هند و ایران: فرصتی دو طرفه
تا سال 2019، روابط دوجانبه بین هند و ایران حول محور وابستگی انرژی هند به ایران و درک ایران از هند به عنوان منبع سرمایه گذاری و راهی برای دور زدن تحریمهای غرب بود. با این حال، روابط دو کشور به ویژه با توجه به نزدیک شدن چشمگیر ایران و چین در سالهای اخیر، تیره شده است. از آنجایی که هند چین را به عنوان تهدید و چالش اصلی ژئوپلیتیکی خود میبیند، این یک معضل ایجاد میکند. هند حضور اقتصادی در آسیای مرکزی را به عنوان منافع ملی خود میبیند، که روابط آن را با ایران دوستدار چین پیچیده میکند. در همین حال، ایرانیها، این شرایط را فرصتی برای به حداکثر رساندن سود از چین و هند میدانند. به موازات نزدیک شدن هند به ایران، هند در روابط خوب خود با اسرائیل ثابت قدم مانده است.
به نظر میرسد که در زمان نخست وزیری نارندرا مودی، هند موفق شده است روابط خارجی خود را متعادل کند، روابطی که ممکن است در نگاه اول متناقض و مقطعی به نظر برسد. این رویکرد با این واقعیت توضیح داده میشود که هند روابط خارجی متنوع خود را از یک دیدگاه کاملاً خود محورانه مدیریت میکند، به این معنی که بیش از حد به منافع سایر کشورها اهمیت نمیدهد. در هند این احساس وجود دارد که اکنون به اندازه کافی در سیستم جهانی اهمیت دارد که میتواند شبکه روابط سایر کشورها را نادیده بگیرد و به طور مستقل رفتار کند. به همین دلیل، هند تأثیر احتمالی نزدیکی هند و ایران بر روابط سیاسی و امنیتی هند و اسرائیل را به شدت در میان ملاحظات خود ارزیابی نمیکند.
روابط هند و ایران در دهه 1950 و اندکی پس از استقلال هند آغاز شد و بر اساس سنت روابط گرم بین مردم فارس و هندو بود. با این حال، روابط بین کشورها نیز شاهد دورههایی، بهویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران، زمانی که ایران حمایت خود را از پاکستان اعلام کرد و خواستار استقلال کشمیر، منطقه مورد مناقشه بین هند و پاکستان شد، از رکود بود. در طول سالها، به ویژه از آغاز هزاره، روابط بین کشورها به تدریج بهبود یافت و آنها در تعامل با طالبان در افغانستان همکاری کردند.
افزایش روابط اقتصادی هند و ایران به بهبود روابط کمک کرد. ایران تا سال 2019 پس از روسیه دومین تامینکننده نفت هند بود و عضویت مشترک آنها در مجامع اقتصادی بینالمللی مانند سازمان همکاری و تجارت شانگهای و همچنین بریکس، به تقویت بیشتر روابط کمک کرد. اما روابط اقتصادی آنها همواره با چالش تحریمهای غرب علیه ایران مواجه بوده است. تمایل دو کشور برای تکمیل توافقنامه بندر چابهار نقطه عطفی در توسعه روابط آنهاست، زیرا اهمیت آن پیامدهایی فراتر از جنبه اقتصادی دارد.
بندر چابهار و ژئوپلیتیک هند
این توافقنامه روابط دوجانبه بین کشورها را به سطح جدیدی ارتقا میدهد و بعد از مشارکت استراتژیک را معرفی میکند. بندر چابهار متشکل از دو بندر مجزای شهید کلانتری و شهید بهشتی است که هر کدام دارای پنج اسکله هستند. برنامهریزی برای توسعه بندر از سال 1352 در دوره شاه آغاز شد و به دلیل انقلاب اسلامی ایران به تاخیر افتاد. در سال 2003، هند و ایران مذاکرات خود را در مورد طرح مشترک توسعه بندر از سر گرفتند اما این مذاکرات به دلیل تحریمهای ایران با مشکل مواجه شد و مذاکرات با شکست مواجه شد. در ماه مه 2016، کشورها قراردادی را امضا کردند که بر اساس آن هند یکی از اسکلههای بندر شهید بهشتی را بازسازی و یک مرکز حمل و نقل کانتینری به طول 600 متر در آن ایجاد خواهد کرد.
هند از توافقنامه بندر چابهار منافع اقتصادی زیادی کسب میکند. دسترسی بینالمللی بندر به مسیر کریدور شمال-جنوب ه باعث صرفه جویی در زمان و هزینههای حمل و نقل بین هند و اوراسیا میشود. برآوردها حاکی از آن است که بندر چابهار کاهش 60 درصدی هزینههای حمل و نقل را به همراه خواهد داشت و زمان حمل و نقل از هند به آسیای مرکزی را به نصف کاهش میدهد. علاوه بر این، این بندر باعث میشود تجارت هند با روسیه 30 درصد سریعتر و ارزانتر از مسیر سنتی کانال سوئز باشد که انتظار میرود تجارت بین هند و روسیه را افزایش دهد.
