جنبش انصارالله در این روزها و بویژه پس از رخدادهای کشور سوریه، عمق سرزمینهای فلسطین اشغالی را به صورت روزانه با موشک بالستیک یمنی فلسطین2 و پهپادهای سری یافا مورد حمله قرار میدهد. این روند از نوامبر 2023(کمتر از یک ماه پس از عملیات 7 اکتبر) آغاز شد و تا کنون پنج مرحله تشدید تنش را با موفقیت پشت سر گذاشته و توانسته است فشار اقتصادی-امنیتی قابل توجهی را از آبراهههای اطراف یمن تا قلب تلاویو بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند. ورود انصارالله به صحنه دفاع از فلسطین پس از عملیات 7 اکتبر و ناتوانی ائتلاف آمریکایی از متوقف کردن آن در بیش از یک سال گذشته، سوالاتی را در مورد منشاء روحیه مقاومت در بدنه این جنبش و مردم یمن ایجاد و انصارالله را بیش از پیش مورد توجه جهانیان قرار داده است. از این رو سعی کردهایم در نوشتار پیش رو به صورت خلاصه به این مهم پاسخ دهیم.
به طور کلی میتوان روحیه مقاوم بدنه جنبش انصارالله و حامیان مردمی آن در کشور یمن را متاثر از 6 مولفه دانست که از این میان، 2 مولفه مرتبط با زیست اجتماعی در کشور یمن، 1 مولفه به خاستگاه مذهبی جنبش انصارالله، 1 مولفه مرتبط با المسیرة القرآنیه و تفکرات رهبر شهید این جنبش و 2 مولفه نیز به اقتضائات کنونی کشور یمن و مرتبط با مسائل تاکتیکی است.
یک. مولفههای اجتماعی
یمن از جمله کشورهایی است که ساختار قبیله به معنای واقعی آن همچنان در جغرافیای این کشور جاری است و نهاد قبیله در کنار نهاد دین و دولت، مثلث قدرت در کشور یمن را شکل میدهد. شیخ، شیخ المشایخ و سلطان از جمله عنوانهایی است که اشاره به جایگاه طبقاتی شخص و حوزه نفوذ آن در جغرافیای یمن دارد و دولت برای مدیریت امور با قبایل، ساختاری در کنار نهادهای رسمی دولتی با عنوان مجلس مشورتی ایجاد کرده تا با نمایندگان قبایل در کنار نمایندگان مذاهب و گروهها در امور کشوری به شور نشسته و مسایل را مدیریت کند.
هر قبیله در کشور یمن دارای جغرافیای مشخصی است که بسیاری از امور آن توسط شیخ قبیله و در داخل این نهاد حل و فصل میشود و هر قبیله را میتوان دارای یک ارتش کوچک برای حفظ امور مرتبط به جغرافیای خویش دانست. هر شخص یمنی از کودکی میآموزد که باید از قلمروی سرزمینی قبیله خویش و هویت آن دفاع کند و از این رو، بسیاری از مردم یمن از کودکی کار با اسلحه و مسایل رزمی را آموخته و حمل سلاح در این کشور از امور متداول است. گزارشها، وجود حدود 50 تا 60 اسلحه در ازای هر 100 نفر در یمن را تخمین زده و این کشور را پس از آمریکا با 80 اسلحه در ازای 100 فرد و جزیره کوچک فاکلند با حدود 65 اسلحه در ازای هر 100 نفر در رتبه سوم جهان و در میان کشورهای عربی در رتبه اول قرار میدهند.
زندگی قبیلهای و اقتضائات آن از کودکی مردم کشور یمن را به صورت افرادی مقاوم و آماده دفاع از ارزشهای خویش تعلیم میدهد. این مسئله نه تنها مرتبط با مسائل جهان امروز و زمان حال است بلکه نگاه به تاریخ کشور یمن از جمله نقش آنها در زمان پیغمبر و فتوحات اسلامی پس از آن نیز این انگاره را که مردم یمن، افرادی شجاع و جنگجو هستند را تقویت میکند.
نسب شناسان، عرب را به سه بخش بائده، عاربه و مستعربه تقسیم میکنند. عرب بائده، عربهایی را گویند که همانند عاد و ثمود قبل از اسلام به علل مختلف همانند عذاب الهی نابود شده و در زمان کنونی وجود خارجی ندارند. عرب عاربه، قحطانیون را گویند که نسل آنها بواسطه قحطان به سام بن نوح باز میگردد. قحطانیون مدعی هستند که زبان عربی کنونی توسط یعرب بن قحطان از ادبیات باستانی المسند یمن گرفته شده و آنها اصل عرب هستند. در طرف سوم، عرب مستعربه قرار دارد که اصالتا عرب نیستند بلکه زبان عربی را آموختهاند و آنها را عدنانیون میگویند. اولین عرب مستعربه را حضرت اسماعیل(ع) بر میشمارند که پس از بزرگ شدن در مکه و ازدواج با قبایل یمنی، عربی را آموخت. بسیاری از جامعه عربی کنونی که پس از اسلام و فتوحات آن با عربی آشنا شده و در حال حاضر با این زبان صحبت میکنند، در بین عربهای مستعربه طبقه بندی میشوند. در جهان عرب، بسیاری از مردم میکوشند تا با بازگردان اصل خویش به قبایل یمنی، خود را عرب اصیل عنوان کرده و این مسئله در میان جوامع عربی یک افتخار محسوب میشود.
