محیط شناسی روابط فرهنگی

نقش جدید باکو در ژئوپلیتیک «خاورمیانه بزرگ

یکشنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۸
نویسنده:

از 8 اکتبر سال گذشته، در کنار عملیات «شمشیرهای آهنین» علیه حماس در نوار غزه، اسرائیل «فعالانه» درگیری علیه حزب الله، متحد اصلی ایران، را هم شروع کرده است. اگرچه این درگیری هنوز شدید نشده است اما عمق و شدت جغرافیایی آن در حال افزایش است. چشم‌انداز رویارویی تمام عیار…

منبع:

از 8 اکتبر سال گذشته، در کنار عملیات «شمشیرهای آهنین» علیه حماس در نوار غزه، اسرائیل «فعالانه» درگیری علیه حزب الله، متحد اصلی ایران، را هم شروع کرده است. اگرچه این درگیری هنوز شدید نشده است اما عمق و شدت جغرافیایی آن در حال افزایش است. چشم‌انداز رویارویی تمام عیار با حزب الله محتمل به نظر می‌رسد.

این جنگ می‌تواند مقدمه یک جنگ بزرگ منطقه‌ای باشد که ایالات متحده و متحدانش در ناتو را هم درگیر کند. در واشنگتن دی سی و پاریس در مورد گزینه‌های دیپلماتیک برای پایان این تنش بحث می‌شود. همچنین در این زمینه، بازیگران جدیدی مانند آذربایجان نیز ظاهر شده‌اند. در ماه ژوئیه، جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه آذربایجان، پیام عبدالله بو حبیب، وزیر لبنانی را به همتای اسرائیلی خود ارسال کرد و  اطمینان داد که بیروت می‌خواهد از وارد شدن به جنگ اجتناب کند. اسرائیل پاسخ داد که « ساکنان مناطق شمالی ما باید به خانه‌هایشان بازگرداند، اگر این کار از طریق راه حل دیپلماتیک میسر نشد، از طریق جنگ  میسر خواهد شد.»

این سوال مطرح می‌شود که آیا این تبادل پیام صرفاً تلاشی از سوی لبنان برای به عهده نگرفتن مسئولیت یک جنگ احتمالی با مقصر دانستن اسرائیل است یا مقاصد و اهداف واقعی پشت آن نهفته است؟ اگر دوم، چرا بیروت به باکو روی آورد و آذربایجان چه نیازی به این میانجیگری دارد؟

در جستجوی میانجی بهینه

در نگاه اول، اگر نیت بیروت جدی است و از تبدیل شدن لبنان به کشوری شبیه نوار غزه می‌ترسد، استفاده از کانال‌های دیپلماتیک موجود منطقی است. به عنوان مثال، آن‌ها می‌توانند به ایالات متحده یا فرانسه مراجعه کنند. از سوی دیگر، آن‌ها می‌توانند از طریق عربستان سعودی که با وجود تأخیر در عادی‌سازی روابط با اسرائیل به دلیل جنگ غزه، شراکت امنیتی نزدیک خود با تل آویو را حفظ کرده است، بر اسرائیل تأثیر بگذارند.

ارتباط هر یک از نامزدها برای میانجیگری بین لبنان و اسرائیل همچنان مورد سوال است. فرانسه از درخواست حزب الله برای آتش بس در غزه قبل از مذاکره با اسرائیل حمایت کرد که این درخواست برای اسرائیل غیرقابل قبول است. در نتیجه، اسرائیل نشست سه جانبه با ایالات متحده و اسرائیل را که امانوئل ماکرون در نشست جی 7 در ایتالیا به عنوان بخشی از تلاش برای تضمین راه حل دیپلماتیک در میان تشدید خشونت‌ها پیشنهاد کرد، رد کرد.

توقف درگیری‌ها در غزه به عنوان بهانه‌ای برای کاهش تنش در مرز اسرائیل و لبنان مورد حمایت آمریکایی‌ها نیز قرار گرفت. دولت آمریکا به صراحت اعلام کرده است که در صورت جنگ با حزب الله، به نفع اسرائیل مداخله خواهد کرد.

روی آوردن به عربستان سعودی یا متحدانش نیز چالش‌هایی را برای لبنان به همراه دارد. با وجود احیای روابط، رقابت ژئواستراتژیک بین ریاض و تهران ادامه دارد. جنگ یک روزه اخیر ایران و اسرائیل، وضعیت جبهه شمالی اسرائیل را تغییر داده است. در حالی که حزب الله پس از 7 اکتبر 2023 از حمله تمام عیار به اسرائیل خودداری کرد تا ایران بتواند در صورت حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، از این راه به اسرائیل ضربه بزند، اکنون «رویکرد تشدید منطقی» را مطابق با طرح‌های تهران اقتباس کرده است.

