محمد علی الحسینی، روحانی شیعه لبنانی که شبکههای سعودی این روزها همزمان با اوج درگیریها در غرب آسیا نامش را سر زبانها انداختهاند، حاصل سالها سرمایهگذاری سعودیها برای پیشبرد پروژهای فراگیر جهت تخریب شیعه به دست شیعه است. الحسینی در روزهای منتهی به ترور دبیرکل شهید حزب الله و پس از آن تبدیل به تحلیلگر و کارشناس ویژه العربیه شد و ماموریت تخریب ایران و محور مقاومت را در افکار عمومی جهان عرب بر عهده گرفت.
فعالیتهای رسانهای ضد ایرانی و ضد محور مقاومت الحسینی که نوامبر سال 2021 به طور ویژهای مورد تفقد ملک سلمان و ولیعهد وی، محمد بن سلمان قرار گرفت و به پاس خدماتی که سعودیها آن را ارزنده نامیدند، تابعیت سعودی گرفت و سوگند وفاداری به حکومت سعودی یاد کرد، با آغاز جنگ علیه غزه در 8 اکتبر 2023 تشدید شد؛ در واقع الحسینی همان مواضع و رویکرد روحانیون سلفی-مدخلی همسو با حکومت سعودی در قبال عملیات طوفان الاقصی، جنگ غزه و... را در قامت یک روحانی به ظاهر شیعه بیان میکرد. به دیگر سخن، الحسینی تنها یک قطعه از پازل بزرگتری است که با هدف مقابله با محور مقاومت همسو با ایران طراحی شده است.
اکنون العربیه، رسانه خبری دولتی سعودی -که یک تکه از این پازل به شمار میآید- به سکو و تریبونی برای ترویج مواضع الحسینی تبدیل شده است؛ در شرایطی که روحانیون سلفی ارشد سعودی تنها از تریبونهای سنتی (مانند جلسات درس، سخنرانی مذهبی و...) و گاه به طور پراکنده از رسانههای رسمیتر مواضع خود را بیان میکنند، به یک روحانی شیعه به طور مکرر تریبونی رسمی در سطح العربیه داده میشود و این خود نمایانگر اهمیت این طرح رسانهای و مهندسی افکار عمومی است.
یکی از ویژگیهای الحسینی در بیان مواضع، صراحت لهجه و بی پروایی آشکار وی در نام بردن از اشخاص و گروهها در سطوح مختلف سیاسی، مذهبی و اجتماعی و اتهام زنی و افترا به آنان است. تسویق الحسینی به عنوان فردی برخاسته از دل جریان شیعی لبنان این توهم را به مخاطب القا می کند که تمام ادعاها و اطلاعاتی که در این شبکه ارائه میدهد، صحیح بوده و وی منبعی موثق و مطلع از پشت پرده ساختار حزب الله است. مطلبی که شخص الحسینی در این برنامه ها به طور مکرر مدعی آن شده و دیگر بازوهای رسانهای سعودی در شبکه های اجتماعی در حال ترویج آن هستند.
دبیرکل شهید حزب الله لبنان تنها ساعاتی پس از هشدارهای تهدیدآمیز محمد الحسینی در گفتگوی زنده شبکه العربیه ترور شد و به شهادت رسید. سخنان جنجالی الحسینی در آن برنامه که با مقایسه دبیرکل شهید با هیتلر، خطاب به ایشان گفت، وصیتنامهات را بنویس و آماده مرگ باشد چرا که ایران به تو پشت کرده و تو را فروخته است – در اندک زمانی تبدیل به خط اصلی جریان رسانههای عربی ضدایرانی شد؛ اتفاقی که برخی تحلیلگران عرب آن را توطئهای از پیش تعیینشده و هماهنگ با رژیم صهیونیستی توصیف کردند. اما هرچه باشد اکنون و پس از بررسی ادعاهای الحسینی میتوان به طور قطع گفت که وی به مهره مهمی در استراتژی سعودیها در تضعیف مقاومت و حزبالله و بازیگری اساسی در جهت اتلاف سرمایه انسانی جمهوری اسلامی و محور مقاومت در جهان عرب تبدیل شده و در جهت تسهیل همسویی میان ماشین جنگی-امنیتی صهیونیستی با ماشین مذهبی-رسانهای سعودی تبدیل شده است.