نگاه به فلسطین به عنوان مسئله عربی و قرار گرفتن یمن در راس این هرم به عنوان اصل عرب به یکی از ویژگیهای کنونی جنبش انصارالله تبدیل شده است. در حالی که بخش قابل توجهی از مقامات جنبش انصارالله از سادات بوده و عدنانی محسوب میشوند، اما فعال بودن این جنبش در جغرافیای یمن باعث شده تا بسیاری از مردم جهان عرب به حملات این جنبش به رژیم صهیونیستی به عنوان یک اقدام از طرف جامعه عربی نگاه کرده و مقبولیت جنبش انصارالله در جهان عرب افزایش پیدا کند.
در سوی دیگر قضیه، مردم یمن در حالی با کنشگری جنبش انصارالله به عنوان یک حرکت عربی مینگرند که قبل از انقلاب 2014 جنبش انصارالله، ملت یمن با یک سرخوردگی روبرو بوده و با تبدیل شدن به حیات خلوت کشورهای دیگر همانند عربستان، مجالی برای عرض اندام نداشتند. این مسئله را نیز میتوان به محرکی برای حمایت جامعه یمن از اقدامات جنبش انصارالله در حمایت از فلسطین به عنوان یک مسئله عربی برشمرد.
دو. خاستگاه مذهبی
بر کسی پوشیده نیست که مذهب زیدیه انقلابیترین خوانش شیعه محسوب شده و امر به معروف و نهی از منکر در ساختار فکری این مذهب نقش کلیدی دارد. قرار گرفتن قیام بر علیه ظلم و جور به عنوان یکی از شروط اساسی امام در کنار عالم بودن، سخی بودن، شجاع بودن، مدبر بودن و... در این مذهب باعث شده تا همواره زیدی مسلکان خویش را آماده مقابله با یک باطل و ظلم دانسته و روحیه انقلابی در بدنه پیروان این مذهب وجود داشته باشد.
هر چند در دهههای گذشته برخی از این اصول توسط علمای زیدی روشنفکر مورد بازبینی و حتی انتقاد قرار گرفته، اما شکلگیری جنبش انصارالله بر پایه مذهب اصیل زیدی، خوانشهای جدید را به حاشیه برده و مذهب زیدی را به عنوان پشتوانه مذهبی و مشروعیتبخش دینی تحرکات ضد اسرائیلی آنها قرار داده است. قابل ذکر است که کشور یمن در زمان کنونی تنها مرکز حضور زیدیان در جهان است و پیروان این مذهب حدود 40-45% از جامعه یمن را در بر میگیرند. پیروان زیدیه بخش اصلی جغرافیای تحت کنترل جنبش انصارالله در شمال غرب کشور یمن را شامل میشوند و به عنوان هسته مرکزی جامعه تحت کنترل انصارالله به حساب میآیند.
سه. چارچوب فکری سید حسین الحوثی
شهید سید حسین الحوثی به عنوان رهبر فکری جنبش انصارالله نقش ویژهای در شکلدهی به چارچوب فکری جنبش انصارالله داشته است. وی با ایده المسیرة القرآنیه و سخنرانیهای که از اواخر سال 2001 آغاز کرد- در حال حاضر با عنوان "مَلازمات سید حسین الحوثی" در دسترس است- همواره کوشید تا نگاه زیدیه را با مسائل جهان امروز وفق دهد. شهید سید حسین الحوثی به صورت مکرر در سخنرانیهایش، وظیفه زیدی مذهبان کنونی را مبارزه با استکبار جهانی به رهبری آمریکا عنوان کرده و مسلمانان را از طرحهای صهیونیستی-آمریکایی بر حذر میداشت. او مکررا با افتدا به امام خمینی، آمریکا را شیطان بزرگ عنوان کرده و مسئله فلسطین را مورد توجه قرار میداد.
شاید سه سخنرانی" الصرخه علی وحه المستکبرین"، " هویه الایمانیه" و" مسئولیتنا أمام الله" را بتوان مهمترین عوامل مقاومت کنونی جنبش انصارالله عنوان کرد. وی در سخنرانی الصرخه خویش که شعار پنج گانه جنبش انصارالله« الله اکبر، الموت لإمریکا، الموت لإسرائیل، اللعنة علی الیهود، النصر للاسلام» را اعلام کرد، بیان میکند که حداقل مبارزه ما با استکبار جهانی سر دادن این شعار است. وی با هشدار به حاکمان اسلامی و تخطئه آنها تاکید میکند که مبارزه با استکبار جهانی و در راس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی نباید متوقف شود و ما حتی اگر در حد نصب این شعار بر در و دیوار و سردادن آن نیز توان داریم، باید این مبارزه را ادامه دهیم. سید حسین در سخنرانی" الهویه الایمانیه" خویش، مبارزه با ظلم و استبداد را شرط ایمان مسلمانان عنوان کرده و آمریکا و اسرائیل را به عنوان راس ظلم کنونی در جهان عنوان میکند. شهید سید حسین الحوثی همچنین در سخنرانی" مسئولیتنا أمام الله" عنوان میکند که هر شخص در مقابل خدای خویش مسئولیتی دارد که حتی اگر تنها بود نباید از آن کوتاهی کند. وی مبارزه با استکبار جهانی را وظیفه هر مسلمان در زمان کنونی دانسته و انجام این وظیفه در برابر خدا را به هر شکل ممکن را لازم عنوان میکند.
