گسترش اعتراضات در محوطه دانشگاه کلمبیا، الهام بخش تسری این اعتراضات به سایر دانشگاههای آمریکایی شده است. این اقدام، موجب اتخاذ زنجیرهای از واکنشها از سمت مدیران دانشگاه، سیاستمداران و اجرای قانون شده است که به دنبال محدود کردن، جلوگیری، محکوم کردن یا سرکوب تظاهرات دانشجویی هستند.
آنچه که در این لحظه آشکار شده این است که این بحران بر خلاف ادعاهای موجود، زائیده فرهنگ دانشجویی یا آموزش عالی ایالات متحده نیست، بلکه این بحران از پیامدهای سیاست خارجی ایالت متحده و روابط نزدیک و طولانی مدت آن با اسرائیل است.
جنبش دانشگاهی که در دانشگاه کلمبیا پدیدآمد، از ضدیت با یهود به وجود نیامده است و اتصال این واکنشها به مسائل نژاد پرستانه توسط برخی از سیاستمدارن آمریکایی نادرست است. دانشجویان معترض، به صورت مودبانه تعامل میکنند. در کنار چادر برخی از آنها این نوشته دیده میشود: زباله نگذارید؛، مصرف مواد مخدر یا الکل نداشته باشید، به مرزهای شخصی احترام بگذارید و با مخالفان خود درگیر نشوید. آنها ضد یهود نیستند و صرفا به اقدامات دولتمردان اسرائیلی و آمریکایی اعتراض میکنند.
در روزهای اولیه اعتراضات و پس از اینکه رئیس دانشگاه کلمبیا، نعمت شفیق، از اردوگاه معترضین به عنوان «یک خطر واضح و فعلی» صحبت و از پلیس دعوت کرد که اقدام کند، بیش از ۱۰۰ دانشجو توسط پلیس دستگیر شدند. با گسترش دامنه اعتراضات به سایر دانشگاهها، دانشآموزان مورد ضرب و شتم و گاز اشکآور قرار گرفتهاند. دانشجویان در دانشگاه ایندیانا و دانشگاه ایالتی اوهایو ادعا کردند که تک تیراندازانی را در محوطه دانشگاه دیدهاند. روز به روز، تصاویری مخابره میشود که اعضای هیئت علمی دانشگاهها به خاطر حمایت از این جنبش اعتراضی، مورد ضرب و شتم قرار گرفته، پلیس به آنها دستبند زده و آنها را روری زمین میکشد.
وقت آن است که آمریکاییها در مورد این اعتراضات تأمل کنند و از خود بپرسند که اگر یک جنبش اعتراضی دانشجویی مانند این در موضوعی غیر از این موضوع و در کشورهای دیگر اتفاق میافتاد، پاسخ ایالات متحده چه بود؟ چیزی که تصور میشود، محکومیتهای بلند از سمت سخنگوی وزارت خارجه و سرمقالههای تند و تند در مطبوعات برجسته ایالات متحده در مورد عدم تحمل اقتدارگرایی یا فروپاشی دموکراسی است.
سؤالات مهم دیگری هم وجود دارد. برای مثال، واکنش مناسب شهروندان به مقیاس وحشت که ما در غزه میبینیم چیست؟ وقتی واشنگتن کاملاً از حمله اسرائیل در آنجا حمایت نکرده و مقادیر زیادی سلاح جدید را به اسرائیل عرضه کرده است، به این معناست که آمریکا کار خاصی در حمایت از مردم غزه را ترتیب نداده است. با وجود این، برخی از سیاستمداران آمریکایی با معترضان به عنوان یک تهدید رفتار میکنند. دیگران هشدار میدهند که افراد و جریاناتی در اغوای دانشجویان تظاهرکننده، نوعی اکثریت ساکت، دخالت میکنند تا عبارتی آشنا به اعتراضات دانشجویی علیه جنگ ویتنام را به کار گیرند.
غزه تنها وحشت جهان نیست و میشود از فوریت اخلاقی و ادب این دانشجویان بیشتر استفاده کرد. آنها اگر نتوانند دولت آمریکا را مجبور کنند کاری برای متوقف کردن خشونت در غزه و به طور فزایندهای در کرانه باختری انجام دهد،که تا حد زیادی نادیده گرفته میشود، حداقل میتوانند دانشگاههای خود را مجبور کنند که از حمایت از اقدامات آمریکا دست بردارند. بسیاری از منتقدان اعتراض دارند که این غیرواقعی است و هرگز نمیتواند کار کند. اما پاسخ مناسب شهروندان چیست؟ نشستن روی دست در استعفا؟
برای دههها، افکار عمومی در ایالات متحده و در بسیاری از نقاط جهان از این مفهوم، مفهوم حق ویژه اسرائیل برای وجود به عنوان یک وطن قومی-مذهبی برای مردمیهودی، حمایت کرده است. بزرگترین تهدید برای صهیونیسم حتی از طرف حماس نیست. نه، بزرگترین تهدید ناشی از محو هر خط بین صهیونیسم و خرد کردن زندگی فلسطینیها وامید به آینده است. تا جایی که دانشجویان تظاهرکننده این پیام را میفرستند، آنها دوستان اسرائیل هستند.