الحسینی به همین بسنده نکرده و پس از تحقق تهدیدها و شهادت سید حسن نصرالله ها به سراغ دیگر رهبران جبهه مقاومت رفته و سید عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله یمن و شهید سید هاشم صفیالدین، دیگر عضو ارشد شورای حزب الله و رهبران مقاومت عراق را نیز با اظهارات مشابهی تهدید کرد.
در واقع الحسینی مُهرهای است که تمامی ویژگیها و مؤلفههای مدنظر سعودیها و صهیونیستها برای بازی در این صحنه را داراست؛ یک «روحانی»، «سید»، «عربِ» «لبنانی» (لبنان؛ مهد و خاستگاه مقاومت)، با پیشینه حضور کوتاهمدت در حزب الله (دست کم در ادعا)، که اکنون در این برهه حساس و سرنوشتساز تحولات منطقهای، مأمور و پیشران تخریب جبهه مقاومت شده است.
قرار دادن فردی مانند الحسینی در مرکز توجهات رسانهای در راستای تلاشهای قابل توجهی است که دولت سعودی در سالهای اخیر برای نفوذ در نهاد مرجعیت و رهبری معنوی جهان تشیع داشته است. از همین رو، رسانههای این کشور به بهانههای مختلف بر ضرورت معرفی مرجعی عربی برای مقابله با حضور علمای ایرانی در نجف، و ایجاد نهاد مرجعیت مستقل خلیجی برای شیعیان کشورهای شورای همکاری تاکید کردهاند. به نظر میرسد سفرهای مکرر سفرای سعودی در ایران و عراق به مراکز تشیع و شهرهایی مانند قم، نجف و کربلا که تا پیش از این هرگز مقصد سفر آنان نبوده، گامی در راستای برقراری ارتباطات گستردهتر با لایه سنتی علمای شیعه است و آن را بایست در همین راهبرد تحلیل نمود.
این درحالیست که ترویج مرجعیت مبتنی بر ناسیونالیسم عربی، برای تقابل با نفوذ نهاد مرجعیت نجف که در دهههای اخیر و بنابه شرایط خاص و ویژه عراق در تصدی مراجع ایرانی قرار داشت، موضوع جدیدی نبوده و در گذشته نیز توسط دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی برنامه ریزی و در مورادی نیز اجرا شد که نمونه آن، تلاشهای گسترده سازمان امنیت عراق بعثی برای تحدید دامنه فعالیتهای آیتالله خویی (به عنوان نماد مرجعیت شیعه ایرانی) و احیای دوگانه ایرانی-عربی در جهت تضعیف جمهوری اسلامی ایران در جهان تشیع بوده است.
هر چند الحسینی با سابقه دستگیری توسط نیروهای امنیتی لبنان در سال 2011، به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی و ایفای نقش در پروژههای مذهبی سعودی و اماراتی همچون پروژه اعتدال محمد العیسی، دبیرکل رابطه العالم الاسلامی و پروژه ادیان ابراهیمی امارات و نیز ملاقات با خاخامهای حامی اسرائیل در کسوت دبیر کل شورای اسلامی-عربی، پتانسیل لازم برای پیشبرد طرحهای جدی و اساسیتر را ندارد؛ اما این موضوع نافی تمرکز سازمانهای امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان بر نقش موثر نهادهای دینی شیعه و جذب نیرو از میان آنان نیست. ثامر السبهان، دیپلمات با سوابق کاملا امنیتی و ورزیده سعودی هنگامی که در سال 2015 به عراق اعزام شد، در شرایطی که درهای بیوت مراجع در نجف به روی سعودی بسته بود، سعی کرد با دیدار شخصیتهای شیعه مانند سید حسین صدر در کاظمین مقدمات فضای تعامل سعودی با مرجعیت شیعه در عراق را فراهم کند. درگام بعد و با افتتاح کنسولگری نجف در سال 2019، سعودی موفق به نفوذ به بیت شیعی آن هم در گستردهترین مقیاس آن گردید. اکنون نیز این فرضیه که ریاض در حال پیشبرد برنامههای اعلام شده و پرورش افراد وابستهای نظیر محمد علی الحسینی – اما این بار در قامت رهبر و پدر معنوی شیعیان "عرب" به منظور تقابل با مرجعیت و نهاد دینی مستقل نجف – میباشد، به هیچ عنوان دور از ذهن نیست و چه بسا با واقعیت نیز فاصله چندانی نداشته باشد.