با اراده خود و برای ازدواج با یک جوان اهل سنت از خانه فرار کرده است. با این حال، خانواده این دختر روایت مذکور را بهکلی رد میکنند و میگویند او تحت فشار امنیتی مجبور به بیان چنین سخنانی شده است.
به نظر میرسد آنچه امروز علیه علویها رخ میدهد، مشابه نسلکشی و آزار و اذیتی است که در زمان تسلط داعش بر مناطق شمالی عراق علیه ایزدیها و زنانشان صورت گرفت؛ با این تفاوت که اینبار این اقدامات بهصورت حرفهایتر و با روندی آهستهتر در حال انجام است.
امروز دولت سوریه نه مستقیما، بلکه از طریق سکوت و بیعملی، اجازه میدهد که گروههایی مرتبط با شبهنظامیان جهادی دست به این اقدامات زنند. مشابه همین وضعیت نیز در جریان جنایات گذشته علیه علویان در مناطق ساحلی رخ داده بود. کما اینکه این احتمال وجود دارد که خود دولت و شبه نظامیان هیئت تحریر شام هم در این اقدامات دستت داشته باشند. در حداقلیترین برآورد میتوان گفت که دولت فعلی در برابر این رویدادها سکوت اختیار کرده است؛ چرا که بنا به اظهارات برخی خانوادههای علوی، مراجعه آنان به پلیس سوریه نتیجهای در پی نداشته است.
اقدامات هیئت تحریر شام و معیارهای دوگانه غرب
اقدامات غیرانسانی مربوط به ربودن زنان علوی و موارد گسترده نقض حقوق بشر از سوی دولت جولانی، در حالی انجام میشود که این دولت با رفع تحریمهای سنگین از سوی غرب و آمریکا مواجه شده است. این تحریمزدایی میتواند کمک بزرگی به بهبود اوضاع اقتصادی دولت جولانی کند و از این طریق، او بتواند با بهبود شرایط معیشتی، اکثریت اهل سنت جامعه سوریه را که نگاه چندان مثبتی به اقلیتها ـ به ویژه علویان ـ ندارند، با خود همراه سازد.
در این میان، معیارهای دوگانه غرب و آمریکا جای تأمل دارد. از یک سو، به بهانه حقوق بشر و حمایت از اقلیتها، فشارهایی اقتصادی و سیاسی علیه دولت سوریه وارد میکنند، اما از سوی دیگر، هنگامی که همین دولت به غرب و رژیم صهیونیستی امتیازهایی میدهد، دغدغههای حقوق بشری غرب به یکباره رنگ میبازد. گویی دغدغههای حقوق بشری تنها ابزار فشاری هستند برای وادار کردن جولانی به تسلیم در برابر خواستههای غرب، و پس از تسلیم شدن، هر اقدامی علیه اقلیتها از سوی او نادیده گرفته میشود.[1]
[1] https://www.eremnews.com/news/arab-world/uorvh9a