تردید وجود دارد که حزب الله به رهبری لبنان اجازه دهد گام‌هایی بر خلاف منافع ایران بردارد. به طور قابل توجهی، عبدالله بو حبیب، سرپرست وزارت امور خارجه، مکرراً روایت حزب الله مبنی بر «اشغال اراضی لبنان توسط اسرائیل» را به عنوان «تنها دلیل» درگیری خود با اسرائیل تکرار کرده است.

پیچیدگی دیگر این است که دولت بیروت برای تحت فشار قرار دادن حزب الله در چارچوبی الزام‌آور نیاز به یک راهپیمایی نمایشی دارد. در حالی که اسرائیل با این موضوع مشکلی ندارد، دخالت عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی خلیج فارس، با توجه به شرایط ژئوپلیتیک منطقه‌ای و داخلی لبنان، تنها به صورت محتاطانه امکان‌پذیر است.

روی آوردن به آذربایجان به لبنان اجازه می‌دهد تا از پیچیدگی‌ها عبور کند. باکو با تبلیغات میانجیگری یا احساسات عمومی که عمدتاً با اسرائیل همدردی می‌کنند، مشکلی ندارد. یک مطالعه نشان داد که 61٪ از آذربایجانی‌ها اسرائیل را «شریک قابل اعتماد» می‌دانند، کمتر از 15٪ بی‌تفاوت هستند و تنها 4٪ آن را منفی می‌بینند. پس از 7 اکتبر، فشار قابل توجهی در آذربایجان برای اتخاذ سیاست سخت گیرانه‌تر علیه اسرائیل بر خلاف کشورهای عربی وجود ندارد.

نکته کلیدی این است که در حالی که عربستان سعودی و متحدان عرب آن عمیقاً درگیر مناقشه خاورمیانه هستند، آذربایجان در این مناقشه شرکت نمی‌کند. به نظر می‌رسد باکو میانجی تقریبا ایده آلی باشد. سوال باقی مانده این است که چرا آذربایجان خودش به این میانجیگری نیاز دارد.

منافع باکو چیست؟

چندین نظریه در این مورد وجود دارد.

اولین و واضح‌ترین پاسخ این است که تل آویو و باکو روابط استراتژیک دیرینه‌ای دارند. آذربایجان انرژی اسرائیل را تامین می‌کند و در پروژه‌های اکتشاف گاز در شرق مدیترانه مشارکت دارد. در مقابل، اسرائیل فناوری‌های پیشرفته کشاورزی و عمرانی و همچنین محصولات نظامی را در اختیار آذربایجان قرار می‌دهد که نقش کلیدی در پیروزی ارتش آذربایجان در قره باغ در سال 2020 و پیروزی سریع آن در سپتامبر 2023 داشت.

اقدام دیپلماتیک باکو را می‌توان به عنوان لطفی به رژیم صهیونیستی تلقی کرد که نمی‌خواهد قبل از شکست کامل حماس در غزه، جنگی تمام عیار با گروه‌های طرفدار ایران از جمله حزب الله آغاز کند. همچنین این می‌تواند به اسرائیل اجازه دهد تا از یک «موقعیت قدرت» با حزب‌الله به توافق کاهش تنش وارد شود، همانطور که تزاچی هانگبی، مشاور امنیت ملی اسرائیل، اشاره کرد: «اسرائیل نیز راه دیپلماتیک را برای حل مناقشه با حزب‌الله ترجیح می‌دهد. اگر نه، همه می‌دانند که باید از راه‌های دیگری ترتیبی داده شود.»

نظریه دوم حاکی از آن است که انگیزه‌های آذربایجان با دیدگاه آن نسبت به منافع منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مرتبط است. باکو جاه طلبی‌های ایران برای رهبری یک «انقلاب جهانی اسلامی» با حمایت گروه‌های مسلحانه و نفوذ در سراسر جهان را به عنوان یک تهدید جدی می‌بیند. آذربایجان می‌داند که می‌تواند هدف این نقشه‌ها قرار گیرد و قبلاً با اقدامات خرابکارانه حکومت ایران مواجه شده است. بنابراین، علاوه بر اسرائیل، باکو به دنبال متحدانی در برابر تهدید ایران است. ایالات متحده و کشورهای کلیدی اروپایی درگیر در امور مدیترانه شرقی هنوز چشم‌انداز روشنی در مورد پیوستن آذربایجان به اتحادیه اروپا و ناتو ارائه نکرده‌اند. آلترناتیو آذربایجان در تامین امنیت و توسعه خود، تحکیم «جهان ترک» است. انرژی و سایر منابع آذربایجان از این جاه طلبی‌ها حمایت می‌کند و مشارکت‌ها را تقویت می‌کند. ترکیه که مدعی رهبری در جهان ترک است و روابط نزدیکی با آذربایجان دارد، این گزینه را نیز در نظر می‌گیرد. باکو نمی‌خواهد نقش ثانویه‌ای در اتحاد ترک‌ها ایفا کند و آن را ناامن می‌داند. بنابراین، اسرائیل یک منبع ژئوپلیتیکی مهم برای متعادل کردن جاه‌طلبی‌های آنکارا است.