سید عبدالملک الحوثی، رهبر کنونی جنبش انصارالله و انقلاب یمن به خوبی توانسته این چارچوب فکری را تداوم بخشیده و با پیشرفت تسلیحاتی و افزایش قدرت انصارالله، ایده مقابله با استکبار جهانی را شعار صرف به مقابله مستقیم تعالی دهد. «دفاع از فلسطین وظیفهای است که ما در مقابل خدا داریم و تا قطع نشدن حملات رژیم صهیونیستی به غزه از وظیفه خود دست نمیکشیم» از جمله سخنان سید عبدالملک الحوثی است که در سخنرانیهای بیش از یک سال گذشته خویش به صورت مکرر بیان داشته است.
چهار. مولفههای تاکتیکی
تداوم حملات جنبش انصارالله به فلسطین اشغالی، علاوه بر حمایت از غزه دارای منافعی در داخل یمن نیز میباشد. ادامه حملات با تسلیحات پیشرفتهتر نسبت به سلاحهای مورد استفاده در حمله به عربستان و امارات قبل از آتشبس 2021، هشداری به حامیان منطقهای بازیگران داخلی یمن و همچنین دیگر کشورهای منطقه است که پایگاههای آمریکایی در آن مستقر هستند. ریاض و ابوظبی در سالهای گذشته وارد یک رقابت اقتصادی با یک دیگر شدهاند و هدفگذاریهایی را برای جذب سرمایهگذار و توریست و برنامههای بین المللی و... کردهاند. این برنامهها نیاز به ثبات امنیتی دارد و این در حالی است که عبور موشکها و پهپادهای انصارالله از سامانههای متعدد اسرائیلی-آمریکایی و رسیدن به عمق فلسطین اشغالی، هشداری را در ضمن خویش به ریاض و ابوظبی میرساند که در صورت اقدام بر علیه انصارالله، اهداف آنها در دسترس ارتش یمن است.
از سوی دیگر، انصارالله پس از ورود آمریکا به تنش با این جنبش در دریای سرخ نسبت به کشورهایی که پایگاههای آمریکا در آنها قرار دارد، هشدار داد که در صورت استفاده از این پایگاهها، کشور آنها به عنوان اهداف مشروع به حساب میآیند. حملات به اسرائیل به عنوان پیامی به این کشورها نیز محسوب میشود. خروجی هشدار انصارالله باعث شده تا هیچ کدام از کشورهای منطقه حتی جیبوتی به آمریکا اجازه استفاده از پایگاههای هواییاش را برای حمله به یمن ندارد و از این رو، واشنگتن مجبور به استفاده از ناو هواپیمابر(سه ناو آیزنهاور، آبراهام لینکن و هری اس ترومن) و بمبافکنهای دوربرد خویش همانند بمب افکن B2 برای حمله به یمن شده است.
در طرف داخلی یمن نیز، تداوم حملات جنبش انصارالله به رژیم صهیونیستی منافعی را برای صنعا به دنبال داشته است. این حملات باعث گرفتن مشروعیت از هرگونه اقدام برای شعلهور کردن تنش داخلی شده و اتحاد بین بازیگران ضد انصارالله در یمن را از بین میبرد. افکار عمومی یمن هر گونه اقدام بر علیه انصارالله در شرایط کنونی را به عنوان بازی در پازل آمریکا و حمایت از رژیم صهیونیستی تفسیر کرده و با هر تحرکی در این راستا به مخالفت بر میخیزد. موضع سال گذشته عبدالمجید الزندانی، چهره شناخته شده سلفیت و اخوان المسلمین در یمن نسبت به اقدامات انصارالله و اعلام رسمی نظر خویش در این باره که گفت: «تا زمانی که انصارالله در حمایت از حماس اقدام میکند، ما از او حمایت میکنیم. اختلافات ما با انصارالله در مسائل داخلی یمن پابرجاست اما این مسائل را تا زمان پایان جنگ غزه مسکوت گذاشته و به بعد از جنگ کنونی موکول میکنیم.» را میتوان از نمونههای بارز این بخش دانست.
هر چند موارد دیگری را میتوان به این لیست افزود، اما به نظر میرسد ۶ مولفهی مذکور از اصلیترین محرکهای این روزهای جنبش انصارالله و ارتش یمن برای تداوم دفاع از غزه تا زمان آتش بس و رفع محاصره رژیم صهیونیستی از مردم فلسطینی ساکن در این نوار میباشند.