با توجه به وابستگی شدید هند به واردات انرژی، حضور هند در این بندر امنیت انرژی آن را تقویت میکند، زیرا این بندر پتانسیل را برای آوردن انرژی از منابع جدید باز میکند. هند تا کنون به روسیه به عنوان تامینکننده اصلی نفت خام و واردات نفت از کشورهای خلیج فارس متکی بوده است. هند به دلیل روابطش با ایالات متحده در حال حاضر مراقب تحریمها است، اما پتانسیل انرژی روشن است. ایران منبع بالقوه انرژی ارزان است و بیش از هر منبع دیگری به هند نزدیک است و بندر چابهار پتانسیل عظیمی برای تجارت انرژی بین این دو دارد. علاوه بر این، به هند دسترسی مستقیم به واردات نفت و گاز، مستقل از تنگههای ناپایدار هرمز، ادامه میدهد.
انتظار میرود توسعه بندر چابهار راه را برای پروژههای انرژی آینده مانند خط لوله زیردریایی بین ایران و هند هموار کند که امکان واردات گاز طبیعی از ایران و آسیای مرکزی را مستقیماً به هند فراهم میکند. از نظر هند، این توافق کمتر در مورد تقویت روابط خود با ایران است و بیشتر در مورد گسترش فرصتهای اقتصادی و تجاری خود در آسیای مرکزی و اجازه دادن به جریان سریعتر و ارزانتر انرژی است.
ارزش بندر چابهار برای هند از توان اقتصادی آن فراتر است. این در پتانسیل آن است که هند را به آسیای مرکزی، اروپا و روسیه پیوند دهد و به عنوان اهرم دیگری برای تقویت نفوذ ژئوپلیتیکی هند عمل کند. این بندر به هند اجازه میدهد تا مسیر تجارت جایگزین کوتاهتری با افغانستان و از آنجا به بقیه آسیای مرکزی داشته باشد و در نتیجه نفوذ و جایگاه ژئوپلیتیک هند در آسیای مرکزی تقویت شود. علاوه بر این، هند میتواند پاکستان را دور بزند و حضور قدرتمندتری در کنار آن کشور ایجاد کند. به عنوان مثال، ترانزیت در بندر چابهار به هند امکان دسترسی مستقیم به پایگاه نیروی هوایی که در تاجیکستان دارد، میدهد.
هند در بندر چابهار و عواقب آن برای اسرائیل
امضای توافق بین هند و ایران از چشم ایالات متحده دور نماند و ایالات متحده در پاسخ با بیانیهای از وزارت امور خارجه تاکید کرد که این توافق هند را از مسئولیت خود در اجرای تحریمهای ایران رها نمیکند. به نظر نمیرسد این بیانیه باعث شده است که هندیها در این توافق تجدید نظر کنند. جیشانکار، وزیر امور خارجه هند در پاسخ گفت: «فکر میکنم مسئله برقراری ارتباط، متقاعد کردن و فهماندن مردم است که این در واقع به نفع همه است. من فکر نمیکنم مردم باید دید محدودی نسبت به آن داشته باشند.»
واکنش هند منعکسکننده موقعیت منحصر به فرد هند در سیستم جهانی امروز و توانایی آن در ایجاد تعادل و مهار فشارهای ناشی از رقابت فزاینده بین قدرتها است. وزیر امور خارجه هند با سخنان خود، هند را به عنوان کشوری معرفی کرد که به دلیل اهمیت آن در جنگ بین قدرتی بین ایالات متحده و چین میتواند حتی از قدرتهای بزرگی مانند ایالات متحده سرپیچی کند.
علیرغم نگرانیهای طبیعی، نباید توافق بندر چابهار را نشان دهنده تغییر اساسی در روابط اسرائیل و هند دانست. این کشور موضع سنتی هند را در مدیریت روابط خود با ایران به گونهای تغییر نداده است که گویی اسرائیل وجود ندارد و روابطش با اسرائیل به گونهای که گویی ایران وجود ندارد.
بر این اساس، کسانی که معتقدند دخالت فزاینده هند با ایران ممکن است بر تمایل این کشور برای ایجاد یک مکانیسم موازنه بین اسرائیل و ایران تأثیر بگذارد، دچار ناامیدی هستند. هند به طور سنتی از مداخله در درگیریهای بینالمللی که منافع ملی آن را تامین نمیکند، اجتناب میکند. تجربه نشان میدهد که در حال حاضر نیز چنین است. تا آنجا که به نزدیکی هند با ایران در زمینه بندر چابهار مربوط میشود، باید به این توافق نگاه کرد: فرصت طلبی دو طرفه که روابط گرم هند با اسرائیل را تهدید نمیکند.