گزینه بهینه برای باکو، اتحاد سه جانبه بین اسرائیل، آذربایجان و ترکیه خواهد بود. این اتحاد تقریباً پس از احیای روابط بین اسرائیل و ترکیه در سال 2021 محقق شد. گمان می‌رود الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان نقش مهمی در این احیای روابط داشته است. با این حال، پس از آغاز عملیات «شمشیرهای آهنین» در غزه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه لفاظی‌های یهودی ستیزانه خود را شروع کرد و روابط تازه احیا شده با اسرائیل را مختل کرد. علی‌رغم فشار آنکارا، باکو به تقویت همکاری با اسرائیل ادامه داد و اکنون به دنبال ارتباط بیشتر با کشورهای عربی طرفدار غرب که مخالف ایران هستند و دشمنی با اسرائیل ندارند، رفته است.

کشورهای عربی خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی این معیارها را به طور کامل رعایت می‌کنند. کنفدراسیون ترک‌ها با پیوستن به آن‌ها می‌توانند ایران را مسدود کرده و نفوذ آن را در منطقه محدود کنند و یک جبهه متحد علیه تجاوز ایران تشکیل دهند. سعودی‌ها و متحدان آن‌ها به یک هماهنگ‌کننده و شریک موثر در جهان ترک نیاز خواهند داشت.

ترکیه، علی‌رغم چهره مطلوب ظاهری، به دلیل استراتژی نئو عثمانی خود برای این نقش مناسب نیست، که باعث ایجاد سوء ظن در میان سلطنت‌های عرب و رژیم‌های استبدادی می‌شود. آذربایجان می‌تواند جایگزین مناسبی باشد، به خصوص اگر اعتبار خود را با کمک به جلوگیری از درگیری تمام عیار بین اسرائیل و لبنان و جنگ احتمالی منطقه‌ای به دست آورد.

نظریه سوم نشان می‌دهد که تمایل باکو برای میانجیگری بین اسرائیل و لبنان ممکن است ناشی از تمایل این کشور برای نشان دادن جاه طلبی‌های ژئوپلیتیکی خود علیه فرانسه باشد. فرانسه که در حال افزایش نفوذ خود در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی است، به ویژه پس از جنگ دوم قره باغ در این مناطق فعال بوده است. فرانسه که به طور سنتی از ارمنستان حمایت می‌کرد، در اواخر سال 2020 تقریباً به طور رسمی در کنار ایروان در درگیری با آذربایجان قرار گرفت.

آذربایجان همچنین خصومت خود را با فرانسه نشان داده است و در ژوئیه 2023، «گروه ابتکاری باکو»، انجمنی برای حمایت از استقلال مستعمرات فرانسه، که به عنوان یک اقدام «خصمانه» در پاریس و ایروان تلقی شد، را راه اندازی کرد. این ابتکار در کنار سایر اقدامات آذربایجان به عنوان بخشی از «جنگ هیبریدی» علیه فرانسه تلقی شده است.

دیپلماسی نظامی در مناقشه مدرن خاورمیانه در حال تبدیل شدن به یک فرآیند چندجانبه است. قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای با توجه به درهم تنیدگی منافع قومی، مذهبی و ژئوپلیتیکی، مدیریت مناقشه را به طور فزاینده‌ای دشوار می‌یابند. در نتیجه، بازیکنان قدیمی انحصار خود را در مدیریت وضعیت از دست می‌دهند و ابتکار عمل را به شرکت کنندگان جدید واگذار می‌کنند.در چارچوب «خاورمیانه بزرگ»، مراکز قدرت منطقه‌ای جدید در حال ظهور هستند و آذربایجان، با قضاوت بر روی وقایع شرح داده شده، نقش مهمی را ایفا می‌کند.

تهران، خیابان انقلاب اسلامی، چهار راه ولیعصر(عج)
تماس: ۹۳۵۳۲۷۲۷۶۳
1152
بازدید سایت: 
محیط شناسی روابط فرهنگی